چرا حقایق دیگر قانع کننده نیستند؟

Anonim

واقعیت ها سنگ بنای واقعیت هستند. حداقل این بود که قبلا بود. شروع از دوره روشنگری، فیلسوفان و دانشمندان در جستجوی حقایق، حقایق عینی ترجیح داده شده، نه آزمایش. اما در دوران اخبار جعلی، اختلافات سیاسی، افزایش تنش های اجتماعی و جریان بی نظیر، بسیاری از مردم دیگر به نظر قابل اعتماد نیستند. به دلیل ابهام عجیب و غریب درک "حقایق"، استفاده از آنها برای حمایت از اعتقاد خود، دیگر یک استراتژی وفادار نیست، نویسندگان یک مطالعه جدید در نظر گرفته می شود. نتایج نشان داده است که مردم به حقیقت هر دو واقعیت و تجربه شخصی در اختلافات غیر منتظره اعتقاد دارند؛ با این حال، در اختلافات اخلاقی، تجربیات ذهنی به نظر می رسد بیشتر درست است (یعنی کمتر مشکوک) از حقایق عینی. به نظر می رسد که نتایج یک مطالعه جدید نه تنها نشان می دهد که چگونه برای غلبه بر اختلافات اخلاقی، بلکه نشان می دهد که چگونه شهود می تواند ما را از مسیر واقعی بکشد.

چرا حقایق دیگر قانع کننده نیستند؟ 19122_1
با توجه به نتایج یک مطالعه جدید، امروزه حقایق متقاعد شده اند.

آمار و تجربه شخصی

عادت تکیه بر حقایق برای تغییر نظرات حریف، داستان طولانی دارد، ریشه های آن به دوران روشنگری و ارتقاء تفکر منطقی بر اساس حقیقت و منطق می رود. بعضی وقتها به پایه استدلال های خود در مورد حقایق، یک راه معقول به عنوان یک روش معقول برای تسخیر احترام به دیگران محسوب می شود و در طول بحث، بر مخالفان برنده شد. امروز، عقلانیت خود را لزوما از مد نبود، اما برای استفاده از حقایق برای برنده شدن در بحث ها و یا احترام به دیگران، نویسندگان منتشر شده در مجله PNAS، بیشتر و بیشتر دشوار می شود.

اگر چه ممکن است به نظر می رسد پارادوکس، مسیر عقلانیت و احترام به بحث های سیاسی یا اختلافات ممکن است به جای حقایق عینی خود، تجربیات ذهنی خود را به اشتراک بگذارد. همه به این دلیل که به احتمال زیاد به نظر می رسد به مرد با نقطه نظر مخالف از حقیقت.

چرا حقایق دیگر قانع کننده نیستند؟ 19122_2
بین واقعیت ها و احساسات ذهنی تفاوت بزرگی وجود دارد.

اما اگر شما واقعا می خواهید نظر شخص را در مورد موضوع جدی تغییر دهید، چیز دیگری وجود دارد که ارزش آن را به همراه خود می گوید: "این تجربه شخصی شماست." به گفته روانشناس اجتماعی و نویسنده پیشرو مطالعه جدید امیلی کوبایی از دانشگاه کبلنز لاندو در آلمان، مخالفان سیاسی به اعتقادات اخلاقی احترام می گذارند، به ویژه هنگامی که از تجربه شخصی حمایت می شوند. کوبین می نویسد: "اطمینان از درک حقیقت در چارچوب اختلافات اخلاقی، بهتر است با به اشتراک گذاشتن تجربه ذهنی، و نه با ارائه حقایق، بهتر است."

اگر شما علاقه مند به اخبار علمی و فناوری هستید، به کانال Telegram اخبار ما مشترک شوید. در آنجا شما اطلاعیه های آخرین اخبار سایت ما را پیدا خواهید کرد!

چنین نتیجه گیری محققان پس از 15 آزمایش جداگانه، که طی آن تیم اندازه گیری شد و مقایسه کرد که آیا حقایق بر اساس حقایق یا تجارب دیدگاه های اخلاقی یا سیاسی برای شرکت کنندگان منطقی تر هستند. محققان دریافتند که استدلال هایی که تجربه شخصی مناسب را بیان می کنند، در آزمایشات مربوط به مسائل به عنوان یک کنترل سلاح، زغال سنگ و سقط جنین، و همچنین تجزیه و تحلیل بیش از 300،000 نظر در ویدئو یوتیوب، محققان دریافتند که استدلال هایی که تجربه شخصی مناسب را بیان می کنند، استراتژی ها را به دست آوردند بر اساس حقایق

"از آنجاییکه تجربیات شخصی به عنوان اطلاعات قابل اطمینان تر از واقعیت ها درک می شود، آنها دیدگاه عقلانیت را در مخالفان ایجاد می کنند، که به نوبه خود، احترام را افزایش می دهد." "ما فرض می کنیم که این به این دلیل است که تجربه شخصی مورد بحث نیست؛ رنج می برد از قتل های اول ممکن است نسبتا ایمنی به شک و تردید باشد. "

چرا حقایق دیگر قانع کننده نیستند؟ 19122_3
واقعیت های برهنه امروز متقاعد شده اند.

در میان تجربیات شخصی تاریخی که مردم تجربه یا رنج خود را به اشتراک می گذارند، از شنوندگان احترام بیشتری دریافت می کنند. به نظر می رسد که همه چیز شما نیاز به ارائه شما به شما برای دیدن شما به عنوان یک انسان منطقی، احساس انسان، گفت: پژوهشگر ارشد و روانپزشک اجتماعی کورت خاکستری از دانشگاه کارولینای شمالی در مصاحبه. "آنچه مردم باید انجام دهند این است که صحبت کنیم، که آسیب پذیری آنها را نشان می دهد."

همچنین ببینید: چگونه اغلب باورهای خود را تردید می کنید؟

این بدان معنا نیست که واقعیت ها به طور کامل بی فایده باشند، زیرا محققان متوجه می شوند که مکالمات مولد ترین بین افراد با دیدگاه های مخالف ممکن است شامل ترکیبی از هر دو تجربه شخصی و حقایق باشند. در واقع، برخی از محققان هشدار می دهند که این وضعیت "یا یا" یا "نیست، و اغلب بیش از یک تاکتیک لازم است که نظر شخص را تغییر دهد. "ما فرض می کنیم که تجربه شخصی را می توان در ابتدای گفتگو مورد استفاده قرار داد، برای اولین بار ساختن پایه ای از احترام متقابل، - نویسندگان می نویسند، و سپس حقایق را می توان به عنوان گفتگو به مسائل سیاسی خاص اشاره کرد."

در نهایت، اگرچه محققان متوجه می شوند که نتایج به دست آمده هنوز هم سوالاتی را که هیچ پاسخی وجود ندارد، اشاره می کند که نتایج آنها می تواند مکانیسم مقیاس پذیر را برجسته کند که به غلبه بر تفاوت های اخلاقی در این واقعیت کمک می کند که متأسفانه، آن را به یک جامعه بسیار تقسیم شده تبدیل خواهد کرد . "ادارات" آنها دانشمندان را می نویسند: "ما امیدواریم که مردم بتوانند نتایج به دست آمده را بپذیرند و امیدوارم، گفتگوهای احترام بیشتری را در دوران قطبش شدید هدایت کنیم."

ادامه مطلب