5 هیجان انگیز استرس زا در مورد افراد به سرقت رفته در شرایط دوستانه

Anonim
5 هیجان انگیز استرس زا در مورد افراد به سرقت رفته در شرایط دوستانه 20431_1
5 هیجان انگیز استرس زا در مورد افراد به سرقت رفته در شرایط دوستانه دیمیتری اسککین

توطئه های برخی از فیلم ها از لیست بر اساس جنایات واقعی است، که آنها را حتی بدتر می کند. زمان به یاد داشته باشید 5 نقاشی در مورد قربانیان ربودن، که قفل شده بود، یکی در یکی با عذاب های خود را.

"3096 روز"

(3096 Tage، 2013، Dir. شری هرمان)

اولین تصویر در مجموعه ما بر اساس تاریخ واقعی اتریش ناتاشا کیمپاک است: در ده ساله، دختر توسط تکنسین Wolfgang Scalp ربوده شد و بیش از هشت سال به زندان محکوم شد.

در سال 2006، ناتاشا موفق به فرار از آدم ربایی شد - این داستان فورا توجه مطبوعات و فیلمبرداری را جلب کرد. به عنوان یک نتیجه، پس از چهار سال بعد، دختر خود را از "3096 روز" منتشر کرد، که بر اساس سناریوی فیلم هرمن بود.

نوار با این واقعیت آغاز می شود که در ماه مارس سال 1998، Kampush (آنتونی کمپبل Hhujes) در مارس 1998 ربوده شده است) در راه به مدرسه. دیوانه وار به ارمغان می آورد دختر به خانه خود را در Strashof-an der Nordbane، جایی که او به تدریج به کارگر، دوست دختر و معشوقه تبدیل می شود.

7 فیلم در مورد خشونت خانگی بیش از زن

رویدادهای فیلم در حال توسعه بسیار آهسته، به وضوح نشان می دهد، به وضوح نشان می دهد، به روز به روز، از لحظه ای از ربودن و فرار، زندگی زندانیان ادامه داد. ما می بینیم که چگونه گرسنگی با گردش خون فیزیکی و روانی در هم آمیخته است و مبارزه با آن به طور جدی با مقاومت در برابر واقعیت اطراف مرتبط است.

در نقاشی شر، که به نظر می رسد در ظاهر آرام آرام و ترسناک، به معنای واقعی کلمه از صفحه نمایش می آید و به عنوان ناتاشا در جزوات کاغذ توالت افزایش می یابد، آمار از ضربات اعمال شده را منجر می شود.

یکی از بدترین موضوعی که بر مدیر این فیلم سنگین تاثیر می گذارد، این است که چگونه سکوت، طولانی و بدون مجازات ممکن است بد باشد.

به خصوص توسط یک قسمت که در آن قهرمان، خود را، خود را، از کمک به توریست روسیه درخواست می کند، اما او کلمات او را درک نمی کند. در این لحظه، قهرمان و بیننده در داخل همه چیز شکسته می شود - آگاهی می آید که کابوس به مقصد ادامه می یابد.

ما گوش می دهیم و به یاد می آوریم: چگونه زبان های خارجی را با پادکست ها یاد بگیریم

میخائل

(مایکل، 2011، دی. مارکوس شنتیر)

این فیلم در برنامه رقابتی جشنواره کن شرکت شرکت کرد. هنگام کار بر روی اسکریپت، مدیر تصویر، Markus Schintzer، سعی کرد از انطباق مستقیم جرم واقعی جلوگیری کند. با این حال، تقریبا طرح هنوز بر اساس تاریخ فوق الذکر ناتاشا Campush است: برخی از داستان های داستان از زندگینامه خود قرض گرفته شده است.

Ribe در مورد پنج ماه گذشته از زندگی Pedophile Michael (Michael Fuit) و زندانی ده ساله خود - Wolfgang (دیوید Rukhenberger) می گوید. من به Mikhael نگاه می کنم به نظر می رسد مانند یک کارمند منظم - هیچ کس در مورد جنایات خود را از همسایگان مشکوک نیست. از زمان به زمان، یک مرد حتی برای پیاده روی به پسر رفت، که طی آن آنها مانند یک خانواده معمولی بودند.

Mikhael اولین کار مارکوس Schinzer بود - قبل از اینکه نویسنده موضع کارگردان ریخته گری مایکل هکک را برگزار کرد و این تجربه در فیلم به وضوح ردیابی شده است. اول از همه، من می خواهم به استفاده از ریخته گری بی عیب و نقص - بازیگران در نقش های خود بسیار متقاعد کننده هستند.

علاوه بر این، Mikhael همان احساس از بین می رود در حالی که تماشای، مجبور کردن بیننده به عنوان عصبانیت تحت فشار آهنگساز و آرامش یخی از آدم ربایی. تصویر با فقدان هر دو پاتو مصرف و هر ارزیابی روان ناپایدار مایکل متمایز است.

"Cleveland Capts"

(Cleveland Abduction، 2015، Dir. الکس Kalymnios)

میشل شوالیه خاورمیانه به عنوان مبنای "Cleveland Cleveland" گرفته شد. برای یازده سال، زن آریل کاسترو اسیر بود: یک مرد نگه داشته شد و به طور مرتب شوالیه خود را مورد تجاوز قرار داد، و همچنین Amanda Berry و Gina Dehesus. علاوه بر این، به طور خاص، میشل، جنایتکار، سقط جنین را تکان داد و یک دختر را قبل از مرگ نصف کرد.

این فیلم با داستان زندگی روزمره قهرمان اصلی آغاز می شود (تنور منینگ). ما در مورد جوانان تاسف آور، شکست در زندگی شخصی و حرفه ای، جزئیات آموزش یک کودک سه ساله و رابطه ای با یک مادر، که با دخترشان انجام می شود، یاد می گیریم.

جستجوی دائمی برای کار نتیجه مطلوب را نمی دهد، زیرا که قهرمان پسر خود را از دست می دهد - او به پناهگاه منتقل می شود. در راه به جلسه دادگاه بعدی مربوط به مسائل مربوط به سرپرستی، دختر به ماشین به کاسترو (ریموند کروز) نشسته است - مرد پیشنهاد کرد که او را منتقل کند. میشل به نظر می رسد که در خانه باشد، پس از آن زندگی دختر در شب به یک کابوس تبدیل می شود. بعدا به او "پیوستن" دو زندان دیگر.

این فیلم نشان می دهد که فرآیندهای تحقیر روانشناختی و فیزیولوژیکی و قلدری، که با احساس بی رحمانه از بی رحمانه در هم آمیخته است، مراقبت از جزئیات طبیعتگرایانه تر از خشونت را نپذیرید.

در طول مشاهده، بیننده ممکن است بارها و بارها مطرح شود: "چرا قهرمانان از فرار استفاده نمی کنند؟" پاسخ یکی از مزایای اصلی نوار است - نویسندگان به طور قانع کننده، هر دو سطح بصری و روانی، ماهیت ناامیدی را توضیح می دهند، تمرکز بر ترس وحشی و فلج شدن.

شهیدان، ناامیدی، جهنم: چگونه فیلم های کارهای دروغین پاسکال را انجام می دهند

"جمع"

(جمع، 1965، دی. ویلیام ویلیر)

چندین نفر از روش های قهرمانان ذکر شده - Maniacs از رفتار فردی کلاژگا (Terens Stamp) - قهرمان نقاشی ویلیام ویلار، بر اساس جدید John Faulza فیلم برداری شده متفاوت است. فردی در یک بانک کار می کند و در طول عمر، به طور پرشور مجموعه ای از پروانه ها را دوباره پر می کند.

یک روز، قهرمان یکصد دقیقه یک هزار پوند را به دست آورد و تصمیم می گیرد تا یک رویا پرشور دیگری را تحقق بخشید - برای پیوستن به دانشجوی هنرمند میراندا (Samantha Eggar)، که در آن ناامید کننده در عشق است. فردی بدون دیدن یک راه متفاوت برای گرفتن یک دختر، فرددی او را ربوده و قفل می کند در یک کشور از راه دور. با این حال، یک مرد صدمه نمی زند و یک زندانی را تجاوز نمی کند، بلکه تمام امکانات را فراهم می کند، از لباس های لباس، به پایان دادن به کالاهای لازم برای طراحی. قهرمان می خواهد یکی - به میراندا را به رسمیت شناختن او نزدیک تر و دوست داشتنی.

اول از همه، ویلیام ویندر، مانند جان فالز، این واقعیت را تکان می دهد که او داستان را از دیوانه وار، از اولین ثانیه ها را مجبور می کند تا تماشاگر را به چشمانش نگاه کند. بنابراین، به عنوان مثال، اولین بار در فیلم یک قسمت است که قهرمان آن را با تمرکز سرما می گیرد و پروانه را با تمرکز سرد می برد، که در مورد دوباره سازی مجموعه خود است.

از این به بعد یک تصویر دیگر وجود دارد: فرآیند آماده سازی و آدم ربایی مانند شکار با Saccmother، و میراندا، به نوبه خود، به نظر می رسد جایزه گرفتار و در عین حال یک رویا ناسالم از یک پسر که به زمان پیوست بلوغ. "

بعدا، Wailer به طرز شگفت انگیزی از روابط بین دیوانه وار و قربانی برخوردار است: نویسنده به طرز شگفت انگیزی از بین می رود، و سپس امید به بیننده را می گیرد، در حالی که به شما اجازه می دهد از فضای دقیق از زندان لذت ببرید، که سردتر از آن است روز به روز.

ریخته گری درخشان از نقش دوم بازی می کند. تنها به دلیل تمرکز حرارتی بین قهرمانان، اصلی مشکوک از فیلم ساخته شده است: Terens تمبر Virtuoso شبیه سازی یک دید حیوانات یخ، که، همراه با برش موسیقی و ترسناک وحشی، در صورت Eggar، احساس تلاش تلاش را ایجاد می کند اضطراب

6 کتاب در مورد خودسوزی در ژانر جرثقیل

"سندرم برلین"

(سندرم برلین، 2017، Dir. کیت کوتاه مدت)

تریلر استرالیا کیت کوتاه، در رمان ملانی جاستین شلیک کرد، برای اولین بار در Sandense نشان داده شد و در مورد روزنامه نگار جوان Claire (Teresa Palmer) صحبت کرد. سفر در آلمان، دختر یک مرد کاریزماتیک اندی (Max Romelt) را ملاقات کرد، شب را با او گذراند، و صبح او قبلا زندانیش بود - این مرد قهرمان او را در آپارتمان قفل کرد.

اگر "جمع کننده" ما را مجبور به شناسایی با دیوانه وار، پس "سندرم برلین" دوباره فرصتی را به چشم های قربانی نگاه می کند. در طول فیلم، روابط اندی و کلر بین آرزوهای وسواس برای "لذت بردن" و دفاع با کمک یک پیچ گوشتی، که هدف قرار دادن دست از یکی از قهرمانان است، متعادل است.

گاهی اوقات آنچه اتفاق می افتد، توسط برنامه های تبخیری از شاخه ها و احساس نزدیکی از اتصال غم انگیز رقیق شده است، که توسط این واقعیت یادآوری می شود که اندی داراي زندان های دیگر - در حال حاضر آنها مرده است.

کوتاه مدت سخنران ترجیح می دهد به شیوه ای آرام و ملایم، که به نوبه خود، توسط راه حل های بصری فوق العاده پشتیبانی می شود. در "سندرم" عملگر اپراتور درخشان، نصب و مکان های بی عیب و نقص، قافیه ها با یک فضای سرکوبگر شایع و اضطراب واقعی.

ادامه مطلب