10 موضوع تاریکی مادران: چیزهایی که ما نمی گوییم (اگر چه ارزش آن را دارد)

Anonim
10 موضوع تاریکی مادران: چیزهایی که ما نمی گوییم (اگر چه ارزش آن را دارد) 7246_1

ستون آنا روزانوا در مورد آنچه که بسیاری از والدین با آن مواجه هستند، اما آنچه که هنوز به سادگی گرفته شده است.

مادران با بسیاری از چیزها صحبت می کنند. درباره تغذیه کودک و سرماخوردگی آن. در مورد پایین زمین و خستگی. درباره عشق به فرزندتان و موفقیت های او. حتی زایمان گاهی اوقات به یکدیگر می گویند. اما موضوعاتی وجود دارد که شما فقط صحبت نخواهید کرد.

به نظر می رسد که من می خواهم، اما به طور ناگهانی در گلو، و کلمات ترک نمی کنند. گاهی اوقات دردناک است که در مورد این موضوعات صحبت کنیم، گاهی اوقات ترسناک است. چرا بقیه درست است؟ و فقط شما چنین مشکلی دارید بیایید در مورد تم های تاریک مادران امروز صحبت کنیم.

هنگامی که دکتر پس از یک سونوگرافی، من یک تشخیص "بارداری یخ زده" را به من زد، یکی از اولین افکار من این بود: "چگونه این اتفاق افتاد که این اتفاق برای من افتاد؟ پس از همه، هر یک از دوست دخترم دقیقا چیزی شبیه به آن نداشت. "

چند روز من اخبار را هضم می کنم. به نظر من بود که من بیشتر در جهان بودم. یا شاید من چیزی اشتباه انجام دادم؟ چگونه این اتفاق افتاد که همه زنان یک کودک را تحمل می کنند، و من کار نمی کردم.

سپس هفته ها، تمیز کردن، و در نهایت، زمانی که همه چیز، به جز زخم در قلب، بهبودی بود، من تصمیم گرفتم با کسی به اشتراک بگذارم.

ما چای را با یک دوست دختر نوشیدیم و به او گفتم که در این هفته ها چه اتفاقی برای من افتاده است. "شما تصور می کنید؟ این اتفاق افتاد که این اتفاق برای من افتاد؟ " دوست دختر چشمان خود را کاهش داد: "با من هم. چند سال پیش".

از آن به بعد، من تصمیم گرفتم در مورد آن آشکارا صحبت کنم، و داستان های مشابه به من به عنوان شاخ فراوانی به من افتاد. دوست دختر، خویشاوندان، بستگان دوست دختر پیام های من را نوشتند و به داستان هایشان گفتند. و من فکر کردم، و چند نفر دیگر مربوط به سردرگمی هستند، که ما در مورد آن صحبت نمی کنیم؟

اگر ما به طور آشکارا درباره چنین چیزهایی به عنوان عدم امکان باردار یا بالعکس صحبت کردیم - عدم تمایل به داشتن فرزندان؟ از زندگی به یک کودک پشیمان می شود؟ خستگی، افسردگی، سربازان؟ آیا این پوشیدن افکار تاریک آسان تر خواهد شد اگر آن را به اشتراک گذاری آن با دیگران؟ آیا ما احساس می کنیم کمتر تنهایی اگر شما در مورد یک مشکل مشابه در اینترنت بخوانید؟

برای من، پاسخ به این سوالات بی نظیر بله است. در آن روز، زمانی که من در مورد بارداری منجمد گفتم، من کمتر آسیب ندیده بودم. اما من بخشی از جامعه دیگری از زنان دیگر را احساس کردم که همانند من بودند. من صدمه دیده بودم، اما من دیگر تنها نبودم.

پس این موضوعات چیست که ما نمی خواهیم در مورد آن صحبت کنیم؟

مشکلات بهداشتی یا توسعه کودک

موضوع بیماری همیشه سنگین است. اما اگر ما آن را برای بیماری های ما آسان تر، و سپس بحث کودک شما گاهی اوقات صدمه دیده و شرمنده است. تعجب آور نیست که کسانی که اطرافشان، از جمله پزشکان، اغلب آماده نیستند که محکومیت مادر را درک کنند، اگر کودک رفتار کند نه به اندازه آن به نظر می رسد به نظر می رسد.

10 موضوع تاریکی مادران: چیزهایی که ما نمی گوییم (اگر چه ارزش آن را دارد) 7246_2

حتی در کشورهای غربی، جایی که ویژگی های توسعه یا امکانات فیزیکی محدود دیگر مانع کودک برای بازدید از مدرسه معمولی نیست، مادران اغلب خود را تنها با افکار، تجربیات و احساس کاملا غیر منطقی گناه برای همه چیز که اتفاق می افتد پیدا می کنند .

افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان، با توجه به برآوردهای مختلف، از 8 تا 20 درصد از زنان، بیش از هر 10 نفر از ما رنج می برند. این زنان بسیار بیشتر از آنچه که در مورد آن می دانند، مواجه می شود.

به عنوان مثال، من را نمی شناسم من فقط سخت بودم و به دلایلی تقریبا تمام وقت متاسفم، حتی اگر به فرزندم خوشحال شدم و خیلی او را دوست داشتم. فکر کردم همه سخت بود اما پس از شش ماه، ناگهان از اتاق پر از هوا خارج شدم. و به دنبال اولین بار متوجه شد که افسردگی بود.

من خوش شانس بودم که یک گزینه سبک وزن داشته باشم، که در خودم بود. و هنوز، من برای این شش ماه غم انگیز متاسفم. اگر می دانستم که این بود، و در زمان به دکتر تبدیل شد، خاطرات من از ماه های اول پسرم سبک تر می شود.

این درد را در مورد کسانی که احساس بدی، غمگین، سخت فکر می کنند، فکر می کنند و نمی فهمید چرا.

در مورد زندگی به یک کودک یا بدون فرزند پشیمان می شود

یک ماه پس از تولد دختر بلندمدت، دوست دختر من بر روی مبل من فرو برد: "من او را خیلی دوست دارم. اما من فکر نکردم که او اکنون به جای هر چیز دیگری خواهد بود. هیچ سفر، تئاتر، سینما، اجتماعات با دوستان به شب وجود نخواهد داشت. حتی پنیر پنیر دیگر نمی تواند باشد، زیرا دختر پس از آن COLIC است. "

من اغلب (و به ویژه اغلب در قرنطینه)، من عاشق دوستان بی نظیر هستم: "اگر شما با فرزندتان خیلی بد هستید، چرا او را به او دادی؟" شاید ما او را به دنیا آوردیم، نه درک به پایان، زندگی خودمان تغییر خواهد کرد. یا شاید آنها درک کنند و انتخاب را به صورت آگاهانه ساخته اند. اما این چیزی را که ما می توانیم از گذشته، استقلال و بی دقتی از آن استفاده کنیم، لغو نمی کند.

هنگامی که ما در مورد آن صحبت می کنیم، ما برخی از چیزها را از زندگی گذشته پشیمان می کنیم، این بدان معنا نیست که ما کمتر از فرزند شما هستیم. این به این معنی است که ما شجاعت برای تماس با نام های خود داریم.

ناتوانی در بارداری و داشتن پوشیدن

به هر حال، در مورد دوستان بدون فرزند. گاهی اوقات ممکن است درد ناشی از شکست در آرامش خارجی وجود داشته باشد.

یک بار در جدول خانواده جشن، دوست من نمی تواند سوالات ایستاده ایستاده "زمانی که شما تبدیل به یک کودک؟" و او تصمیم گرفت که به قتل برسد: "سه سقط جنین، یک حاملگی یخ زده و پنج سال تلاش."

10 موضوع تاریکی مادران: چیزهایی که ما نمی گوییم (اگر چه ارزش آن را دارد) 7246_3

ما در مورد این موضوع صحبت نمی کنیم، اما شراب اغلب به ارزش درد است. کلمه "سقط جنین" در روسیه، مانند "سقط جنین" به زبان انگلیسی، به این معنی است که شما کار نمی کنید تا کودک را نگه دارید، هرچند هیچ چیز در جهان بیشتر نمی خواست.

nelyubov به کودک

یکی از تاریک ترین پدر و مادر، که از زمان به زمان در یک جامعه خاص ظاهر می شود - همیشه ناشناس: "من متوجه شدم که من فرزند من را دوست ندارم." چقدر دشوار است که در این حتی خودم اعتراف کنم، به این معنی نیست که کسی این احساسات را با کسی به اشتراک می گذارد. اما حتی در چنین وضعیت ظاهرا ناامید، شما می توانید چیزی را بگیرید.

دوست نداشتن - احساسات پیچیده، که با کمک یک متخصص، شما می توانید اجزای را جدا کنید - و پیدا کردن گزینه ها، نحوه کار حداقل بخشی از آن.

اما به منظور پیدا کردن قدرت به بحث در مورد چنین مشکلی، شما باید یک بار دیگر بر این باور باشید که شما تنها نیستید. و هنگامی که در محیط اطراف من فقط داستان های مادران را در مورد عشق همه چیز برای کودک بشنویم، این واقعا سخت است که آن را باور کنیم.

مشکلات سلامتی "شرم آور" پس از تحویل

پس از زایمان چند نفر از شما بی اختیاری مواجه شده اند؟ شما می توانید به طور کامل آرام و پرش با کودکان و یا بازی ورزش بدون نگاه کردن به اطراف، کجا نزدیک ترین توالت است؟

به آرامی دست های خود را بالا ببرید - شما تنها نیستید نه تنها یکی نیست - شما بیشتر هستید!

و در حال حاضر دست های خود را بالا ببرید، که در این موضوع حداقل با کسی صحبت کرد؟ در حال حاضر دست بسیار کوچکتر است. یک بار در پیاده روی من از یک کافه درخواست می کنم تا با یک کودک به توالت بروم. به من گفته شد: "اگر کودک نیاز داشته باشد، ما به او اجازه خواهیم داد. و شما نیستید. " و به هر حال، این کودک با شانه گسترده من بود که من به شدت تمام موانع را که در حال حاضر من نمی توانم با او را بدون وارد شدن به توالت بیش از دو ساعت راه رفتن. و این صادق نیست!

این و سایر مشکلات بهداشتی پس از زایمان شرمنده نیست.

شما یک فرد کل را رشد داده اید. واضح است که پس از آن بدن باید در برخی از نقاط تحت فشار قرار گیرد. اجازه دهید تصحیح لیزر دستگاه ادراری در بیمه آزاد 100 سال طول بکشد. اما اگر ما در مورد آن سکوت نکنیم، حداقل به این واقعیت دست یابید که کافه اجازه می دهد مادر به رفتن به Pee بروید.

درد فیزیکی که کودک ممکن است باعث شود

هنگامی که من هنوز باردار بودم، دوست من با یک دختر دو ساله به من گفت: "شما اعتقاد نخواهید داشت که چه نوع درد فیزیکی قوی می تواند چنین خرچنگ را ایجاد کند."

من باور نکردم من متوجه شدم که او در مورد آن صحبت می کرد، یک هفته پس از زایمان. بچه گربه بی حد و حصر من کمی شکنجه شده نوک پستان را بر روی قفسه سینه خود را با ماستیتی که دیدم.

حتی آرام ترین کودک کوچک دوستانه می تواند به راحتی مادر را در آرنج چشم تماس بگیرد تا بتواند با سوء ظن از جدایی شبکیه به چشم می خورد. در حالی که من این مقاله را نوشتم، دنده هایم را از زمان به سمت راست به دست می آورم - امروزه مورد علاقه من 12 کیلوگرم وزن من بر روی قفسه سینه من از پشت مبل بود.

ستاره ها در چشم یک ضربه قوی به سر در سر، داستان از "تام و جری" نیست، اما واقعیت روزانه بوکسورهای بالاترین دسته و هر کودک مادر برای دو سال.

تنهایی، مشکلات در روابط، فاصله از دوستان

شاید بقیه دوستان فرزندی ندارند و اکنون برای شما دشوار است که جلسات را تحت ریتم خود تنظیم کنید. شاید به جایی بروید یا حتی دکمه تلفن را فشار دهید، به سادگی زمان و قدرت باقی نمی ماند. به هر دلیلی، بسیاری از ما پس از تولد کودک تنها به تنهایی از قبل احساس کردند.

به نظر می رسد که یک عضو جدید خانواده مورد علاقه - اما چرا این خانواده به طور ناگهانی شروع به شکستن درز می کند؟

تمام ترک های کوچک در روابط با یک شریک اغلب به نظر می رسد تحت یک ذره بین خستگی، تحریک، ترس از انجام کاری اشتباه است.

نزدیکی فیزیکی اغلب اغلب کمتر و به طور کلی دیگر می شود. با این حال، بدن فقط تغییر کرده است و هورمون ها در آنجا پرش می کنند و در اینجا. و به جای لذت بردن از مجاورت، ما اغلب به تنهایی در یک جزیره بیابانی احساس می کنیم، در حالی که دوستان و آشنایان دیگر ما در جایی هستند.

عدم تمایل به داشتن فرزندان یا کودکان بیشتر

"و هنگامی که برای دوم / سوم / دختر / پسر؟"، "چگونه شما 5 سال ازدواج کرده اید، و هنگامی که بچه ها، و هنگامی که بچه ها؟"، "Chesics تیک زدن."

و اگر فرزندان را نمی خواهید - بیشتر یا بیشتر؟ اگر شما از آنچه که اکنون دارید راضی هستید و نمی خواهید چیزی را در آن تغییر دهید؟ اگر تنها این امکان وجود داشت که به سادگی به تمام این سوالات پاسخ دهید: "من (بیشتر) من نمی خواهم فرزندان،" و نه برای دیدار با اتهامات انسانی، هیچ پیش بینی از طول عمر پر از پیری.

چند نفر در اولین بار، دوم یا سوم به والدین تبدیل شدند، نه به این دلیل که آنها واقعا این کودک را می خواستند و به دلیل فشار دیگران؟

حس دائمی گناه

بنابراین ما به آخرین نقطه در لیست رسیدیم. گاهی اوقات به نظر می رسد که او، مانند چتر، تمام این موضوعات را پوشش می دهد. این موضوع یک احساس ثابت گناه است. بخشی از این موضوعات ساکت هستند، زیرا در مورد آنها خیلی دردناک است. و دیگری - چون در مورد آنها شرم آور است. من شرمنده هستم که ما چیزی را اشتباه انجام دادیم. و شرمنده ترین آن است که اگر ما در مورد آن صحبت می کنیم، فرزند خود را خیانت کنید.

اما عشق و صداقت (حداقل صداقت با آنها) دست در دست.

شما لازم نیست که در مورد مشکل خود در کل خیابان فریاد بزنید. فقط می دانم: اگر، در حالی که شما این مقاله را بخوانید، حداقل یکی از تم ها با شما پاسخ داد - شما تنها نیستید. بسیاری از ما وجود دارد. از این در حال حاضر کمتر دردناک نیست، اما شاید آن را تنها تنها تنها تبدیل خواهد شد.

هنوز در موضوع خوانده می شود

10 موضوع تاریکی مادران: چیزهایی که ما نمی گوییم (اگر چه ارزش آن را دارد) 7246_4

ادامه مطلب