ما آموختیم که در شهر گم شویم

Anonim
ما آموختیم که در شهر گم شویم 19416_1

در سن 14 سالگی، من از ایستگاه مترو Mayakovskaya خارج شدم و به خیابان کراسینا نگاه کردم، زیرا می دانستم که جایی که مدرسه جدید من وجود دارد.

یک دایره را در Tverskaya به McDonalds ساخته شده است، سپس از طریق پدرسالار کوچه - و تقریبا به طرز معجزه آسایی در باغ اشاره گر راست پخته شده است. کارت، به طور طبیعی، من با من نداشتم. خسته - چون گرما، جولای و صندل های جدید. اما من مدرسه را پیدا کردم و معلم کلاس را دیدم.

یک داستان کاملا عادی، مانند هر کس دیگری. برادر من، خارج از مدرسه در خرییتونوفسکی بزرگ، پیاده روی، به طور کامل به طور تصادفی از حلقه باغ عبور کرد و به طور ناگهانی باغ Bauman را یافت. یک سال پیش، او به مترو در Lubyanka فرود آمد تا به "تئاتر" برسد و یک سگ داغ را در یک دوست به او بفروشد، فقط از "دنیای کودکان" پیروی کرد، به دلایلی به ذهن نرسیده است. پس از برخی از دیگر المپیاد های شهری در ادبیات، ما با یک همکلاسی دو ساعت در مجاورت صومعه Novodevichi، با هم یک همکلاسی دیدیم و زمانی که آنها به ایستگاه مترو "Sportiva" بازگشتند، بسیار شگفت زده شدند.

هنگامی که شما سعی کردید زمان جوانان شورش را امتحان کنید، حتی جالب تر شدن زندگی شد، و یک جغرافیای جدید باز شد - بنابراین شما به طور ناگهانی متوجه شدید که شما یک گرامی عالی در خیابان Churchnika دارید. پس از همه، چند فروشگاه در آنجا برای بازدید از دوستان در یک خوابگاه گذشت؟ و آپارتمان های همکلاسی های جدید به طور کامل از Hovrino به Belyaevo پراکنده می شوند ... و در. و هیچ چیز: آن را بدون هیچ گونه تاکسی حتی در تاریکی دریافت کنید.

از این داستان ها، که، پس از آن، عموی بزرگسال و عمه، یکدیگر را با خنده باز می کنند و رابطه خود را با مسکو می کنند. بنابراین کودکان از روستاهای ستون Troparevo، Chertanovo و Medvedkovo تبدیل به نرمال های طبیعی که چشمان بسته را پیدا می کنند، راه درست را به "Lubyanka" پیدا می کنند و به طور ناگهانی به سمت "شهر چین"، جایی که همه چیز در انسان نیست، به سر می برد . شهر را دوست دارد وقتی که او پاهای خود را مطالعه می کند. و چگونه بسیاری از دونل دونل نوجوان نوجوان عاشقانه انجام خواهد شد اگر همه می دانست دقیقا کجا بروید و جایی که آن را تبدیل کنید!

تاریخچه ژانر "فاک، چگونه من از دست داده ام!" به زودی وجود نخواهد داشت آنها در قرن بیستم باقی خواهند ماند. کودکان اکنون به مترو نمی روند و در اطراف شهر راه نمی روند - خودشان، بدون والدین. برای ورود به کودک در مرز حلقه باغ، ماشین کاملا ضروری است، آنها اخیرا در شبکه اجتماعی روشن می شوند. از آنجا که غیرممکن است که در مترو با کودکان فشار دهید. خوب، پارکینگ در حال حاضر جاده است، بنابراین معقول ترین چیز این است که یک کودک خارج از منطقه خواب بومی تا زمانی که فارغ التحصیلی نیست، خارج شود. نیازی به ما این جهانگرایانه نیست، اجازه دهید آن را یک شهروند Bibirevo - به نظر می رسد با افتخار!

و بعد از اینکه المپیک دانش آموز مدرسه ای اجازه نخواهد داد از راه خود نرود - از دست خواهد رفت! او از مدرسه بومی خود آموخت، و از آن چیزی که در منطقه بعدی، خانه به خانه نمی رسد. پس از سفر با کلاس در پیتر، آنها اجازه نخواهند داد به دست پدر و مادر بروند. چه اتفاقی می افتد در سپیده دم مسکو، چه چیزی در مورد شما صحبت می کنید! چه قهوه در کیوسک در سه ایستگاه، خطوط سرگردان و تشخیص ناگهانی چند منظوره معماری در باس جدید؟ غیر ممکن است فقط برای دسته، فقط با ماشین، فقط از نقطه A به نقطه B.

و البته، پس از پروانه و دیدار با سپیده دم، در اطراف مسکو، غیرممکن است. این رویداد به شدت تنظیم شده است: مربع قرمز یا پارک گورکی - و تمیز کردن اطراف محیط.

مسکو شروع به صحبت با ما در یک زبان، حتی قابل درک حتی به سه سال. در اینجا لطفا: از سال 2014، 93.7 هزار خانه در مسکو نصب شده و 11.4 هزار اشاره گر های شهری جداگانه نصب شده اند. به زودی چند هزار نفر دیگر وجود دارد. خروجی از مترو شماره گیری می شود. هر اشاره گر به زودی با کد QR خواهد بود. در پنجره اتوبوس نه تنها ایستگاه انتهای آن، بلکه کل مسیر را نیز مشخص کرد (با نماد رنگ ایستگاه های مترو!). پشت رویکرد این اتوبوس را می توان در زمان واقعی تحت نظارت قرار داد و به توقف در انتظار بیدرنگ خیره نشوید و مسیرهای تراموا را به خاکریز با خلق و خوی نزنید "زمانی که به عقب بر گردیم، سپس و نشستن". چنین شانس وجود ندارد، همه چیز محاسبه می شود. برای هر نوجوان - دو گوشی هوشمند، ساعت های هوشمند و تبلت، که در آن شما می توانید یک مسیر را تا گذر از طریق حیاط ها ایجاد کنید، که تنها مردم محلی می دانستند.

آیا آن را به آنجا نمی رود و رول وجود دارد؟ کور، یا چه؟! خوب، مردی که شما را به آستین بر روی مالاز می کشد و از یک سوال ساده ساده می پرسد، آنها می گویند، چگونه می توانید به آن بروید ... چقدر آن را در حروف ... PE-TRO-TRIG-SKI LANE. . فقط تماس تلفنی صادقانه و ناخوشایند: دهقانان، شما در گوگل ممنوع است؟! "مسیر ساخته شده است!"، و پاها را قرار دهید: پنج مرحله به سمت راست، 50 متر به سمت چپ ... فقط به یک نگاه به گوشی هوشمند تبدیل نشوید، در غیر این صورت خود Muscovites خود را بر روی شما و هضم: زیر پاهای شما نیاز به نگاه، در غیر این صورت شما باید به پا نگاه کنید!

به راحتی به تدریج اما به نوعی در همه عاشقانه نیست.

مسکو ترجیح می دهد برابر باشد. نه کسانی که چشمان خود را رول می کنند و گریه می کنند: "بله، در اینجا پاهای لعنتی شکسته خواهد شد!" این در مسکو نیست بهتر یاد بگیرید به Snort: آنها می گویند، 12 خروجی از مترو در Lubyanka، پس چه؟ من نمی توانم تصور کنم که چگونه می توانید آنها را گیج کنید، هر کس پاها را به یاد می آورد!

من واقعا فرزندانم را چند بار آرزو می کنم که در مسکو از دست بدهند. نه فقط به اودسا بروید و به Kherson بروید (ساکنان Zyuzino فهمید) و چگونگی سرگردان در اطراف گرفتن - به طوری که سرمایه آنها را با حلقه بلوار، سپس باغ را سرگردان می کند. فراتر از بوی شکلات، پریدن از AeroExpress در ایستگاه راه آهن Paveletsky، و به طور تصادفی پیدا کردن مسجد قدیمی. به خصوص صعود از Starosadsky برای دیدن آنچه که تاریخی وجود دارد، جایی که مادربزرگ غیر عادی آنها را بخواند. و جایی دیگر برای پیدا کردن خانه یک شخصیت ادبی مورد علاقه و کشف کرد که او در چارچوب برنامه نوسازی تخریب شده است.

چگونه به زندگی بروید؟ البته گوشی هوشمند تخلیه، البته.

ادامه مطلب