چگونه یک گیاهخواری شدم

Anonim
چگونه یک گیاهخواری شدم 18294_1

تا 33 سالگی، من به معنای واقعی کلمه تمام شد: Dumplings، Pasta، McDonalds، نوشیدنی کولا و آن را با مارمل های شیمیایی می پوشانید. آشنا، که به دلایلی نمی خورند، می گویند، گوشت و یا نوشیدن شیر، باعث احساس تاسف من شد: چگونه آنها، فقیر، زندگی ناقص زندگی می کنند.

شگفت انگیز ترین چیز این است که در عین حال مادر من باشگاه کسب و کار خود را یک شیوه زندگی سالم دارد. او سعی کرد بسیاری از ده ها را برای غذا متقاعد کند، پس متوجه شدم که به اندازه کافی برای متقاعد کردن من حداقل به نحوی خواهم بود. مادر گفت: "مهمترین چیز گرسنگی نیست." اما بیشتر به وضوح انتظار نداشت، حتی پیشنهاد نداشتن ورزش و نوشیدن ویتامین ها را نداشت.

و هنگامی که ما با یک دوست دختر ملاقات کردیم، که آنها برای مدت طولانی ارتباط برقرار نکردند و هشت ساعت در یک ردیف گفتند: مزایای سبزیجات، به ویژه خام و خطرات گوشت و شیر. پس از آن مکالمه، من سه صبح به فروشگاه رفتم و خیار، گوجه فرنگی، آوکادو، پوملو، موز و نارنگی را خریدم. و یک روز به سبزیجات خام و میوه ها منتقل شد. Dumplings در فریزر برای دو هفته دیگر شکسته شد، اما زمانی که روشن شد که من به آنها بازگردم، آنها به زباله رفتند. به هر حال، زمانی که من برای اولین بار بعد از مکالمه به سوپرمارکت آمدم، متوجه شدم که عملا هیچ چیز وجود ندارد: 90 درصد از کالاها در قفسه ها به طور ناگهانی برای من زباله شد.

سخت ترین چیز در چند روز اول بود: من واقعا می خواستم بخورم. به خصوص "با موفقیت" من موافقت کردم که با دوستان به کلبه بروم. من می آیم، و آنجا فقط سوسیس و پنیر وجود دارد. من ناامید شدم آواکادو من را خوردم و با ماندارینها گرفتار شدم. هیچ کس چیزی را متوجه نشد و به جلو بروید تا بگوئید که من توانستم رژیم غذایی خود را از دوستان سه ماه دیگر حفظ کنم. من نمی خواستم کسی راجع به سبزیجات بگویم، زیرا موضوع غذا بسیار انفجاری است. به ویژه اگر شما گیاهخوار جدید هستید و هنوز نمیتوانید نتایج ظاهر و رفاه را ارائه دهید. "گوشت را نمی خورید؟ موهای شما فردا سقوط خواهد کرد. شیر ندهید؟ دندان ها سقوط خواهند کرد. " اما دوست دختر در ابتدا به من هشدار داد که اکثر مردم بر این باورند: برای پوست سالم، مو و ناخن، شما نیاز به خوردن پوست، مو و ناخن (گوشت، محصولات لبنی، نان). و شما نمی توانید به مهاجمان پاسخ ندهید، زیرا شما خودتان نمی دانید، سقوط یا نه.

حتی در حال حاضر، هنگامی که آشنا می گوید که آنها توسط یک آبریزش بینی عذاب می شوند، توصیه می کنم تمام محصولات لبنی را برای چند هفته حذف کنید، من پاسخ می دهم: "چطور همه چی هست؟ و پنیر کلبه نیز؟ و کبد؟ خوب، نه، این نیز هست. " غذا، به نظر می رسد، بسیار مهم است حتی برای کسانی که نمی گویند او داماد است.

اثر تغییر قدرت بسیار سریع قابل توجه بود. پس از سه روز، همکارانش شروع به نگاه کردن به من با عبارات کردند: "شما خیلی زیاد هستید! چه کار می کنی؟" ما گفتگو را به عنوان یک شوخی داشتیم: "من گوشت، ماهی، تخم مرغ، شیر، گلوتن، شکر را نمی خورم، چای، قهوه، الکل مصرف نمی کنم دوش گرفتن و گذراندن 10 هزار گام در روز ". "اوه، من نیز یک گام شمار دارم!" خوب، چه چیزی در اینجا پاسخ خواهد داد.

به هر حال، به طور موازی، سگ من را با گوشت و سبزیجات کنسرو شده ترجمه کردم. من می خواستم خام، اما او یک متخصص گوارش را ممنوع کرد. بنابراین سگ با سگ به طور همزمان به سمت چپ حرکت کرد.

برای سه ماه، من 14 کیلوگرم را از دست دادم، هرچند من هیچ اهدافی برای از دست دادن وزن نداشتم. سپس، فقط دوست دختر من، سبک من بود و متوجه شدم که موهای من قوی تر از آن است. او توصیه به نوشیدن بیوتین - می توان آن را به "aiherbe" دستور داد، آن را بر روی Byodeadow نوشته شده است: "چرم، مو و ناخن". اما من به توصیه او گوش نکردم: این همه بی معنی است، من فکر کردم، بدن همه تولید می کند.

در همان زمان، سگ صعود پشم. در یک فروشگاه دامپزشکی، یک دختر مشاور با تجربه گرسنه شد: "و شما نمی دانید که چه چیزی نیاز به روغن ماهی دارید؟ این خوب است برای پوست و پشم، و همچنین یک اقدام ضد التهابی است. " من بلافاصله شیشه ای را خریدم و بعد از یک هفته متوجه شدم که اثر روی سگ حساس من را دیدم: پشم روشن می شود، پوست صاف شد. در شوک از آنچه من دیدم، من برای ماهیگیری ماهی برای خودم فرار کردم. نتیجه همچنین خود را صبر کرد: چرم زرق و برق، موها مانند تبلیغات شامپو جریان یافت. من شروع به توصیه به همه: "Off Of Ofgue-3، آن را خنک کار می کند!" اکثر مردم از دست دادن چنین مشاوره ای از دست می دهند: "تمام این مکمل های غذایی سیم کشی برای پول هستند." درست است، کسانی بودند که حتی یک ظرف را خریداری کردند، اما این اثر متوجه شد و علاقه به چربی ماهیگیری نداشت. من برای اولین بار نمی توانستم درک کنم که چه چیزی بود، و سپس مادر من توضیح داد: بسیاری از چیزها را جذب نمی کند، اگر شما برای اولین بار غذا را قرار ندهید. بدن ویتامین ها را نمی بیند، اگر مسدود شود، گلوتن.

پس از چند ماه دیگر، من شروع به سعی کردم محصولات را از لیست ممنوعه من امتحان کنم و آنچه را که اتفاق می افتد تماشا کنم. او قهوه را نوشید - ساعت دوازده قلب قلب را تکان داد، کار غیرممکن است، من مجبور شدم کاسنی را بازگردانم. شیر بلعید - بلافاصله اسپاسم را در معده احساس کرد. حالا من مطمئن هستم که شیر، حتی نارگیل، من می توانم فقط به طور مستقیم در توالت بنشینم. من پنیر یا پنیر را خوردم - بلافاصله بینی را گذاشتم، Snot ظاهر شد. من آب نبات خوردم - جوش ها بیرون آمدند (به طور طبیعی، روی صورت - در پشت آن نمی تواند آموزنده باشد).

بعدها، پزشکان متعددی بر تغذیه من تأثیر گذاشته اند، که با آنها کار می کردم. بنابراین، در طول مصاحبه با admiram abidov ایمونولوژیست، متوجه شدم که نگهدارنده هایی که تولید کنندگان به محصولات اضافه می کنند به طوری که آنها تازه باقی می مانند، بر روی بدن ما و همچنین محصولات خود عمل می کنند: کنسرو.

"نگهدارنده چیست؟ محصول "تازه" را ذخیره می کند. به عنوان مثال، گوشت. اما ما گوشت نیز هستیم. بنابراین، ما همچنین متوقف می شود به روز رسانی. این بدن که ما دو سال پیش داشتیم، اکنون دیگر وجود ندارد. ما جدا شده ایم، پوسیدگی قدیمی را به عنوان یک مار کاهش دادیم. سلول های قدیمی می میرند، جدید از مغز استخوان خارج می شود - به روز شده است. و این روند بدون توقف است. اگر ما در فرایندی هستیم که از مغز استخوان به پارچه می آید، با مواد نگهدارنده مواجه می شود، چرا بافت انکولوژیک رشد نمی کند، که به سادگی جهش و سازگاری با آنچه انجام می دهد. داروهای نگهدارنده - ساحل دنیای مدرن، "ایمن شناس گفت.

پس از آن، من شروع به بررسی ترکیب محصولات با دقت. مواد غذایی کنسرو شده را بدون نگهدارنده وجود دارد. آنها فقط تا به حال ذخیره نمی شوند. شما می توانید هر دو نخود سبز، و ذرت را خریداری کنید و به طور کامل بدون هیچ "Eshk" خریداری کنید و از احساس ناخوشایند که شما حفظ می کنید جلوگیری کنید، و همچنین نباید با یک ماده نگهدارنده نیز رنج ببرد.

تمام زندگی من، من گفتم که من نمی دانم چگونه و من دوست ندارم طبخ، آنها می گویند، من فقط به آنجا، ترک. در حال حاضر من فقط انجام آنچه که من طبخ: خودم و سگ. از آنجا که من می فهمم: غذاهای تازه و تمیز فقط با دستان خود آماده می شوند. نه، من دیوانه نمی شوم که شاسی در یک رستوران، که به بادمجان من دست زده است، اما هنوز هم خوشحالم که همه چیز را طبخ می کنم. در عین حال، من تمام آنچه را که آموخته ام، تایید نمی کنم. من هنوز آشپزی می کنم نمی دانم چطور انجام می دهم، ما فقط می توانیم سگ خود را بخوریم. پوشش جدول و تماس با مهمانان من حل نخواهد کرد.

و در حال بازدید از دوستان، من در حال حاضر به این موضوع می روم: من به فروشگاه می روم و همه چیزهایی را که می توانم بخرم خرید کنم، و همچنین همه چیز آنها (به عنوان مثال، تمام فشرده شدن). از آنجا که اگر من فقط آمده ام، همانطور که قبلا انجام دادم، سپس در یخچال و فریزر خود یک قطعه گوشت یا نان وجود دارد، اما برای من غذا نیست.

پس از تمام این آزمایش ها، بیشتر وحشتناک بود. من می دانستم که لازم بود، اما نمی توانست تصمیم بگیرد. من تا پایان روز به سختی جان سالم به در برده بودم، زمانی که هنوز خون را بر شاخص های اصلی و ویتامین ها گذراندم. به نظر من، اکنون نتایج حاصل خواهد شد و معلوم می شود که من همزمان تمام بیماری ها در جهان و در همان محل ویتامین ها وجود دارد. هنگامی که نامه ای با نتایج به اداره پست افتاد، من صعود کردم، اما من هنوز خودم را در دستم گذاشتم و نگاه کردم. تمام شاخص ها در محدوده طبیعی قرار داشتند. این یکی از روزهای شاد ترین در زندگی بود. در حال حاضر، دوست دختر به طور تصادفی آنها را به مادر مادر خود نشان داد، او گفت: "Nastya چنین تجزیه و تحلیل هایی دارد که می تواند به فضا ارسال شود."

در حال حاضر من بسیاری از سبزیجات را می خورم، در صورت امکان، خام، اما همچنین آماده شدن نیز؛ البته، میوه ها و میوه های خشک شده، آجیل، عدس، فیلم، گندم سیاه، ماهی های نادر و تخم مرغ، برنج، گاهی اوقات به ترتیب استثنا (معمولا بازدید) به من می توانند یک تکه پنیر یا برخی از لعنتی، اما گوشت را دریافت کنید نه دقیقا به شدت صحبت می کند، این گیاهخواری نیست، بلکه رباط گرایی است. من یک فنجان قهوه را در روز می نوشیم - نه بیشتر، و سپس با آب رقیق می شود، در غیر این صورت تقسیم خواهد شد. من نیم یا دو لیتر آب می نوشم، من هیچ آبمیایی و سودا نوشیدم. متاسفانه، من لباس پوشیدم و یوگا دیگر مشغول نیست، اما من قطعا 10 هزار گام را در روز انجام می دهم، اما یک روز 44 هزار گام انجام می شود - این بیش از 30 کیلومتر است (در سنت پترزبورگ در تعطیلات - هیچ وقت برای آن وجود ندارد چنین توطئه ای در مسکو). من احساس خوبی دارم، حتی با وجود وضعیت اپیدمیولوژیک، سیاسی و روانی در جهان.

به منظور تماس با کسی برای رفتن به راه من، من به داستان من به یک متخصص تغذیه گفتم - یک مدیر پزشکی چک چک چک چک چک چک آلترین - و از او خواسته بود که او در مورد آن همه فکر می کند.

"چنین تغییر شدید در رژیم غذایی استرس برای بدن است. در سبزیجات و میوه ها چربی ها و پروتئین های کافی وجود ندارد - عناصر حیاتی، که سلول های کل ارگانیسم ساخته شده اند. و عدم وجود "مصالح ساختمانی" باعث ریزش مو، شکنندگی ناخن، بدتر شدن وضعیت پوست و سایر پیامدهای ناخوشایند می شود. این را می توان با کاهش توده عضلانی، ضعف و خستگی، کاهش ایمنی مواجه شد. این منجر به سرماخوردگی مکرر و تشدید بیماری های مزمن و همچنین بدتر شدن متابولیسم می شود. و با توجه به دریافت ناکافی ویتامین ها و مواد معدنی مفید، شما در معرض کم خونی کمبود آهن و کاهش سطح ویتامین های D و B12 قرار می گیرید. به عنوان یک نتیجه، خستگی ثابت و کاهش غلظت. بر اساس اطلاعات انجمن روسیه غدد درون ریز، برخی از ویتامین ها می توانند مستقل باشند، به عنوان مثال، ویتامین D. اما مواردی وجود دارد که در آن ارگانیسم دوز زیادی مصرف می شود. همیشه بهتر است یک ایده دقیق از آنچه که ویتامین ها از دست رفته اند، دریافت کنید. عرضه بیش از حد با تهوع، زخم و سایر تظاهرات پوستی تهدید می شود. اما به طور کلی، ویتامین D به بسیاری از Muscovites نشان داده شده است. به احتمال زیاد، شما به آنها آسیب نمی رسانید. "

به طور کلی، پزشکان همیشه: به پذیرش می آیند و کیف پول خود را به دست می آورند، هر چیزی را تصمیم نمی گیرند، خطرناک است. احتمالا، من فقط خوش شانس بودم که همه چیز خوب پیش رفت: چنین تغییرات کاردینال می تواند عواقب جدی را به وجود آورد، اما بر آن تاثیر نمی گذارد.

و بیشتر از همه مادرم با دگرگونی خوشحال بود. برای سالهای زیادی او سعی کرد به من برسد، و در نهایت لحظه ای آمد که ما با او دست نخورده می تواند در مورد صحت این یا این روش تغذیه و اثرات ویژه ویتامین های مختلف مورد بحث قرار گیرد.

ادامه مطلب