دانش آموزان نیاز به یک مکالمه صادقانه دارند، و نه کمیساریا

Anonim

دانش آموزان نیاز به یک مکالمه صادقانه دارند، و نه کمیساریا 8811_1

ظاهر "مشاور مدیر مدرسه برای آموزش و پرورش" من به عنوان شناخت غیر حرفه ای از کارگردان خود را درک می کنم. تحقیر آمیز است اگر من به نوعی مشاور آموزش و پرورش نیاز دارم چی هستم؟ چنین معلم باید از حرفه در گردن رانده شود.

معلم صالح نیز یک معلم کلاس است. و در درس ها، و خارج از درس، او کار آموزشی را هدایت می کند، به وظایف خود وارد می شود. ارائه شده است مانند سازماندهی کار اضافی، آن را سازماندهی می کند گشت و گذار، پیاده روی، جشنواره های تئاتر. این سوال مطرح می شود: چرا من به کمیسر نیاز دارم؟

فرض بر این است که این افراد در مقایسه با معلمان حرفه ای، قادر به صحبت با کودکان در همان زبان هستند، آنها علاقه مند به بازی های کامپیوتری خود هستند ... در زیرنویس، یک چیز بسیار ساده: آنها با یک شالوتا کار می کنند، به طوری که این به تظاهرات نمی رود اما اگر عموی خارجی و عمه شروع به صعود به کودکان در روح، به جز خنده، آن را به هیچ وجه باعث نمی شود چیزی و به سختی می تواند قادر به پیدا کردن تماس با بچه ها. مفاهیم "دانش آموزان"، "نوجوانان" وجود دارد - از کجا "Shkolota" از کجا آمده است؟ این یک عامیانه است، به این معنی "Assholes نوجوانان"، "Bellows" است، که تنها قادر به نوشتن است. پشت سر هم، بخشی از دانش آموزان تدریس می شود. و هنگامی که یک مکالمه وجود داشت که Shkolota به خیابان ها وارد می شود و لازم است که مدرسه و والدین برای پاسخ دادن به آن، یک اصطلاح جدید دیگر ظاهر شود - Pedophilia سیاسی.

این همه باعث آلرژی به دلایل ساده می شود که میوه ممنوعه همیشه شیرین است. هیچ اقدام مهمی عمل نمی کند و عمل نمی کند. با کودکان باید به طور جدی صحبت کنند، در یک بزرگسال. هیچ موضوعی ممنوع برای مکالمات وجود ندارد. و هنگامی که ما در حال تلاش برای دور شدن از گفتگو هستیم، به نظر می رسد بیش از حد.

من خودم علیه کودکان هستم که در تمامی انبارهای توده ای شرکت می کنند، من تجربه منفی شرکت در رویدادهای اوت 1991 دارم. بعضی از جوانان، نه دانش آموزان، کسانی که خوشبختانه در تعطیلات بودند، تارپولین در شکاف های BTR بود ، و جوانان دیگر با شلیک ترسناک. در نتیجه، "هیچ کس نمی خواست بمیرد"، سپس - مراسم تشییع جنازه، قهرمانان اتحاد جماهیر شوروی ... که اکنون اسامی این قهرمانان را به یاد می آورد و آنچه که با مادرانشان اتفاق می افتد به یاد می آورد؟

به منظور این اتفاق نمی افتد، شما باید با کودکان صحبت کنید. در فضای سیاسی ما، ما به طور انحصاری در مورد اقدامات ممنوعه صحبت می کنیم: کشیدن و پرورش ندهید. وزارت روشنگری، به هر حال، از سوی دیگر، ابتکار بسیار خوبی بود: برای ترتیب یک متا وفاداری به عنوان یک بلیط ورودی به امتحان، که در آن کودکان باید توانایی رانندگی به درستی بحث، تشخیص اخبار جعلی از واقعیت، قضاوت ها را نشان دهند از حقایق برای رسیدن به نتیجه گیری بر اساس یک واقعیت نیست. این یک شایستگی بسیار مهم است - توسعه تفکر انتقادی به طوری که نوجوانان قادر به دفاع از دستکاری هستند. برای کودکان و بزرگسالان و معلمان ضروری است. در حال حاضر امروز، "درس های معکوس" در مدارس پیشرفته داده می شود - برخی از واقعیت های تاریخی گرفته شده است، اسناد بایگانی مورد مطالعه قرار گرفته است، نقاط مختلف نظر بیان شده است. بحث در حال گسترش است، و معلم به عنوان یک مدیر این بحث عمل می کند. سازمان دیده بان که کودکان به شخصیت نمی روند تا آنها استدلال کنند که استدلال می کنند. این به طور مطلوب از نمایش های تلویزیونی صحبت می کند، که در آن مردم جامد بالغ از یکدیگر پاک می شوند.

من با غم و اندوه تماشا کردم و خنده دادم، زیرا ما مجاز به حقوق کودک گفتم که در شرق کشور، کودکان برای بزرگسالان ناوالینی به دست آورده بودند. یک احساس وجود داشت که تقریبا یک مهد کودک با گلدان ها به خط مقدم بیرون آمد و Omon را از آنها ریخت. و این جعلی است! او توسط یک خانم در ولادیوستوک کور شد، هیچ چک کردن رسمی خود را تحت بررسی قرار داد و تقریبا صحبت کرد. بنابراین، از یک طرف، لازم است که به تفکر انتقادی، از سوی دیگر - بحث در مورد اصلاحات قانون آموزش و پرورش، که در آن فعالیت های آموزشی باید تحت سانسور قرار گیرد، لازم است. مقامات به مدرسه به مدرسه نمی روند، آنها ادعا می کنند که خدا برای ریش نیز به دست آورد و تنها نقطه نظر آنها - درست است. اما در داخل کشور، مورخان وجود دارد که دیدگاه های کاملا متفاوت در مورد آنچه اتفاق می افتد وجود دارد. و چرا من حق ندارم متخصصان خارجی را به درس دعوت کنم؟ ما شاهد ترس جهانی هستیم، تلاش های ناخوشایند برای معکوس کردن زمان. آمریکا را می توان کشف کرد، اما آن را غیر ممکن است.

به عنوان Ereates، "سر و صدا، برادر، سر و صدا". با کودکان باید صادقانه صحبت کنند. در غیر این صورت ما احترام را از دست خواهیم داد. در غیر این صورت، کودکان از مدارس واقعا در خیابان ها سقوط خواهند کرد و تبدیل به اشیاء دستکاری می شوند - همه انواع سیاستمداران و افراد ناعادلانه.

نظر نویسنده ممکن است با موقعیت نسخه VTime مطابقت نداشته باشد.

ادامه مطلب