sedna در سر - یک سوال از لبه؟

Anonim
sedna در سر - یک سوال از لبه؟ 8623_1
sedna در سر - یک سوال از لبه؟ عکس: دین Bertoncelj، ShutTerstock.com

- چرا خیلی رنج می برند؟ - شوهرش را در پاسخ به زخم های من پس از پیاده روی دیگری در آرایشگری، شانه کرد.

- منظور شما چیست؟ بهتر نگاه کن جوانتر، در پایان.

من یک دست بر روی مو را صرف کردم و خسته شدم. همانطور که دفن شده است. هر بار پس از رنگرزی مو، پوست سر صدمه می زند تا ابتدا آن را بکشد، و سپس دوخت.

واقعیت این است که من به زودی Sedna ظاهر شد. پس از نقاشی او هر 5-6 هفته، سالها من حساسیت غیر عادی را به این روش توسعه داده ام. آنچه من فقط برای کاهش رنج انجام دادم: من رنگ، شامپو، سالن ها، کارشناسی ارشد را تغییر دادم. سرم گران قیمت و سایر پانکا را مالش دهید. روش طبیعی و نجیب زاده را آزمایش کرد. فقط "گاما رنگ"، دادن مو حنا، به من مناسب نیست. رنگ غیر آهنی زودتر از ریشه های خاکستری شسته شد. پس از نقاشی با معجون های گیاهی یا شراب بر روی دستور العمل های موجود در اینترنت، نتیجه معلوم شد مانند یک گلوله عجله به آرایشگاه - در حال حاضر در حال حاضر نقاشی عواقب هنر عامیانه.

"همانطور که من از این خسته هستم، من فقط به زودی نقاشی نمی کنم،" سوتلانا، یک دوست نزدیک شکایت کرد. - شاید بر روی همه چیز بچرخد و در چه چیزی رشد می کند؟

"شما خیلی قدیمی هستید،" ابرو دوست دختر گفت. "شما بیش از چهل، و شما چهره و سی را نمی دهید." چرا یک هدیه طبیعت به دیگران خراب می شود؟

- خوب، با یک مدل موی مناسب و آرایش آن را خیلی ترسناک نخواهد بود.

- اما پس از آن هر کس تصمیم می گیرد که چه چیزی را ساخته اید. چین و چروک کشیده شده، و پول کافی برای خاکستری ندارد.

ما نگاه کردیم، اما من قصد نداشتم موضوع مریض را ترک کنم:

- تفاوت هدف در عملیات های پلاستیکی برای برداشتن چین و چروک از عملیات رنگرزی برای حذف دانه ها چیست؟ پس از همه، آن را نیز علائم پیری را ماسک می کند. به طور موقت اما به دلایلی، عاشق پلاستیک و بوتاکس و محکوم کردن، و به کسی که خیلی تنبل نیست، مضحک است، اما زنان تقریبا موظف به رنگ هستند.

- اگر یک زن موهای خاکستری را تا 60 دیده، پس از آن ... این فقط ناخوشایند است، "Sveta دست خود را گسترش داد. - این تنها ارزش آن را با نقاشی ریشه ها دارد، هر کس شروع به فریاد می کند که شما با شوهرتان مشکلی دارید و نه تنها بیمار من، دستم را تکان دادم، و غیره

- چیزی شبیه به من هنوز حفر شده است. و حالا من فکر می کنم، تفاوت چیست؟ شوهرم از من حمایت می کند - این چیزی است که مهم است. و به طور کلی، چرا این مردان در هر سنی می توانند حداقل خاکستری را بپوشند، هرچند لیس، و ما باید با آن برخورد کنیم؟ و به خسارت به سلامت - شیمی شیمی وجود دارد، نه با ترس من لیک مو بسیار پس از هر اعدام. چه کسی می داند چه عواقب آن ممکن است باشد. من ندارم، من فکر می کنم در مورد آن طولانی تر، بیشتر من درک می کنم که بیهوده سالها سالها تا سالها انجام داده است.

- خب، شما، دوست دختر، لباس، ... Sveta Risen. - برنده، از زمان به زمان، مد نشان می دهد مد نشان می دهد با مدل ها در کلاه گیس های خاکستری. پس چی؟ من به یاد نمی آورم که پس از آن Sedna حداقل یک بار به طور جدی به طور جدی مد روز، بدون لغزش، به طوری که آن را عادت کرده بود و تبدیل به عادی شد ...

اما من قبلا تصمیم گرفتم. به نفع موهای شما. خودش، و نقاشی نشده است. من کلیشه ها را پاره می کنم، لازم است حداقل چیزی را مطابقت دهم.

در کمتر از چهار ماه بعد، ریشه های موهای من به اندازه کافی رشد کرده اند که Sledin در کل حجم به طور قابل توجهی بر روی انتهای نقاشی شده غالب شده است. من واقعا به آنچه که در مورد آن فکر می کنم اهمیتی نداشتم، اما شوهرم با این بیانیه خوشحال بود که موهای من ضخیم تر بود!

این، البته، کاملا نیست. مو ضخیم تر نبود، بلکه بیشتر، زیرا آنها دیگر با پرتوهای خسته کننده آویزان نیستند. آنها از بین رفتند و شروع به افزایش از ریشه ها کردند، که یک مدل موهای اضافی را به مدل مو اضافه کرد.

من همچنین با وحشت به یاد می آورم، همانطور که قبل از هر صبح من با یک ظاهر طراحی شده رنج می برم. با هر بخشی از نمونه، او به چشمانش عجله کرد، گسترده بود، مانند طاس. و اکنون پس از روح، من فقط کمی ماساژ سرم را می گیرم، "پیاده روی" موها به طور صریح و به آنها می رسند که با حرکت خود، بدون خشک کن مو خشک شوند. نتیجه بهتر است به هیچ جایی، تمام پروب ها عملا بسته شده اند، خوب، آیا دگرگونی دلپذیر نیست؟

روز زمانی آمد که حتی Sveta اذعان کرد که تغییر در ظاهر ساخته نشده است.

"خب، خوب،" او لبخند زد. - در نهایت متقاعد شده است. این که آیا من قبلا به شما عادت کرده ام، یا در واقع شما این رنگ را می بینید، اما من دوست دارم که به نظر شما. فقط این چیزی است که ما با آنتونینا انجام خواهیم داد؟ او من نیست، هیچ جنگی کوچک وجود نخواهد داشت.

مطمئنا همینطوره. آنتونینا، دوست دختر مشترک ما، شاید جالب ترین دست در راه من برای هماهنگی با سر، دقیق تر، آن را پوشش می دهد. من به جزئیات در مورد Toshka نمی روم، این یک داستان طولانی جداگانه است، من فقط سه سال پیش روشن خواهم کرد که او مجبور به ارائه استقلال بیشتری برای راه حل های مختلف شخصی، چرا که شوهر آنتونینا به کار در دفتر لندن منتقل شد. در حال حاضر ما تنها دو یا سه بار در سال دیده ایم - سپس از آن در لندن بازدید کردیم، سپس او به دیدار آمد. "

جلسه بعدی با آنتونینا کمتر از یک ماه برنامه ریزی شده بود. او مجبور شد به سالگرد عروسی پدر و مادرش وارد شود.

"شاید او سالگرد شلوغ خواهد بود که او به شما نخواهد بود؟" - سعی کردم بستر را آرام کنم.

با این حال، دانستن آنتونینا خوب، لازم است که برای این واقعیت آماده شود که پس از جلسه ما حتی بیشتر توسعه خواهم داد.

برای رفتن به آرایشگری دوباره به نوبه خود وجود داشت. در این زمان، بقایای انتهای نقاشی شده، در نهایت درک شد، و برای بررسی ویسکی کاملا خاکستری و نه به طور کامل خاکستری دیگر از سر، جایی که هنوز هم رنگ موهای جوانم وجود داشت.

قبل از آرایش مو، من به مدت طولانی از همه طرف ها نگاه کردم و به طور ناگهانی پیشنهاد کردم:

- بیایید چند رشته نازک پیدا کنیم. تقریبا تخلیه، تا حدودی رنگ به رنگ شکلات تیره رنگ، شما می توانید چیز دیگری را اضافه کنید. صرفا نمادین، در اینجا، در اینجا، و شاید، در اینجا.

من سرم را در وحشت وحشت زده کردم، اما استاد عقب نشینی نکرد:

- من از ریشه ها دور می شوم، بنابراین هیچ عواقب دردناک وجود نخواهد داشت. شما خیلی جالب هستید که موهای خاکستری را با روشی تیره مخلوط کنید، به طوری که آن را به نحوی پیشنهاد می کند که علاوه بر این ضرب و شتم. اگر شما آن را دوست ندارید، تعمیر آسان نخواهد بود.

او قبلا نوار های فویل را در دست نگه داشته است. فویل به دلایلی من را متقاعد کردم، و من به آزمایش موافقت کردم. من با نتیجه "بازتاب" راضی بودم، و مدل موهای زیر را به دست آوردم، تصویر جدید من بهتر نیست.

و اکنون روز روز است. من تصمیم گرفتم کمی دیر شود تا دوستانم را ملاقات کنم، امیدوار بودم که بعد از چند گونه از کوکتل مورد علاقه من، آنتونینا بیشتر مستعد فیض باشد.

به محض اینکه نزدیک به میز با دوست دخترم، آنتونینا پرش کرد و بلافاصله به موهایم خیره شد. در حالی که من او را به آغوش گرفتم و سیگار کشیدم، او ایستاد، به عنوان ساعتهای کاخ باکینگهام که تقریبا بستگان بود، ایستاد.

من بر روی صندلی من فلیپ کردم و نشانه های پیشخدمت را ثبت کردم: "همانطور که همیشه، تنها در یک اندازه دو." در نهایت، دوست دختر رعد و برق دهان خود را باز کرد:

- بله، شما فقط نمی دانید! موضوع چیه؟ او دستانش را انداخت. - مدل مو، بازی رنگ بر روی مو فقط یک خروجی است. من چنین در اروپا را در هر کجا دیده ام. امیدوارم بتوانم قبل از خروج به استاد خود بروم، و حتی بهتر - قبل از سالگرد ...

نویسنده - Lydia Karpich

منبع - springzhizni.ru.

ادامه مطلب