مادر بزرگ 22 سال نوه خود را به ارمغان آورد. معلوم شد، این نوه نیست، بلکه نوه است

Anonim

داستان Maryan Darmer غیر معمول است، زیرا هر مادربزرگ نباید از نوه بالغ بشنود که او در واقع نوه است. اما دقیقا چنین خبر بود که مجبور بودم به بازیگر آمریکایی گوش کنم. او بسیار نزدیک به نوه او بود، اما در کل 22 سال هیچ چیز عجیب و غریب را متوجه نشدم.

آموزش پدرسالاری زن

ماریان درمر در 50 سالگی متولد شد. در نیویورک او در یک خانواده اقتدارگرا بزرگ شد و در مدرسه کاتولیک برونکس تحصیل کرد، جایی که دانش آموزان به وضوح توضیح دادند که چه افرادی عادل هستند و گناهکاران هستند.

پس از ماریلند به تگزاس، کارکنان با دیدگاه های بسیار محافظه کارانه نقل مکان کرد. واقعیت این است که در آن زمان چیزی متفاوت، شهردار وجود دارد و نمی توانست فکر کند. برای اولین بار در مورد مشکلات جنسیت و جنسیت انسان، او متوجه شد که او وارد مدرسه تئاتر شد. در محیط خلاق همیشه مردم وجود داشت "مثل هر کس دیگری".

رویای نوه

مادر بزرگ 22 سال نوه خود را به ارمغان آورد. معلوم شد، این نوه نیست، بلکه نوه است 8238_1

mdurmer

هنگامی که ماریان در حال حاضر در 50 سالگی بود، اولین نوه او ظاهر شد. زن تنها دختر داشت، بنابراین او همیشه از یک پسر خوابید. به منظور نزدیک شدن به نوه ها، او به نیویورک بازگشت.

دختر خیلی کار کرد، بنابراین مادربزرگ من تقریبا تمام وقت در آموزش و پرورش پسر مشغول به کار بود. ماریلند کار خود را تغییر داد، او نوشته شد و به طور فعال حقوق زنان را حمایت کرد. چه کسی می دانست که او به زودی باید به طور فعال با حقوق نوه خود مقابله کند.

مادربزرگ معمولی و نوه غیر معمول

Marieland بنابراین می خواست پسر را بالا ببرد که او را به طور کامل متوجه نشدند. او آن را در شورت و پیراهن قرار داد، اتومبیل ها، روبات ها و تپانچه ها را خریداری کرد. و پسر به هیچ وجه علاقمند نبود. مرین حتی به نوه مدرسه نگاه کرد، جایی که او به تنهایی پسرها را مطالعه کرد. اما او برای مدت طولانی آن را نمی توانست آن را تحمل کند. من مجبور شدم یک موسسه آموزشی را برای یک مدرسه منظم تغییر دهم. مرین پس از آن این اهمیت را نپذیرفت و تصمیم گرفت که گیاهان به سادگی در تیم رابطه ای نداشته باشند.

مادر بزرگ 22 سال نوه خود را به ارمغان آورد. معلوم شد، این نوه نیست، بلکه نوه است 8238_2

mdurmer

بعد کالج و دانشگاه بود. برای تمام این مدت، ماریان هرگز عجیب و غریب در پسر خود را دیدم. او حتی به طور جدی در مورد عروس برای یک نوه فکر کرد. این مرد بزرگ شد، آن را 22 ضربه زد، و هیچ دختر در این نزدیکی نبود. مرین از پدربزرگ های بزرگ رویای بود.

اعتراف فرانک

هنگامی که Marieland شروع به اشاره کرد که این مرد را به این واقعیت اشاره کرد که وقت آن رسیده است که یک دوست دختر پیدا کند، او را با شناخت فرانک به دست آورد. معلوم شد که تمام این 22 سال پسر خود را مانند یک زن احساس کرد. او به مادربزرگش اعتراف کرد، که می خواهد کف را تغییر دهد.

مادر بزرگ 22 سال نوه خود را به ارمغان آورد. معلوم شد، این نوه نیست، بلکه نوه است 8238_3

mdurmer

ماریان خیره شد او متوجه نشد که چگونه نمی توانست چنین تغییرات رادیکال در نوه را متوجه شود. پس از همه، آنها بسیار نزدیک بودند، پسر با مادربزرگش با تمام اسرار به اشتراک گذاشت، کاملا او را اعتماد کرد. بنابراین ماریان تمام این مدت فکر کرد. اما این کاملا معلوم شد. مادربزرگ در مورد نوه همه چیز نمی دانست.

واقعیت را آسان نبود

در حالی که این مرد در حال آماده سازی عملیات تغییر جنسیت است، ماریان دوباره به یک مادربزرگ تبدیل می شود - اکنون نوه. یک زن اذعان می کند که در ابتدا او برای او دشوار بود، زیرا تمام پایه های زندگی اش را شکست. او به طور متفاوتی به ارمغان آورد. و اگر چه در محیط بازیگران، او به شدت نگاه کرد، اما انتظار نداشت که یک ترانس در خانواده اش وجود داشته باشد.

پس از چند روز شوک، عشق به نوه برنده شد. مریان به پسر خود نوشت، که آن را 100٪ پشتیبانی می کند و آماده به نظر نوه به نظر می رسد. او شروع به خواندن ادبیات کرد و فیلم ها را در مورد چگونگی گذرگاه زمین تماشا کرد، چگونه مردم احساس می کنند احساس می کنند. این بسیار کمک کرد توسط Kaming-Auts از بازیگران معروف کمک کرد، به طوری که مشکل Transgenderness متوقف شد چیزی ممنوع است.

در حال حاضر مریان فقط برای آنچه که نوه او چیزی را مجازات می کند، تجربه می کند. به عنوان مثال، آن را همان نام خود را یا به او بگویید "او". واقعیت این است که برای بسیاری از مردم به نظر میرسد، Transgender بسیار دردناک درک می شود.

ماریان تنها پشیمان می شود که خاطرات و عکس های زیادی با نوه وجود دارد. اما اگر یک فرد در بدن خود ناراحت کننده باشد، او به یک دست کمک نیاز دارد، نه به نوبه خود. داستان ماریان نوه او تدریس کرد تا از زندگی واقعی قدردانی کند.

ادامه مطلب