16 نفر که پس از دریافت مهمانان به مدت طولانی آمده اند

Anonim

قوانین رفتار بسیار ساده و بنیادی هستند. به نظر می رسد که یک مجتمع وجود دارد: رفتار با احترام، اجازه ندهید از نظرات بی رحمانه، بدون اجازه، هیچ چیزی را لمس نکنید و البته، به Pogrom مناسب نیست. با این حال، این اتفاق می افتد که برخی از بزرگسالان به بدتر از کودکان رفتار می کنند و به طوری که عمدا از بازدید برای نشان دادن بدترین کیفیت خود استفاده می کنند.

کاربران Reddit چنین مواردی را که هدیه ای از سخنرانی را از اقدامات مهمانانی که به خانه خود نگاه نمی کنند را از دست دادند. ما در adme قرار داریم. ما امیدواریم که تنها بازدید کنندگان تحصیل کرده و مطلوب به شما می آیند.

  • من در یک خانه کوچک زندگی کردم، به طوری که یک میز پانسمان از یک میز معمولی و یک آینه دیوار در نزدیکی درب ورودی استفاده کرد. به نحوی ما مهمانان را فراخوانده ایم، خیابان در خیابان باران بود. و هنگامی که پسر عموی شوهر من آمد، شانه های خود را از میز گرفت و سگ مرطوب خود را تمیز کرد. © wienerwrld / reddit
  • من دوستان را از فرودگاه گرفتم و متوجه شدم که آنها، بدون حتی می پرسند، تصمیم گرفتند من را به "صرفه جویی در پول" خریداری کنند. آنها همچنین "نجات"، مصرف غذا و نوشیدنی من را داشتند و سعی کردند من را به 50 تا 50 صورتحساب پرداخت کنند. در حالی که من نوشیدنی های ارزان قیمت را نوشیدم و روی کیک ها خوردم، خرچنگ ها و خرچنگ های سنگی را خوردم. من هرگز آن را دوباره خرید نخواهم کرد. اگر هیچ جایی برای اقامت ندارید، شماره را در خوابگاه برای 20 دلار حذف کنید. © Issallama / Reddit
  • هنگامی که ما به کسب و کار رفتیم، مهمانان مبلمان و اشیاء هنری را در آپارتمان خود در طعم خود قرار دادند. © back2bach / reddit
  • من با یک پسر ملاقات کردم پسرم پس از آن 2.5 ساله بود و او خرس عروسکی داشت، که او را در همه جا پوشانده بود. این من را ناراحت نکرد، زیرا بسیاری از کودکان اسباب بازی های مورد علاقه ای دارند که آنها را آرام می کنند. اما این پسر با این مشکل آشکار است. یک بار، هنگامی که او توسط من باقی ماند، ما به بالکن رفتیم، و پسر او را مورد علاقه اش نشان داد. و او خرس را برداشت و بالکن را پرتاب کرد و گفت که اسباب بازی های پلاستیکی برای کودکان و او زمان رشد او بود. © lonelyygirrl23 / reddit

16 نفر که پس از دریافت مهمانان به مدت طولانی آمده اند 785_1
© TED / تصاویر جهانی

  • وقتی حدود 8 سال داشتم، ما یک سنت داشتیم - برای تغییر خانه ها با خانواده دیگری. آنها در نزدیکی لندن زندگی می کردند و ما نزدیک به ساحل زندگی کردیم، بنابراین برای همه این تغییرات قابل توجه در وضعیت و راه ارزان برای صرف تعطیلات خود بود. یکی از بچه های عجیب و غریب خود که اتاق خواب من را اشغال کرده اند، از کتابفروشی من در برچسب های تاریک درخشان می شود، زیرا آنها ادعا نمی کردند که به خواب بیدار شوند، به نظر من، بی معنی کامل، زیرا آنها خیلی روشن نیستند. این 33 سال پیش بود، اما من هنوز در مورد آن فراموش نشده ام. © **** Cazadors / Reddit
  • Futher Mother-in-gremulliously گل های ما و انگور انگور را از بین برد که او دوست نداشت، در حالی که حتی ظروف سرباز یا مسافر را نادیده گرفت. © bison_finger_cheese / reddit
  • یک بار در تابستان، زمانی که ما تمام خانواده را به شمال ترک کردیم، بهترین دوست من پرسید آیا می توانم از استخر ما در یکی دیگر از دوست خوبم استفاده کنم. من توافق کردم و گفتم کجا کلید از خانه است. در نتیجه، او نه تنها نه تنها، بلکه 3 خانه خانگی خانگی در خانه من بدون دانستن من بود. مادربزرگ من حتی زمانی که گیاهان به پور افتادند، یکی از آنها را گرفتند. کل خانه خرد شده بود. در چمن نقاطی از سفید کننده وجود داشت، سفره آشپزخانه فن، همه جا شیشه ای شکسته است. از لحظه ای که ما دوستان را متوقف کردیم. © Michellemurphs / Reddit
  • مامان دوست دختر دوستانه را برای ناهار دعوت کرد. او گفت او با شوهرش و دو فرزند خواهد آمد. در نتیجه، آنها با دو خانواده دیگر آمدند که ما نمی دانستیم. من هنوز لحظه ای را به یاد می آورم، چون مامان این همکار را در یک وحشت آرام مورد بررسی قرار داد. © Enduredsilence / Reddit

16 نفر که پس از دریافت مهمانان به مدت طولانی آمده اند 785_2
© Houswives ناامید کننده / تولیدات گیلاس

  • مهمان سعی کرد گربه من را با پای خود ببوسد، زیرا او "خیلی نزدیک آمد". این عضو خانواده می دانست که من یک گربه در خانه دارم، حتی قبل از اینکه به دیدار مراجعه کنم، گفتم که این یک مشکل نبود. نیازی به گفتن نیست، ما هرگز او را دعوت نکردیم. و اکنون هر بار که او برای چیزی درایو می کند، او باقی می ماند تا آستانه صبر کند. © Thesasylamas / Reddit
  • ما یک دوست داشتیم که دائما با ما در چهره صحبت کرد، چه خانه زشت ما داریم. او گفت: "سوراخ چیست؟" همانطور که ما وارد شدیم، و زمانی که آنها وارد شدند، او شروع به رفتن از نظرات بی رحمانه در مورد مبلمان و دکور ما. در حقیقت، ما یک خانه زیبا در بخش خوبی از شهر داریم، به سادگی تزئین شده، اما با طعم. تا پایان شب من عملا در خشم بود. © Rewm / Reddit
  • بدترین تجربه من با مهمانان زمانی است که والدین به یک عضو خانواده اجازه دادند که در اتاق من زندگی کنند و بانک پیک من را پیدا کنند. و تا به امروز در چهره من دروغ است و می گوید که من فقط خودش را از دست دادم. © ناشناس نویسنده / reddit
  • نسبی که با ما برای تعطیلات متوقف شد، بدون تقاضا، به اتاق ما رفت و در جعبه ها غرق شد. و هنگامی که همسر من به خانه آمد، او به طور مستقیم پرسید که چرا او بسیاری از لوازم آرایشی بود، اگر او از او استفاده نمی کرد، و برای مدت طولانی متقاعد شده به او برخی از چیزهایی که او پیدا کرد. © walw2097 / reddit

16 نفر که پس از دریافت مهمانان به مدت طولانی آمده اند 785_3
© عروس جنگ / تصاویر جدید Regency

  • من "دوست دختر" داشتم که سالها را نمی بینم، همانطور که او در یک کشور دیگر زندگی می کرد. و یک روز او تصمیم گرفت که تعجب به من تعجب آور و پرواز برای بازدید، هر چند دو هفته پیش من زایمان (و علاوه بر این، من بعد از سزارین بود). اما این همه نیست تمام آخر هفته او به شوهرم رفت. او یک مرد بسیار ساده و باز است، اما حتی او به شدت ناراحت کننده بود. از آن به بعد، ما ارتباط برقرار نمی کنیم. © ناشناس نویسنده / reddit
  • او یک آهنربا را به تلویزیون من متصل کرد، پس از آن یک نقطه رنگی برای همیشه باقی مانده بود. © Infernalspawnoom / Reddit
  • مادر من یک دوست دختر داشت، که کودکان را غیر قابل انعطاف ترین در جهان داشت. بدون اجازه، آنها غذا را از یخچال و فریزر ما، آب پراکنده در حمام کشیدند و از ظروف سرباز یا مسافر راضی بودند. هنگامی که پسرش در همه دانه ها را از آشپزخانه برد و شروع به نابودی آنها کرد و پوسته را مستقیما روی مبل قرار داد. و مادرش فقط به او نگاه کرد و خندید. البته این آخرین دیدار بود. © ناشناس نویسنده / reddit
  • من برای تعطیلات آخر هفته برای شهر رفتم در این زمان من مجبور شدم دوستم را به خانه نگاه کنم و گیاهان را پور کنم. به عنوان یک نتیجه، او دقیقا همان روز زمانی که من ترک کردم، یخچال و فریزر من را خاموش کرد و بلافاصله سمت چپ رفت. وقتی برگشتم، همه چیز لمس شد و بوی وحشتناک پوسیدگی داشت. من خواستم و پرسیدم که این موضوع چیست، و او پاسخ داد که او بر من بد بود، زیرا پسر جدیدش گفت که من زیبا بودم. © mrs_hannah / reddit

شما احتمالا همچنین باید با رفتار ناکافی مهمانان مقابله کنید. به ما بگویید چه اتفاقی افتاد و چگونه شما موفق به خارج شدن از وضعیت ارزشمند شد.

ادامه مطلب