در لیدا، دختر پس از یک مهمانی، آپارتمان را پاک کرد: او یک بطری را از پنجره از ودکا بیرون آورد و یک جار سه لیتری با یک ماشین پارک شده خوشحال شد

Anonim

در آن روز، همسران به سالن مبلمان رفتند تا اقساط را برای خرید پرداخت کنند. پس از متوقف کردن موتور، شوهر به هزینه ای رفت و همسرش تصمیم گرفت تا او را در ماشین صبر کند. ناگهان سکوت صدای ضرب و شتم در مورد شیشه آسفالت را شکست.

در لیدا، دختر پس از یک مهمانی، آپارتمان را پاک کرد: او یک بطری را از پنجره از ودکا بیرون آورد و یک جار سه لیتری با یک ماشین پارک شده خوشحال شد 6784_1

زن سرش را بالا برد و دید که بطری ها از ارتفاع پرواز می کنند. متوجه شدم که کسی "بمب گذاری" خیابان را با محصولات شیشه ای ادامه می دهد. پس از همه، هنگامی که همسران به مقصد رسیدند، شیشه های شکسته شکسته را دیدند، به طوری که آنها تصمیم گرفتند "Volkswagen" خود را چندین در کنار ساختمان مسکونی پارک کنند و نه تحت ویندوز بیشتر، جایی که یک پارکینگ رایگان وجود داشت . و با این حال، ماشین به منطقه اقدام خطرناک سقوط کرد، به Lidanews.by می گوید.

ناگهان بقایای قهوه بر روی سقف ماشین افتاد. زن می خواست از کابین خارج شود تا ببیند، در نهایت اتفاق می افتد. او درب را باز کرد، سعی کرد یک قدم به خیابان بگیرد و سپس ضخامت قهوه به بالا به او پرتاب شد. میزبان ماشین بازگشت به سالن بود و لحظه بعدی از ضربه تکان داد، که در شیشه جلو پنجره "Volkswagen" دنبال شد. ماشین شیشه ای ترک خورده است. و شیشه شیشه ای، که از بالا افتاده است، هود را با سر و صدا فرو ریخت، سقوط کرد، بال را آویزان کرد. زن در هیجان از ماشین خارج شد. Nevdralex یک گذرگاه را دید. او مشارکت را نشان داد و گفت: "من دیدم، از آن پنجره بانک پرواز در ماشین. آماده برای نشان دادن. " میزبان ماشین تلفن همراه شوهرش را صدا زد، در مورد آنچه اتفاق افتاده گفت. همسر در یک نظم بزرگ به ثمر رساند شماره 102.

شاهد آنچه اتفاق افتاد، لحظات ناخوشایند را زنده ماند. همراه با بچه، او ورودی را ترک کرد و به سمت فروشگاه رفت. در این زمان، یک بطری خالی از ودکا "Sadovka" در ده متر از آن در آسفالت سقوط کرد و بلافاصله به قطعات پراکنده شد. این مرد سرش را بالا برد، به خانه نگاه کرد و دید که پنجره باز یک دختر در طبقه 9 بود. فریاد زد: "چه کار میکنی؟" با این حال، صدای صدای بطری دوم حادثه را رانندگی کرد. سپس ویژگی جوان، بدون فکر کردن درباره چه کسی و آنچه در پایین است، دست خود را از پنجره با یک بانک 3 لیتری خشک کرد و او را به گوشه ای از خانه نزدیک کرد. بطری با فولکس واگن خوشحال بود.

هنگامی که افسران پلیس به الکساندر آمدند (نام تغییر یافت)، او، بی گناه از آن لذت می برد، شروع به گفتن، آنها می گویند، او هیچ چیز نمی داند. با این حال، سپس پذیرفته شد: بله، پس از حزب دیروز، آپارتمان را پاک کرد. به زودی همه رویدادهای قبلی بازسازی شدند.

سه لباس از لیسه حرفه ای و فنی در شب به دیسکو رفتند، اما کمی بیش از دو ساعت آنجا ماندند. بر خلاف الکساندرا، دوست دخترش در یک خوابگاه زندگی می کنند، به طوری که آنها می ترسیدند تا برای بررسی شب دیر شود. با این وجود، این ایده این ایده را برای ادامه سرگرم کننده رد نکرده است. ما موافقت کردیم که، به محض اینکه همه چیز را کاهش می دهد، دختران به طور قابل توجهی در خیابان تصور می کنند، جایی که الکساندر آنها را در یک تاکسی انتخاب می کند، و همه آنها به کلبه می روند. فرض بر این بود که بچه ها در آنجا سفت شده اند، که دختران این شب را در دیسکو ملاقات کردند. احزاب میزبان الکساندر بودند. خانواده ای که در آن دختر مطرح شده است، به عنوان یک بزرگ، دارای دو آپارتمان در همان خانه است، و یکی از آپارتمان ها در آن زمان خالی بود. الکساندرا پدرش را متقاعد کرد که اجازه دهد او را با دوست دخترش در این مسکن صرف کند، البته بدون اشاره به همان زمان، برنامه ریزی شده است که از الکل در شب Dusovka استفاده کند. پدر، که در درخواست دخترش چیزی یافت نشد، به دختر اجازه نداد، به دختر اجازه داد تا با یک سری از آنها رانندگی کند.

همه چیز بر روی سناریوی برداشت شده بود. جوانان "Tusyli". کسانی که آرزو می کردند می توانند نوشیدند: الکل روی میز ایستاد. شرکت کنندگان در حزب در همان آپارتمان پیوستند. درست است، الکساندر هشدار داد که این شرکت باید بی سر و صدا رفتار کند، نور را خاموش کند و اگر آن را با چراغ قوه از تلفن برجسته کند، در غیر این صورت می تواند با چک کردن پدر بسوزد، و سپس با شماره اول پرواز خواهد کرد.

در صبح، الکساندر به خانه آمد (در آپارتمان که در آن او با خانواده اش زندگی می کرد) آمد و یک فنجان 3 لیتری از کمپوت، و همچنین در یک قهوه پخته شده شیشه ای 3 لیتری آورد. در یکی از بطری هایی که روی میز ایستاده بودند، بقایای الکل حفظ شدند. به این ترتیب، بچه ها، بچه ها را ترک کردند، و دوست دختران شروع به تمیز کردن آپارتمان با الکساندرا کردند.

- ما قرار داده ایم، اما بطری های خالی و بانک در آپارتمان باقی مانده است. من تصمیم گرفتم آنها را به خیابان پرتاب کنم، همانطور که می ترسم که پدرم را ببیند که ما از الکل استفاده می کردیم و من کمپوت را از خانه گرفتم. من پنجره را در اتاق باز کردم و به سرعت دو بطری شیشه ای خالی را از ودکا به خیابان انداختم. همچنین جار را از زیر کمپوت انداخت. جایی که من انداختم، نگاه نکردم اطمینان، آنها بر روی زمین سقوط خواهند کرد، و این است. در آن زمان من فکر نکردم که چه کاری انجام دادم در حال حاضر من درک می کنم که این کار غیرممکن است. "الکساندر در شهادت خود گفت.

دادگاه Lida District اذعان کرد الکساندر مجازات اقدامات عمدی، تقریبا نقض نظم عمومی، بیان بی احترامی آشکار برای جامعه همراه با آسیب به مالکیت شخص دیگری (Hooliganism).

هنگامی که تجویز مجازات متهم، ماهیت و درجه خطر عمومی مرتکب شده توسط عمل او، شخصیت گناه، نقوش و اهداف این اعمال مورد توجه قرار گرفت. این شرایط به عنوان تشدید مسئولیت متهمان به عنوان یک جرم به عنوان یک جرم به عنوان یک جرم مسمومیت الکل شناخته شد و مسئولیت تسکین دهنده آن توبه جامع آن در یک جرم مرتکب شده و بازپرداخت داوطلبانه آسیب ناشی از جرم است.

بر اساس بخش 1 هنر. 339 قانون کیفری Aleksandra یک حکم را به صورت کارهای عمومی برای 90 ساعت منصوب کرد.

سربار از مشکلات بر روی سر الکساندرا، مانند بطری های خالی و قوطی ها از پنجره آپارتمان سقوط کرد. و در اینجا باید بگویم که، گیر کرده، وارد شدن به یک زندگی بزرگسال، نکته اصلی این است که متوجه شویم که چگونه در مسیر زندگی بیشتر می شوید. و در این راستا اعتماد به نفس وجود دارد، الکساندرا به بزرگسالانی کمک خواهد کرد که آن را احاطه کند.

ادامه مطلب