یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد

Anonim

تقریبا تمام زنان که به اندازه کافی خوش شانس هستند

مادر، احساسات خود را زمانی که آنها برای اولین بار نوزادان نوزاد خود را دیدند، به اشتراک بگذارند. آنها می گویند که قلب بلافاصله پر از عشق است، و در حال حاضر غیر ممکن است که زندگی را بدون این توده کوچک، بی دفاع، تصور کنید. در واقع، بسیاری از مادران سکوت می کنند که در روزهای اول یا حتی ماه ها به شکل یک کودک احساس تحسین نمی کنند. برعکس، او می تواند باعث تحریک شود، زن تنها خستگی و خستگی را در داخل احساس می کند و به صورت مکانیکی مراقبت می کند، زیرا لازم است.

یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد 6762_1

مامان از انگلستان صادقانه اذعان کرد که احساسات کودک را احساس نمی کند

این ایده به طور فعال در جامعه ارتقا یافته است که یک زن باید با عشق به نوزاد، به محض این که دو راه را در آزمون می بیند، افزایش دهد. اما اغلب مادران، به دنبال نوزادان نوزاد خود، احساسات خود را برای آنها احساس نمی کنند. این عادت نیست که پذیرفته شود، زیرا دیگران بلافاصله شروع به محکوم کردن می کنند و می گویند که تنها مادران بد خود را دوست دارند. و در اینجا یک زن پس از زایمان به نظر می رسد به بسته بندی فریاد و درک می کند که هیچ عشق احساس نمی کند.

در داخل عذاب شروع می شود، احساسات بوجود می آیند که چیزی با مادر اشتباه است، زیرا باید با یک نوع نوزاد خوشحال شود. یک زن از احساس گناه رنج می برد که آن را مانند مادران هر کس دیگری نیست. این ممکن است باعث افسردگی پس از زایمان شود، یک بیماری جدی که نیاز به مداخله روانشناسان یا حتی روانپزشکان دارد.

باربارا هاپکینز، معلم مدرسه انگلیسی، صادقانه گفت که چگونه او را با فقدان احساسات ملایم به پسر خود مقابله کرد. انگلیسی انگلیسی داستان فرانک را در مورد اینترنت در مورد اینکه چگونه یک زن می تواند به دلیل کمبود عشق به کودک رنج می برد، ارسال کرد. او می گوید که غیرممکن است که در مورد آن سکوت کند، شما نباید احساسات منفی خود را حفظ کنید، افکار خود را که شما یک مادر بد هستید، ایجاد کنید.

یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد 6762_2

همچنین بخوانید: عبارات مادران که دختران را به صورت غیرقانونی احساس می کنند

چه چیزی در شبکه باربارا می نویسد

وقتی پسر من را به دنیا آوردم، من هیچ عشق برای او نداشتم. تعجب می کنم که چگونه توانستم کودک را تحمل کنم و به یک کودک تولد بدهم. من یک بخش سزارین داشتم، و گاهی اوقات آن را منعکس کردم، شاید این بود که در لحظات اول هیچ احساسی وجود نداشت. پس از عملیات، من خیلی بد بودم: تمام بدن بیمار بود، بیمار، سر من چرخید. من فقط در مورد چگونگی رسیدن به حواس من فکر کردم، و حتی پسرم را به یاد نمی آوردم.

به نظر من به نظر می رسد که عشق به کودک اغلب به تدریج می آید. بدن باید بهبود یابد، شما باید متوجه شوید که هیچ زندگی قدیمی وجود نخواهد داشت. من تغییرات فیزیولوژیکی و روانی را از لحظه ای که باردار شدید، گذشتم. این یک استرس جدی برای ارگانیسم زن است و البته او نیاز به زمان برای آمدن به خود دارد. علاوه بر این، در طول دوره بهبودی، شما نیاز به مراقبت از کودک دارید: خوراک، حمام کردن، پیاده روی. مغز به تدریج یک زندگی جدید طول می کشد و شما نیازی به احساس هیولا نیست فقط به این دلیل که شما از عزت نفس نمی گیرید، زمانی که به کودک خواب نگاه می کنید.

یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد 6762_3

پیش از این، من اغلب شنیده ام که عشق نوزاد بلافاصله به زودی به زودی او را پس از زایمان می بینید. بعضی ها می گویند که وقتی که هنوز در معده شما زندگی می کنند، شروع به عشق می کنند. من احساسات مشابهی را تجربه نکرده ام. نه، من ترسیدم، متاسفم، متاسفم. اما عشق مادران، که در مورد آن صحبت می شود و نوشتن و نوشتن، نبود. روزهای اول من فکر کردم چه چیزی با من اشتباه بود. من خودم را یک مادر بدم، حتی متاسفم پسرم، چون او از یک زن متولد شد که هرگز نمی تواند او را مانند دیگران دوست داشته باشد.

من خودم را تسکین می دهم که همه چیز در خانه متفاوت خواهد بود. اما زمانی که ما از بیمارستان زایمان تخلیه شدیم، هیچ چیز تغییر نکرده است. من فقط برای پسرم مراقبت کردم، زیرا وظیفه من بود. گاهی اوقات او هیجان را رها کرد، زیرا من احساسات مشابهی را به پسر من به عنوان گربه خود تجربه کردم. احتمالا این مقایسه غیرممکن است، اما این دقیقا همان چیزی است که من احساس کردم.

یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد 6762_4

همچنین ببینید: مامان پسر را برای عشق به یک مرد رد کرد: یک داستان واقعی از زندگی که به طور غیر منتظره به پایان رسید

چگونه عشق مادر را به نظر می رسد

وقتی خودم را متقاعد کردم که بدترین مادر در جهان بود، به طور غیر منتظره، من احساسات برای پسرم را غرق شدم. آنچه که بسیاری از مادران در مورد زمانی که شما به کودک نگاه می کنید و قلب آماده است پرش از سینه.

روزهای اول و شب پس از تخلیه از بیمارستان زایمان فوق العاده پیچیده بود. شوهرم و من نمی دانستم چه باید بکنم. در بیمارستان زایمان، پرستار به شدت شسته شد و پسرش را پوشانده بود، و ما به هیچ وجه موفق نشدیم. پسر نمیتوانست قفسه سینه را به درستی بگیرد، از گرسنگی فریاد زد، و دستانم پایین رفت. من حتی از پدر و مادرم خواسته ام که به نجات بروند، زیرا متوجه شدم که ما با شوهرم مقابله نخواهم کرد.

هنگامی که پسر گریه کرد، هنگامی که پسر گریه کرد. او یک دسته را گرفت و کمی به من ضربه زد. و در آن لحظه آگاهی آمد که من مسئول این مرد کوچک بودم. برای او، من یک کل جهان هستم، تنها کسی که در کنار آن گرم و دنج است. ما پیوندهای نامرئی مرتبط هستیم که هرگز شکسته نخواهد شد.

یک مادر گفت که چگونه کودکش را دوست دارد 6762_5

احساس جدید توسط من غرق شد، از جایی، قدرت وجود دارد که مقاومت در برابر گریه با صدای بلند، شب های بی خوابی، دیگر مشکلات متعدد که پدر و مادر جوان به ناچار صورت. متوجه شدم که همه چیز برای پسرم آماده بود، زندگی به آن، اگر شما نیاز دارید. عشق به پسر ناگهان قلب من را پر کرد، متوجه شدم که او اکنون بود - مهمترین فرد برای من. و او برای زندگی باقی خواهد ماند.

در آن لحظه من می خواستم یک عکس بگیرم تا این لحظه را ضبط کنم وقتی متوجه شدم که پسر من را با تمام روحم دوست دارم. اشک ها به هیچ وجه متوقف نشدند و همچنان بر روی گونه ها رول می کردند.

من می خواهم تمام مادران را اطمینان دهم که در مورد فقدان احساسات شگفت انگیز برای کودکان بلافاصله پس از تحویل نگران هستند. عشق می آید، زیرا این مهمترین احساس است که می تواند در قلب زن باشد. گاهی اوقات شما باید صبر کنید، بلافاصله این احساس جادویی را نمی پذیرد، اما قطعا گشت و گذار خواهد بود. پس از همه، تنها مادر می تواند بچه ها را خیلی دوست داشته باشد، با تمام روح، با تمام قلب من.

ادامه مطلب