منظره

Anonim
منظره 4452_1

من به مجسمه آپولون در تنها آلبوم نگاه کردم، که در دوران کودکی من بود.

من دروغ می گویم، کتاب درباره هنرمندان ونیزی را خوانده ام. اشتیاق وجود دارد تیتان از Tintoretto متنفر است با استفاده از Veronese به عنوان ابزار انتقام. هر کس به دنبال یکدیگر، تجهیزات میله، توطئه ها، شیوه ها و مدل ها است. ونیز با پاپ کورن نشسته و تقریبا به همان اندازه از HOLIVAR در فیس بوک است. به طور خلاصه، به طور پیوسته.

لیران می آید، سوزانا زیبا را می بیند، شروع به تلنگر می کند:

- مامان، آیا شما در مورد هنرمندان خواندید؟

- آره.

- آیا می خواهید مثل آنها باشید؟

- .... آره.

- خوب، زیبا، به زیبایی (به خواب بر روی خواب زهره)، فقط چیزی که در دست وجود دارد قابل مشاهده نیست ...

Litches کل بخش "تغذیه":

- آیا آنها خیلی رنگ می کنند؟ بنابراین چیز اصلی را نمی بینید؟

- خوب البته. هنرمند چیزی را که سقوط کرد، نمی کشد. همه چیز به نظر می رسد، از موقعیت دست به دست.

"MMMM ... من می خواهم به این زنان به طور معمول نگاه کنم، به طوری که همه چیز می تواند قابل مشاهده باشد (بازگشت به سوزان و سکته مغزی او را از طریق ران).

آدم اجرا می شود، بین ما و بینی در آلبوم فشرده می شود:

- ahahahaha! ahahahahahahahaha! ahahahahahahaha! OOOOOOO ... ooooooai ... همه برهنه! آن را به طور خاص نقاشی کرده اید؟ برای خنده، بله؟ ایستادن ... Vernel دوباره این را بده ahahahahahaha! خنده دار ترین! به نظر می رسد - پسر به او آمد، تاج از باغ به ارمغان آورد، او روی سر خود قرار می دهد. و او برهنه است، همه خوابیده اند، آهاهاهاها! مودم videl؟! مثل من! من هم تاج را در باغ انجام دادم و شما را به یاد آوردم، به یاد داشته باشید؟

- آره. این ونوس، الهه زیبایی است، و "پسر" او خدای عشق است.

- آره؟ خداوند؟ چه نوع مهد کودک او؟!

علاوه بر این یکی از این گفتگوهای بی معنی زمانی که شما سعی می کنید یک فرهنگ (الهه، اسطوره، زیبایی) را تحریک کنید، و او در حال تلاش برای بیدار شدن به معنای مشترک شما (برهنه است! پسر قبلا از باغ بازگشته است، تاج به ارمغان آورد، کتلت می پرسد ، و او تمام روز خوابید، هنوز بلند نشد!)

و در اینجا ما نیمه روبینگ، دمیلینگ با آدم است، و من لبه چشم را می بینم، زیرا لیران همچنان به نظر می رسد به نظر می رسد در سوزانا. من این نگاه را به یاد می آورم من به مجسمه آپولون در تنها آلبوم نگاه کردم، که در دوران کودکی من بود. یک تجربه عجیب و غریب - چیزی اتفاق می افتد، اما شما این را درک نمی کنید. من به یاد می آورم، و در حال حاضر من این دیدگاه را از دروغگویی یاد گرفتم - "بارگیری ... در حال بارگیری ..." - نورون ها یک کپی را با یک تینتورتو با قدرت بنویسید و ایده آل زیبایی شناسی آینده را در قسمت داخلی IRIS انتقال دهید.

ادامه مطلب