خانه بالتیک در صحنه داستان معروف در مورد "دختران"

Anonim
خانه بالتیک در صحنه داستان معروف در مورد

امروز در تئاتر "خانه بالتیک" اولین نخستین بار در سال است. در صحنه برای اولین بار "دختران" ظاهر خواهد شد. قهرمان داستان بوریس فقیر قبل از آن تنها در فیلم مشهور و مورد علاقه شناخته شد. نمایشگاه سنت پترزبورگ به سالگرد کتاب به پایان رسید، از زمانی که 60 سال گذشت.

در این رقص "دختران" برای برخی از زمان یک سنگ و رول در اتحاد جماهیر شوروی. البته این در فیلم فرقه نیست. اما نویسندگان این بازی به طوری که می خواستند سرود عصر 60 ساله را ایجاد کنند که حتی قهرمان به عنوان گاروزو سویریدووا معروف ارکستر جورج Sviridova "زمان به جلو" منجر به برومرومووز اورال می شود.

الکساندر Mamkayeva تا زمانی که دومی برگزار شد برگزار شد، به طوری که "دختران" را اصلاح نکنند و به طور تصادفی تصویر Tosi Kislitsyn را کپی نکنید. توانایی های آشپزی، چگونه از یک سیب زمینی آماده بسیاری از ظروف، کشیده شده، و در او، او و پنج.

Alexandra Mamkayeva، مجری نقش Tosi Kislitsyna: "من سعی کردم به دنبال آنچه که ما متفاوت خواهد بود. باید بگویم که با مدیر ما بیشتر به داستان رفتیم. و در داستان تاکید روشن بود که او از یتیم خانه است. و در صحنه های ما در اجرای آن به وضوح ردیابی شده است. "

اما عبارات بالدار Tosi: به نظر می رسد "من با چنین" و قاشق های آلومینیومی که ناپدید می شوند، زمانی که "همه انواع به آنجا می رسند، از هنرمندان خود رنج می برند، همانطور که در مجموعه رنج می برند.

داریا یورز، خواننده نقش ایمان مادر، هنرمند سزاوار روسیه: "داستان عشق، غم و اندوه وجود دارد. داستان والدین ما وجود دارد که ما به یاد می آوریم، که ما دوست داریم، ما نباید فراموش کنیم. بنابراین، او همیشه با ما است. ما سعی در رقابت نداریم. "

معلوم شد که با صفوف فیلم رقابت نمی کند، بلکه سرنوشت خود را گسترش می دهد، پس چه چیزی در فیلم نبود. بنابراین یک درام درام ANFISA را توصیف کرد.

قهرمان او و در اینجا کلاه را به عنوان یک مهندس اصلاح می کند که خیلی پوشیده نیست. النا کرپوا، بازیگر، بازیگر، اذیت کرد که نقش Anfisa فقط یک هدیه سرنوشت است و در متن کاملا در طبیعت تجویز می شود. چنین هنرمندان مدرن ناشناخته به نظر می رسد سوسیالیسم غیر واقعی است، که شور و شوق، هنجار زندگی بود.

جالب توجه است، نویسنده داستان بوریس فقیر در جایی و در مورد خود نوشت. این او یک مهندس است، که قبل از جنگ به پایان رسید، آکادمی جنگل لنینگراد و به سمت چپ کمی افتاد. احتمالا، به این ترتیب، شخصیت های همان تیپ ایلیا کویگینا بسیار دقیق هستند.

این اقدام، همانطور که همه مخاطبان را می دانند، در روستای لزوربوف اتفاق می افتد، اما نه در کامچاتکا. اما اینجاست. بنابراین قهرمانان را به یک نیمکت بزرگ ارتفاع سه متر تماس بگیرید. خوب، شما باید جوانان را در جایی جمع آوری کنید.

کارگردان الکساندر Kladko بنابراین استعاره خود را در برابر پس زمینه آسمان ستاره آمد. یک نیمکت در سراسر صحنه آویزان است. پس از همه، فیلم، بالاتر از همه، در مورد شادی. این، به عنوان یکی از دختران فهمید، نه تنها یک داستان پری داستانی در مورد عشق، و معجزه کنونی که در آن مخاطب اشاره به فیلم در حال حاضر بدون شش دهه کوچک بود. تجسم صحنه آن را دوباره به یاد می آورد، نگرانی و خنده با قهرمانان این کمدی Lyrical، خبرنگار NTV Pavel Ryzhkov گزارش.

ادامه مطلب