تاریخ واقعی قطبی و فریم های نادر سیل هواپیما هواپیما

در مورد اینکه چگونه هواپیمای قطبی شوروی در آن سال ها کار می کرد، فارغ التحصیل هواپیمایی و دانشکده فنی Yegoryevsky گفت.

تجربه کار در قطب شمال یوری Vasilyevich Galakhova - 18 سال. چند بار در این زمان او و رفقایش مجبور بودند هواپیما خود را بر روی کف های روکش قرار دهند - اکنون محاسبه دشوار است.

مدرسه

از دوران کودکی، من را به آسمان جذب کردم. Aeroklub موفق نشد، هرچند او کمیسیون پزشکی جدی پرواز را تصویب کرد. حسادت به هواپیمای هواپیما نگاه کرد، که بعدا در خیابان Bronnitskaya بود. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان شماره 5، او وارد هواپیمایی Egoryev و دانشکده فنی هواپیمایی مدنی شد که در سال 1961 فارغ التحصیل شد. کادتات های آماده شده و سپس در دو تخصص: تکنیک های عملیات هواپیما و موتورها و تکنیک های سوخت. او به طور جدی مطالعه کرد، کارکنان تدریس قوی بودند. من هنوز با قدردانی از معلمان چرخه عملیاتی - نزدیک تر از A.R. Bear.، N.S. Maziru، Mospenko و L.A. نوار. تقریبا همه آنها از طریق جنگ ادامه دادند، تجربه گسترده ای از هواپیماهای عملیاتی داشتند. رئیس مدرسه جورج گواریلوویچ ویتانوف دارای عنوان هواپیمایی عمومی عمومی بود که موجب احترام زیادی به کادت شد. مدرسه Egorievsky بسیار بالا بود، هرچند این تنها در اتحادیه نبود. تکنسین های حمل و نقل هوایی نیز در Vyborg، Irkutsk، Kirsanov تهیه شده است. اما تنها در Yegoryevsk، تکنسین ها برای تعمیر و نگهداری آخرین هواپیما از زمان آماده شدند - TU 104، IL 18. احتمالا، به دلیل این واقعیت بود که ما برای کار در فرودگاه های مسکو و شهرهای بزرگ اتحادیه آماده شدیم، این هواپیما مورد سوء استفاده قرار گرفت. فارغ التحصیلان مدارس به عنوان یک تکنسین تخصصی کلاس 3 اختصاص داده شد و حقوق مناسب تعیین شد - 80 روبل.

کادت های مدرسه در آن زمان در محاصره زندگی می کردند، زیرا یک اداره نظامی وجود داشت. خروج به شهر خواستار یک باهوش بود. فرماندهان Fillas ما بسیار دقیق مشاهده می شوند. ما در مورد تغییر حرفه فکر نمی کردیم، پس از فارغ التحصیلی، من به هواپیمایی رفتم.

توزیع

اولین جایگاه کار من، فرودگاه Sheremetyevo بود، جایی که من اتفاق افتاد به خدمت به هواپیما TU-104 و IL-18. خوابگاه و هواپیما، که در آن شما می توانید ورزش و آماتوری را برای ما بازی کنید. اما برای مدت کوتاهی ادامه داشت. پس از حدود یک سال بعد من به زادگاه من، در مدرسه من، به پست مربی فرودگاه آموزشی بازگشتم. رویا برای پرواز باقی ماند، و در اینجا در سال 1967 از طریق اداره هواپیمایی قطبی، داشتن درجه 2، "استخدام" به شمال توسط یک هواپیمای ساده، به امید شروع حرفه پرواز خود را در آنجا.

کلیسا

روستای Chersky در Yakutia محل پایه شمالی من شد. این مکان "Sochi Arctic" نامیده شد. در صد کیلومتر از اقیانوس یخی واقع شده است، ادغام رودخانه های Panthei و Kolyma، روستا واقعا برای هویت های محلی مطلوب بود. در زمستان، به دلیل نزدیکی اقیانوس و رودخانه ها در یک کیک گرم تر از بخش مرکزی Yakutia بود. و در تابستان - کولر. اما تعداد روزهای روشن و آفتابی خیلی بیشتر از ساحل بود.

وقتی که من برای اولین بار به Cherka وارد شدم، و در اوایل ماه فوریه بود، در خیابان 30-40 درجه بود. یک کت خز مصنوعی در یخبندان تعجب، خراب شده و شروع به فروپاشی به قطعات می کند. ما به سرعت به خوابگاه منتقل شدیم، تحت نام غیر رسمی "500 خنده دار" که در آن آنها یک ژاکت پرواز دادند، مناسب تر برای آب و هوای یوکوت بود. ماهیت این مکان های سخاوتمندانه حتی در استانداردهای سیبری است. ماهیگیری در تابستان و زمستان، انواع توت ها، قارچ. هوای پاک و طبیعت Fondundra را مجذوب کرد. عشق برای این مکان ها برای همیشه باقی مانده است.

شرایط در کیک اجازه نمی داد به خدمت به هواپیما بزرگ. آنها به سادگی آنجا نبودند، زیرا هیچ نوار برداشت نشده بود. لازم بود به طور مستقل این هواپیما را مطالعه کرد که در آن زمان - AN-2، LI-2، IL -14 کار می کرد. این اتومبیل ها هر روز کار را انجام دادند، مجبور بودند در تابستان و زمستان به هر آب و هوا خدمت کنند.

پس از دو سال کار، این هواپیما به دنبال دوباره ظهور در تیم آموزش هواپیمای قطبی در Zakharkovo، نه چندان دور از توشین بود. پس از آموزش، امتحان را تحمل کردم و یک تخصص جدید دریافت کردم - هواپیمای AN-2 و هلیکوپتر MI- 4. بنابراین رویای من متوجه شدم. در آینده، من مجبور شدم به تکنیک جدی تر بازنشسته شود: AN-24 هواپیما، AN -26، که تا آن زمان 248 نفر را دریافت کرد.

تصادف

از سال 1969 آغاز کار C B کار من. در Annushka، همانطور که ما به نام AN-2 نامیده می شود، به خصوص در تابستان خوب بود. سرعت کوچک است، ارتفاع کوچک است. تمام زیبایی طبیعت - دریاچه ها، رودخانه ها، اسکله ها - شناور زیر بال هواپیما، به عنوان یک هنرمند خوب کشیده شده است. پروازهای به طور عمده بیش از تاندرا منتقل شد. ماهیگیران خدمت کرده، گوزن های گوزن شمالی، زمین شناسان.

بیش از تمام حرفه ای پشم گوسفند وجانوران دیگر حوادث جدی، من توانستم از آن اجتناب کنم. با این حال، یک پرواز برای ما کامل نشده بود. ما در زمان حل و فصل وارد شدیم. یک روز تابستان گرم بود. تنها انبوهی از پشه ها مانع از آن شد، آزار دهنده بود. هواپیما AN-2B، که ما پرواز کردیم، می توانستیم تنها بر روی سطح آب قرار بگیرد. او مهربان بود "شناور" نامیده شد. و به شیوه ای دیگر، در این مکان نشسته نخواهد شد - نوار خاك در این محل نبود. پرواز بدون ماجراجویی، شروع به نشستن کرد. اما به دلایلی، کشش معکوس کار نمی کرد، و ما به سرعت شفاهی به ساحل رفتیم. یک مجرای باریک وجود دارد، از هیچ جا از دست ندهید. برخورد با زمین بسیار قوی نبود، اما هواپیما رنج می برد، هواپیما پایین تر و دو صورتی شکسته شد. بر اساس آنچه اتفاق افتاده گزارش شده است. به زودی یک هلیکوپتر با کتابچه راهنمای کاربر وارد شد. AN-2 آسیب دیده ما در نقطه ای قرار داشت و کمی بعد، به عنوان بخشی از یک تیپ 4 نفر مجبور به بازگرداندن آن بود. ما سه روز در کمربند در آب سرد، تحت یک باران سرخ مایل به قرمز کار کردیم. به طور شگفت انگیز، هیچکدام از ما بیمار نشدند و حتی عطسه نکردند. برای ترمیم سریع هواپیما، کل تیپ یک جایزه نقدی اهدا شد.

موتور کونته

آب و هوا در کیک چقدر خوب است، اما شمال شمال است. تمام عملیات فناوری تحت این شرایط با بسیاری از مشکلات همراه است. اصلی ترین، اما دور از تنها چیزی است که حرارت را در موتور حفظ کنید. در شرایط زمستانی در دمای پایین، روغن خیلی ضخیم است که موتور نه تنها غیرممکن است، بلکه شما نمی توانید پیچ ​​هوا را تبدیل کنید. بنابراین، برای حفظ یک موتور گرم یکی از وظایف اصلی Buredemaker است. در زمستان، موتور با پوشش های ضخیم پنبه، در تابستان - بوم ساده پوشیده شده بود. کار در هوای آزاد سخت شد. دستکشهای کار وجود نداشت، تمام عملیات با دست های باز انجام شد. دستکش و هوای گرم، که بر روی آستین از تاسیسات ویژه تزریق شد.

چرکان

ساکنان کارا - Yakuta، Yukagira، Chukchi، روس ها قدیمی هستند که در این مکان ها به مدت طولانی و بازدیدکنندگان از مکان های مختلف در کشور زندگی می کنند. مردم محلی در ماهیگیری، شکار، گوزن گوزن شمالی مشغول به کار بودند. آنها همیشه می توانند ماهی خوب یا گوشت گوزن را پیدا کنند. مرجان به ویژه به یاد می آورد - کشتار عظیم گوزن در گوشت. و سپس گوشت و ماهی در هواپیما به روستا صادر شد. در تعطیلات، کودکان گوزن های گوزن شمالی ترجیح دادند که با والدین خود در مراتع باشند. و در پایان تعطیلات مجبور به پرواز در امتداد تاندرا و جمع آوری کودکان دوباره به مدرسه شبانه روزی. گله های گوزن شمالی به هر حال در زندگی چربی مورد مطالعه قرار گرفتند، سعی کردند یک روستا را بسازند. اما به سختی معلوم شد، زیرا آنها به خانه ها عادت نکرده اند. حتی در کنار خانه به Yangu گفته شد. ما با یک خانواده دوستانه زندگی کردیم و همه کار خود را انجام دادند.

درباره مردم Cherka، من چنین خطوطی نوشتم:

Chukchi، Yakut، Yukagir ... همه برادران در جهان بودند.

از Kamus کفش به سوراخ های پوشیده شده و زن و شوهر و کودکان.

غذای خاکستری قطبی، و منهای پنجاه زمستان،

گرما توسط ما ایجاد شده است

فقط یک زن خیلی آسان است

اما هنوز هم تیم ما زندگی می کند

از آنجا که جلسه بین ما بود،

بچه ها که زندگی یک دقیقه سکوت را ترک کردند.

از دست دادن سلامت، دوستان یک دقیقه از غم و اندوه هستند،

اما در قلب و زندگی زندگی من، بومی Cherryan باقی ماند.

اکسپدیشن درجه بالا

جالب ترین، کار خطرناک و پر هزینه در یک سفر پیشرفته بود. پرواز بیش از آب اقیانوس قطب شمال، تحویل مردم و محموله در ایستگاه قطب شمال، مشارکت در اکسپدی های هیدرولوژیک ... تقریبا تمام وظایف پرواز با فرود در فلاش ها همراه بود، که احتمالا خطرناک ترین قسمت از آن بود کار کن پیش بینی کنید که چگونه یخ در قطب شمال رفتار خواهد کرد. آب و هوا ممکن است فورا تغییر کند. هر فرود می تواند در اطراف تراژدی تبدیل شود، هواپیما ممکن است به خواب برود و به زیر آب برود. قبل از هر یک از این فرود، کل خدمه شورا را حفظ می کند - شما می توانید نشستن یا نه. ضخامت یخ را در رنگ آن تخمین زده می شود، آنها نگاه می کنند، هیچ نقاط مرطوب وجود ندارد، که به ضخامت یخ شهادت می دهند. عادت خود را ارزیابی کنید، بررسی کنید که آیا Torosa وجود ندارد. اگر حداقل یکی از اعضای خدمه به دنبال یک پلت فرم دیگر باشد. پس از فرود بر روی یخ، کار معمولی هیدرولیز شروع می شود. ما فقط می توانیم به آنها کمک کنیم.

خرس های سفید

خرس قطبی بزرگترین شکارچی سیاره ما است. بسیاری از بدون هیچ زحمتی به ساکنان ایستگاه های قطبی و روستاها در ساحل تحویل داده شده است. جزیره WRANGEL واقع در دریای شرق سیبری، جایی که ما باید بر اساس، آنها با بیمارستان زایمان صحبت کردند. پرواز بیش از یخ باید زندگی خود را ببیند و تماشا کند. غذا، عمدتا دریک و عصبی، این جانوران تنها هستند. گاهی اوقات به روستاها به مردم وارد می شود. یکی از این جلسات من به خوبی به یاد داشته باشید. پرواز در AN-2 در ارتفاع کم، خدمه به راحتی در میان یخ از رنگ زرد متوجه شد. این خرس با سه خرس کوچک بود. مددی همچنین ما را متوجه شد و به توروس فرار کرد. خرس پشت سرش بود، اما به سرعت، به عنوان یک مادر نمی توانست، عقب مانده بود، او مجبور بود آنها را صبر کند. به خصوص یکی از بچه ها را از دست داد. سپس مادر به او بازگشت و به شدت به او دست به الاغ او داد. تماشای این صحنه خانوادگی از هوا خنده دار بود.

ما جلسات با خرس و زمین داشتیم. هنگامی که یک خرس به دلیل The Torosa ظاهر شد و به هواپیما رفت. سپس او فکر کرد، هوا را خراب کرد، چرخید و برگشت. ما تصمیم گرفتیم با ماهی و نان با آن برخورد کنیم، من از طریق چند سوراخ در بانک شیر تغلیظ شده، شکست خوردم. آنها این همه را در فاصله حدود 50 متر قرار دادند و شروع به مشاهده کردند. میشکا به ما نگاه کرد و به توروس رفت. من رفتم و بانک را گرفتم هیچ قطره ای در آن وجود ندارد همانطور که او توانست او را از طریق سوراخ ها پاک کند، رمز و راز برای من باقی ماند.

اما نه همه جلسات با یک خرس سفید بر روی زمین خیلی بی ضرر بود. و در روستا، و در ایستگاه های قطبی، حملات به مردم و سگ ها وجود داشت. مردم به طور مداوم با یک سلاح رفتند، در دستورالعمل های ما نوشته شده بود. در ایستگاه های قطبی کمک زیادی وجود داشت، زیرا آنها برای اولین بار احساس می کردند که رویکرد خرس ها را احساس می کردند و بارک های آنها به ما هشدار دادند.

در پایین اقیانوس

با توجه به قوانین بین المللی در قطب شمال، امکان پرواز بیش از آب پاک شده تنها در هواپیما دو درب وجود دارد. این نقش توسط LI-2 و IL -14 انجام شد. پس از نوشتن هواپیمای LI-2 و IL-14، لازم بود که این آثار را بر روی یک هواپیمای تک موتور -2 انجام دهیم، اما در یک جفت. پس از چنین مواردی رخ داد. ما کار را با هیدرولوژیست ها انجام دادیم که خواسته بودند تا سایت را به آب تمیز کنند. یک خدمه پد را انتخاب کرد و شروع به فرود کرد. هواپیما دوم که در آن من بود، در آن زمان در هوا بود، تماشای اولین. من به وضوح از بالا دیده بودم، به عنوان اولین AN-2 در پایان فرود بر روی اسکی زیر یخ افتاد. یخ ظریف بود و وزن هواپیما را نداشت. از طریق درب باز، خدمه و مسافران به یخ پرید. هواپیما ما در سمت یخ ضخیم تر نشسته بود. به زودی، همه در ماشین غرق شده جمع شدند. واضح بود که هواپیما نمی تواند ذخیره شود. برای خودم، ساعتهای روی صفحه و چند دستگاه برداشته شد. یخ همچنین مستندات و اموال را تخلیه کرد. به زودی رهبری لی -2 وارد شد و تیم را به تخریب دمیدن ماشین داد. او پس از انفجار تحت یخ باقی می ماند. این بار برای همیشه

من فرصتی برای شرکت در سفر نجات در تخلیه افرادی که یک بار در هواپیما LI-2 شکست خورده اند، شرکت کردم، که همچنین بر روی یخ نازک نشسته بود. غم انگیز بود که به یک ماشین بی نظیر نگاه کنید که در میان سکوت سفید به یخ نگاه کرد. سرنوشت آن غمگین بود، او نیز در پایین اقیانوس اقیانوس شمالی مجاز بود.

چه کسی به سمت شمال نگاه کرد

مردم شمال فیلتر می شوند دوست دارد صلاحیت، بیمار، انسان را دوست دارد. اگر فرد به او عشق می کند، سپس شمال آن را می گیرد. من بلافاصله طبیعت خشن شمال و مردم را دوست داشتم، به طور مداوم آماده کمک به کمک، به اشتراک گذاشتن دومی که درهای خانه هایش را ندیدم. چنین باز بودن و دوستی در "قاره" نباید اغلب دیده شود. من هنوز هم به من کمک کرد تا مشکلات شوخ طبعی کار و زندگی، کار عمومی، مشارکت در فعالیت های آماتور و جلسات با افراد خوب را تحمل کنم. و، البته، خانواده. افراد تصادفی در شمال حقوق و دستمزد یا ضرایب را نداشتند که حتی به دلیل وسوسه های مختلف گاهی اوقات دخالت کردند. فقدان خانواده، پول غیرقابل کنترل، الکل و مهمتر از همه - فقدان کنترل خود - یعنی این دلیل است که مردم شمالی که به او نزدیک نشدند، خراب شده است. خوشبختانه، من شماره خود را وارد نکردم حتی در حال حاضر، اگر من دو سفر را ارائه دادم - به کاناراس و در Cherka، من Kilsky را انتخاب کردم.

linkedin

Evernote

توییتر.

LiveJournal

Google+

پیرترین

خوب.

vkontakte

پست