خوب، چه چیزی در مورد ... Sashhea بگویید؟ ادامه داد. جلسات، قسمت ها

Anonim
خوب، چه چیزی در مورد ... Sashhea بگویید؟ ادامه داد. جلسات، قسمت ها 3399_1
خوب، چه چیزی در مورد ... Sashhea بگویید؟ عکس: سپرده های سپرده گذاری

هنگامی که شما از سرزمین تاریخی دور می شوید، همه چیز مربوط به روسیه، اتحادیه، لمس می کند، به ویژه اگر افراد زنده ای که نگرش نسبت به روسیه داشته باشند وجود دارد.

جانباز Korvoev

برای بیش از 2 سال پیش، من یک جانباز از کنگره های آنگلو آمریکایی را در مورمنسک دیدم. رفیق بالا و بسیار کم. او مرا به ارمغان آورد تا مدال سالگرد 50 ساله پیروزی و یک سند حق بیمه را نشان دهد که توسط B. Yeltsin امضا شده است. مدال از سفارت در واشنگتن با تاخیر بزرگی به دست آمد، اما لازم بود که ببیند که چگونه دست زدن به آن را به عنوان خوشحالم.

اخیرا، در تابستان، او با یک کسب و کار جدید اعلام کرد. تلاش های یکی از مدارس متوسطه Murmansk توسط یک آلبوم رنگارنگ در روسیه با خاطرات جانبازان آمریکایی در حال حاضر به 55 سالگرد پیروزی منتشر شد. ریچارد از من خواسته بود که به خاطرات انگلیسی یک جانباز (نه این) ترجمه شود.

دوباره پسرش منتقل شد و من از مانیتور بازنویسی کردم و مدیران را در صورتی که ریچارد بدون من می آید، داد. هنگامی که او آمد، ترجمه از دست رفته بود، من آدرس پستی از جانباز را گرفتم، دوباره از مانیتور تقریبا 2 صفحه بازنویسی کردم و از طریق پست فرستاده شدم. خاطرات بسیار خنده دار هستند: به عنوان یک پسر جوان به دست آورد سن برای رسیدن به ناوگان، به عنوان آنها آنها را در Murmansk ملاقات کرد.

رادیو آماتور

در تانک حیاط آن را خاموش، خاکستری، سالخورده کار می کند. هنگامی که او به من یک اسکناس اوکراین را در 10 hryvnia به من داد. و نه چندان دور، یک کارت پستال از 50 سال اتحادیه (1922 - 1972) با نشانه تماس خبرنگار خود از ... Konotop به نام اولگ از سال 1974 به نام اولگ، به عنوان آن، رادار متمرکز، لاکونیک، که مشخصه آنها است.

خوب، چه چیزی در مورد ... Sashhea بگویید؟ ادامه داد. جلسات، قسمت ها 3399_2
D. Zuskov، طرح کارت پستال "50 سال اتحادیه شوروی سوسیالیست های شوروی"، 1972 عکس: منبع

من این نکات را از این ایده نوشتم که نگرش غیر رسمی آمریکایی ها به روس ها بسیار خوب است اگر آنها به سطوح ارتباطی بالاتری برسند؟ من متوجه شدم که آمریکایی ها در مورد سایر ملل بسیار مثبت هستند. به نظر می رسد آنها مانند این فکر می کنند: "آره، او چینی است، به خوبی کار می کند. خوب، اجازه دهید آن را کار کند. " همچنین به دیگران، از جمله مکزیکی ها.

تسهیلات با منطقه Poltava

همچنین 2 سال پیش در بازار دو اوکراینی از رشد ثانویه و سن وجود داشت. آنها جایی نزدیک را متوقف کردند و برای ارسال یک ترجمه در اتحادیه غرب آمدند. من به من مثل یک مترجم تماس گرفتم به نوعی، همانطور که من آن را تحویل دادم، آنچه آنها در روسیه می گویند و چرا آمدند. آنها پول فرستادند و ترک کردند

بعد از مدتی، من خواستار کمک هستم به نظر می رسد که آنها اسناد را فراموش کرده اند و من باید آنها را صدا بزنم، به طوری که من گفته شدم. "گذرنامه" معلوم شد که "گواهی رانندگی راست ... تراکتور" بود. آنها با ماشین وارد شدند و چیزی را از آنها آموختم.

در منطقه Poltava آنها همه چیز را به ترتیب: خانه، خانواده. اما سرگردان باد آنها را به شادی در ایالات متحده تلاش کردند. در نیویورک، آنها در تیپ روسی سازندگان کار می کردند و تصمیم گرفتند به جنوب بروند. اما آنها آن را دوست نداشتند، هیچ تیپ روسی وجود ندارد و آنها برگشتند.

من برای برادران خونم خوشحال شدم که آنها با چنین "پاسپورت" در آمریکا بودند. شاید آنها اسناد جدی بیشتری داشتند، اما برای اتحادیه غرب آنها یک گواهی را انتخاب کردند. وقتی به مدیران گفتم که آنها برای "گذرنامه" داشتند، آنها درست مثل من خندیدند.

لحظه تریمپا

به هر حال به تازگی، روز دوشنبه صبح، زمانی که فروش "آهسته"، آشنا در حال حاضر در حال حاضر به عنوان مدیر سالن، به من دستور داد تا ایمیل های نسبتا شفاف را تمیز کنم. دادگاه های غیرفعال چرا گاو پیشنهادی، علامت های لمسی کفش را حذف نکرد. اما "من یک حرکت در ذخایر من داشتم" - شن و ماسه، خاک رس قرمز از یک اسلاید در پارکینگ پشت. من محفظه های قشر خاکستری را به خلوص بی رحم تمیز کردم. این تحت تاثیر قرار گرفت.

Fielding خواستار نگاه کردن به اثر یک صندوقدار و Brigadier نیز یک زن است. آنها قبل از دادگاه در یک ردیف قرار داشتند و میدانستند که من را به افتخار دعوت کرد. آنها با اعتراض به عنوان برنده رقابت یا برنده جایزه من را ملاقات کردند. این بسیار خنده دار بود، و سعی کردم گفتگو را به دیگری ترجمه کنم.

"شما باور نخواهید کرد!"

... اما من در بالای تلویزیون محلی روشن شدم! در ابتدای شغلی (برای حدود 3 سال)، رئیس (رئیس) عجله کرد تا به من در تلویزیون نشان دهد. من نمی توانم رئیس را رد کنم او هشدار داد که من به یاد دارم که من تصور می کنم. هیچ مشکلی نیست

با تماس او در زمان منصوب، خبرنگار، خبرنگار مشهور و یک اپراتور دستیار بود. در ابتدا، آشپز گفت چند کلمه خوب در مورد من، آنها می گویند، زبان را نمی داند، اما تلاش می کند، لبخند خوب و همه آن است. سپس آنها اولین مشتریان، یک پیرمرد و یک پیرمرد را از دفتر بلیط انتخاب کردند و به برنامه ریزی رفتند.

اپراتور توسط الاغ پنج برابر شد، دستیار میکروفون را حفظ کرد، و من در اعتصاب مانند استپ بندر بود. "به زبان انگلیسی خالص" من گفتم که من دوست دارم زمانی که خریداران به فروشگاه با بچه ها می آیند، من دوست دارم بچه ها، اما می توان آن را درک کرد: "من دوست دارم که خریداران به فروشگاه برای خرید بچه ها می آیند". بیش از این "نادرست" به ویژه توسط ما در قانون ما بازی کرد.

Consisseurs می تواند این بازی را با C محاسبه و خرید. اما همه چیز هزینه می شود. این موضوع کاهش یافت، همانطور که به خبرنگار می گویم، او یک خبرنگار آمریکایی واقعی است، همانطور که من آنها را تصور می کنم.

این اثر بیش از انتظارات، تا سال و نیم به یک ستاره تلویزیونی تبدیل شد. من انتظار نداشتم که کانال به نظر بسیاری از مردم: من از استقبال، تایید و تشویق شد. خدا را شکر، در حال حاضر آن را آسان، به ندرت به من یادآوری می کند که آنها در تلویزیون دیدند.

من از ناراحتی های شخصی عذرخواهی می کنم، اما برای "پروسس زندگی" از شما قربانی نمی شود ...

نویسنده - سرگئی دیمیتروف

منبع - springzhizni.ru.

ادامه مطلب