15+ موقعیتی که در آن مردان و نه زنان از جنس گرایی داخلی رنج می برند

Anonim

ما تصور می کردیم که تنها زنان به قربانیان تعصبات جنسیتی و تبعیض بر علائم جنسی تبدیل شده اند. یک زن ممکن است در موقعیت "مرد"، بیش از خانم های پشت چرخ کار خود را انجام ندهد، هنوز هم به شوخی می گوید و به جوک ها می گویند، و در بسیاری از خانواده ها پخت و پز و تمیز کردن هنوز هم طبقات صرفا زن هستند. اما آن را نیز به مردان می رود: آنها بعدا بازنشسته می شوند، گاهی اوقات نمی توانند رویای خود را دریافت کنند یا سرگرمی های مورد علاقه خود را دریافت کنند، زیرا این "دختر" است، حتی برای کاهش فرزند خود به یک دکتر یا تغییر به او پوشک می تواند تبدیل شود مشکل جدی.

ما در adme.ru داستان های جمع آوری شده توسط مردان که با جنسیت روزمره مواجه شده اند.

یکی

15+ موقعیتی که در آن مردان و نه زنان از جنس گرایی داخلی رنج می برند 2221_1
© Pernatyi / Pikabu، © KISS / KISS Vampire's Kiss / Hemdale Corporation

2

ما در یک نهاد دولتی کار می کنیم: هیچ شورت برای مردان وجود ندارد. گارد حتی ساختمان را نمی دهد. در حالی که دختران و زنان می توانند به هیچ وجه باشند. این جنسیت و نابرابری در نور روز گسترده است! © Flatscher7 / Pikabu

3

پسر جوان (1 سال) بیمار شد. ما با همسرم تصمیم گرفتیم که من بروم، زیرا هنوز یک فرزند ارشد (2.5 سال) وجود دارد، برای ترک آن بدون هیچ کس، اما من نیاز به یک بیمارستان برای کار دارم. قرار دادن در محفظه عفونی من تنها مرد بالغ یک مرد بود که 30 ساله بود. بنابراین جالب ترین چیز جالب توجه بود که در تخلیه نمی خواست من را ترک بیمار به من بدهد، استدلال می کند که مادر من باید با فرزند دروغ بگوید. در سوال معقول من: "و پس از آن، اگر کسی بیمار شد، و من دوم را با هر کسی ترک نمی کنم؟" من به چیزی گفتم که "تعطیلات خود را صرف هزینه خود". © andyjkee / pikabu

چهار.

وقتی جوان بودم، من به دنبال وزارت امور خارجه یا مدیر بودم. ما معمولا خندیدیم و گفتیم که شما باید 24 کلمه را با دقت 95٪ چاپ کنید (در آن روزها آنها نیز بر روی ماشین ها چاپ شدند). هنگامی که حتی یک آزمون برای من بود. من 40 کلمه را با دقت 99٪ منتشر کردم. سپس آنها به من گفتند: "گوش کن. این کار برای زنان است. آنها به زنان نیاز دارند. " در نتیجه، من پیشنهاد کردم به عنوان یک دستبند کار کنم - برای پول کوچکتر. © Antoine Nunano / Quora

پنج

15+ موقعیتی که در آن مردان و نه زنان از جنس گرایی داخلی رنج می برند 2221_2
© fazameepo / pikabu

6

به نحوی Tverskaya من به فروشگاه لباس زیر از بدبختی رفتم تا خود را بخرم. من در اطراف فروشگاه راه می رفتم - در همه جا چوب لباسی و قفسه ها با زن کتانی، همه چیز منظمی است، به اندازه. من نمی توانم پیدا کنم، هرچند من به یاد می آورم که آنها نیز لباس های مردانه را به فروش می رسانند. من تصمیم گرفتم از مشاور بپرسم او به من در "Tazik" در وسط فروشگاه نشان داد - در اینجا و در یک دسته از گاو های مردانه قرار گرفت. شرم آور است © Tran *** / Pikabu

7

من هر دو دست را برای دختران به دامن می روم. اما من همچنین برای اطمینان از این که در گرما برای کار، ممکن بود در شورت ها راه بروم. در این مورد، داستان. آنها در مدرسه کار می کردند، من از من از دولت میگم، آنها می گویند، شما باید برای کمک به کشیدن مبلمان، به عنوان آنها مردان در مدارس دیگر نیز نیست. خوب، من جواب می دهم، بعد از کار خواهم آمد. خوب، در +28 درجه سانتیگراد، من به طور طبیعی، به طور طبیعی، در شورت ها ریختم، زیرا در خانه همیشه تغییر کرده است. من می آیم، و من با بروید: "چرا شما در شورت آمده؟" لعنت، به اندازه کافی برای حمل مبلمان نخواهد بود در شلوار و پیراهن، و حتی در گرما، به طوری که همه من آمد تا به سمت چپ کمک کنم. به طور خلاصه، من معتقدم که شما نیاز به پوشیدن شورت در سطح قانونگذاری دارید. © Enicc / Pikabu

هشت

15+ موقعیتی که در آن مردان و نه زنان از جنس گرایی داخلی رنج می برند 2221_3
© hayabusa3 / pikabu

نه.

من یک پسر هستم، یادگیری در یک دانشگاه آموزشی در معلم روسی هستم. 90٪ از دوستان من این حرفه را برای یک مرد کمی "Babskaya" در نظر می گیرند، و برخی از مردم زمانی که آنها متوجه شدند که من یک معلم آینده به شیوه ای مشابه واکنش نشان می دهم: "آیا شما پین می کنید؟ تعلیم و تربیت شما بابا را دوست دارید، به سازندگان یا راننده بروید. " © Gorazionelson / Pikabu

10

تابستان گذشته من مشاور را در اردوگاه کار کردم. والدین فرزندان خود را در پایان روز انتخاب کردند و مجبور شدم آنها را انجام دهم. بسیاری از مادران که به من نگاه کردند، زمانی که فرزندانشان به خاطر خداحافظی به من نگاه کردند، نگاه کردند. آنها رفتار می کردند مثل اینکه من تهدیدی برای فرزندشان را تصور کردم. من می خواهم توجه داشته باشم که تابستان گذشته من 15 ساله بودم، اما به 12 نگاه کردم. © Holypwnr / Reddit

یازده

هنگامی که رئیس قدیمی من در ابتدای تغییر در فروشگاه بود. او با کسی درباره فوتبال صحبت کرد. پس از مدتی او به من تبدیل می شود و می پرسد، که تیم من پشتیبانی می کند. من گفتم که به هیچکس سپس او پرسید که درباره بیسبال چیست؟ من گفتم که بیس بال نیز علاقه مند نیست. من واقعا ورزش را دوست ندارم "خیلی زیاد؟" او از من پرسید. نه او گیج شد مثل اینکه به او گفتم که شلوار من از پنیر ساخته شده بود. او پرسید که پس من نگاه کردم. من گفتم که مدتها تلویزیون کابلی را رد کرده ام و خواندن بیشتر و بازی های بازی را از تماشای تلویزیون دارم. اما من تلویزیون را به صورت آنلاین تماشا می کنم. او پرسید کانال های ورزشی من به صورت آنلاین تماشا می کنند. © zediac / reddit

12

خوب، چه نوع برابری می تواند در مورد زمانی که به استخر می آید صحبت کنیم، من یک زن را در یک اتاق پانسمان مرد ملاقات می کنم، با یک دیدگاه غیر قابل انعطاف از کلیدهای برجسته از کابینت ها. فقط تصور کنید یک لحظه وضعیت مشابه با افراد مرد در یک اتاق پانسمان زنان ... © Vadim74 / Pikabu

13

15+ موقعیتی که در آن مردان و نه زنان از جنس گرایی داخلی رنج می برند 2221_4
© depositphotos.com

دختر من 3 سال داشت، متخصص اطفال ما را به زنان متخصص کودکان فرستاد. سلام، بیا، نشستن Madame حدود 50 به نحوی به طور عجیب به من نگاه می کند: - من باید فرزند شما را بازرسی کنم و اسمیر بگیرم. "خوب،" مبهم، "خوب. - مادر کجاست؟ - در محل کار. - اجازه دهید او را با مادر بیا. - برای چی؟ - من نمی توانم این بازرسی را انجام دهم، شما یک مرد هستید. راحت نیستم. ثبت نام، و اجازه دهید کودک سر مادر. - مامان هیچ فرصتی برای انجام این کار ندارد زمان آزاد تنها با من است - مادر بزرگ؟ - مادربزرگ وجود ندارد "بنابراین، همه چیز این بدان معنی است که با همسایه، به او اجازه می دهد، به طور قطعی می گوید. - من نمی توانم. - آیا تو جدی هستی؟! - آره. - همسایه؟ بله، من او و پدرم و مادر من از تولد او هستم. - مرد! من همه چیز را گفتم! © nomats / pikabu

چهارده.

یک معاینه پزشکی را در یک کلینیک پرداخت شده گذراند. پس از پذیرش، هر دکتر کارت الکترونیکی را پر می کند و یک کپی از آنچه پر شده است، به من می دهد. بنابراین، دکتر ENT پروتکل بازرسی با یک کتیبه چربی "کودک در پذیرش با پدر" آغاز شد! © mixailo / pikabu

پانزده

من امروز در مترو رفتم در کنار من 1 محل آزاد بود. در یکی از ایستگاه ها، یک مرد با 2 کودک به ماشین آمد: یک دختر 4 ساله و یک کودک بسیار کوچک در یک Kengurouseenik. در دستان خود، او بزرگ و قضاوت شده توسط ذهن، یک کیسه سنگین بود. یک مرد دختر را می کشد، نزدیک می شود. من بلند می شوم و به او یک مکان می دهم، فقط به این دلیل که من برای ایستادن از او بسیار ساده تر خواهد بود، با یک کودک کوچک بر روی قفسه سینه و یک کیسه بزرگ در دست من. او صادقانه تشکر می کند و نشسته است. و شما می دانید، در اینجا چیزی عجیب و غریب وجود داشت. نیاز به ما یک زن نشسته است. آنها می گویند که او می گوید، که در آن دیده می شود، جایی که دیده می شود که مرد دختر یک مکان را می دهد، چگونه ممکن است، آنها می گویند، یک مرد باید بلافاصله بلند شود و من را فشار دهید، Ko-Co-Ko-Ko. و شخص دیگری در نزدیکی او داده شد. © Shirhen / Pikabu

شانزده

پسر من و من در مونیخ برای پیوند فرود آمد. در کنترل پاسپورت، مرز مرزی آلمان به نام سوئدی پرسید که آیا من از مادر فرزندم به صادرات اجازه دادم. من گفتم نه، چرا؟ او گفت: "خب، ناگهان او را بدون اجازه مادر می گیرید." - مادر مادر از سفر ما آگاه است! برای من، او اسکایپ خود را می خواند؟ - من خندیدم. "تماس"، سوئدی دستور داد. اما مامان خواندن در این لحظه سخنرانی در دسترس نبود. وضعیت درخشان بود. صف برای من به چند صد نفر رسید که یک مار ایستاده بودند. بیش از 45 دقیقه طول کشید و 15 دقیقه قبل از فرود باقی ماند. سوئدی خسته است، تصمیم گرفتم از دست ندهم. من احساس کردم که همه چیز بد بود و به کل سالن فریاد زد: "من علیه تبعیض جنسی هستم!" ("من علیه تبعیض جنسی هستم" - در برابر adme.ru) - چنین تبعیض چیست؟ - سوئدی پرسید ترسناک. - آیا هنوز هم مردان دیگر را با کودکان متوقف می کنید؟ - بله صدها نفر! - سوئدی خوشحال بود - چند زن با کودکان بدون اجازه پدران شما بازداشت شدند؟! و سپس سوئدی در یک وضعیت ناخوشایند بود. او گفت: "من فقط می خواهم از دخترم محافظت کنم." "شما حتی به گذرنامه برای یک ساعت نگاه نکردید تا بدانید که پسرش با من پرواز می کند، نه یک دختر! این عبارت در نهایت سوئدی را به پایان رساند، و پس از یک مکث کوتاه، او برای یک تمبر به دست آمد. پسرم و من از طریق کل فرودگاه فرار کردم و توانستم به هواپیما بروم. اما از آن به بعد، قبل از سفر، ما یک ذخیره سازی ویدئو را با مشارکت Ilya، مادرش و تظاهرات گذرنامه خود نوشتیم. © Driventure / Instagram

آیا تا به حال به چنین شرایطی آمده اید؟ آیا شما فکر می کنید، که اغلب از جنس گرایی داخلی رنج می برند؟

ادامه مطلب