Shenhofs: "نگرش مقامات لتونی به زبان روسی من فقط صدمه دیده است - آنها من را تزریق می کنند!"

Anonim
Shenhofs:

کتاب که به یک احساس تبدیل شده است: تاریخ کشور در یک بیوگرافی جداگانه. در قفسه های فروشگاه Polaris و Jāņa Rozes Gramatnīca، Elina Chuyanova و Guntis Schönhofs "اعتراف از لتونی به نظر می رسد. Latvian. زندگی به عنوان کارت. کتاب بمب، کتاب مکاشفه ...

در مثال یک بیوگرافی جداگانه در آن، چگونه تمام تاریخ کشور در آینه منعکس شد. نه دروغگو و ریاکاری، که توسط ژانسی مدرن تحمیل می شود، که خویشاوندی را به یاد نمی آورد، و حقیقت و واقعی.

"اعترافات لتونی" یک کتاب بسیار جسورانه است. هر فردی در مورد چنین آیینی تصمیم نمی گیرد که Guntis Shenhofs جرأت کند - خالق و مدیر دائمی مدرسه بسکتبال ریگا، رئیس لیگ قهرمانان اروپایی اروپا. به منظور قطع حقیقت رحم، رفتن به سیاست دولت ملی گرایانه، شما حداقل نیاز به داشتن قلب Don Quixote دارید.

این کتاب Rahves را می خواند، جذاب از صفحه اول. خواننده یک داستان نفس گیر را باز می کند، نوشته شده توسط یک زبان خیره کننده و سخاوتمندانه با خاطرات زندگی در یک کشور تنها، فکر می کنم در مورد امروز، طنز با غم و اندوه نور ... و یکی از مسیرهای اصلی او - همدردی صادقانه برای روسیه، که است به معنای واقعی کلمه در هر خط احساس می شود.

شنبه با Guntis Shenghofs ملاقات کرد تا درباره ایجاد یک کتاب صحبت کند.

در کنار Elina Chuyanova

- Guntis، چگونه این فکر به شما رخ داد - یک کتاب درباره خودتان بنویسید؟

- این ایده به طور همزمان با Elina Chuyanova ما - یک روزنامه نگار فوق العاده و یک زن فوق العاده متولد شد. او به طور منظم به مدت چند سال با من مصاحبه کرد، و ما با هم به این واقعیت نزدیک شد که از طریق زندگی شخصی من شما می توانید حقیقت را در مورد دوره های مختلف کشور ما بگویید، از جمله آنچه که امروز در لتونی اتفاق می افتد.

به نظر من به نظر می رسد که بیوگرافی من یک مورچه، اشباع شده و بحث برانگیز است - ممکن است خواننده را منتقل کند. اما اول از همه، من این کتاب را به پسرم، نوه ها و نسل جوان من اختصاص می دهم که امیدوار است که آنها واقعا برای خودشان مفید باشند.

"صحبت کردن در مورد زندگی شما، غیر ممکن است به شما در مورد افرادی که شما را احاطه کرده اند بگویید. بسیاری از افراد مشهور در لتونی در کتاب در یک زمینه بی طرفانه یا بحث برانگیز ذکر شده اند. آیا شما از انتقام، بررسی منفی نیستید؟

- چه باید بکنم؟ همه چیزهایی که در کتابم نوشتم درست است. اول از همه، من در آن "لباس" را "، نه تنها با مثبت، بلکه همچنین با یک طرف بی طرفانه، و بنابراین، من یک حق اخلاقی کامل برای" Undress "شخص دیگری دارم. هیچ تاریخ یا نام خانوادگی داستانی در کتاب وجود ندارد، همه واقعی. نظرات مخالفان به من علاقه خاصی به من ندارند، اما جالب خواهد بود که با آنها کنار بیاییم. انتقام البته، در بخشی از قدرت اموال، شاید برخی از مراحل به سمت من انجام شود. صبر کن و ببین.

من قبلا از بازخورد های مختلفی در مورد کتابم شنیده ام، از جمله این: "چگونه می توانم؟! شما لتونی، درخت کریسمس!" در پاسخ، من از یک سوال مخالف سوال می کنم: "آیا من در چیزی نشسته بودم؟ شما این زندگی راضی هستید؟ سپس زندگی می کنید و اگر نه، پس شما باید چیزی را تغییر دهید!" شاید کتاب من انگیزه ای را به این تغییرات بدهد و به کسی کمک کند که چگونه ما زندگی کنیم.

- نسخه لتونی از کتاب شما یک ماه بعد از روسیه منتشر شد. آیا چیزی را که نباید نه تنها توسط مخاطب روسیه درک شود؟

- نه، من چیزی را خفه نکردم دلیل تاخیر انتشار این بود که زبان لتونی به عنوان روسی غنی نیست. Elina Chuyanova هر عبارتی را در متن دارد تا به درخشش برسد. اما ترجمه بسیار موفق نبود. بنابراین، در نسخه لتونی، بسیار زیاد بود، بهبود یافت.

اعتراض و تحریک

- خانواده شما از طریق آزمایش های وحشتناک، از جمله از طریق لینک سیبری منتقل شد. اما، بر خلاف مورخان مدرن، شما نه تنها روس ها را سرزنش می کنید، بلکه در مورد لاتین ها که مایل به شرکت در سرکوب بودند، بنویسید. اما این یک سوال بسیار تیز است ...

- در مورد ما، از شک، هموطنان من سرزنش می کنند. چنین سؤالاتی مهم است که از دیدگاه های مختلف در نظر بگیریم: شروع به صرفا انسان - در مورد اینکه چگونه مقامات ما متعلق به ساکنان روسی به زبان روسیه هستند - و پایان دادن به اقتصاد - در مورد جایی که لتونی در حال حرکت است.

با قرار دادن تنها منافع شخصی و حزبی در سر گوشه، سیاستمداران ما نمی خواهند درک کنند که بدون همسایه شرقی، اقتصاد یا رفاه مردم را افزایش دهد. نگرش مقامات لتونی به جستجوی روسی و جستجوی ابدی دشمن نه تنها به من آسیب نمی رساند - آنها را به من چسبیده! این راه به جایی نیست! بدون جامعه ی انسجام نتیجه توسعه لتونی، غیرممکن است.

امروز در تاریخ بیش از حد ساکت است. و من تصمیم گرفتم سکوت کنم خوب، چقدر می توانید در تمام مشکلات خود را از روس ها سرزنش کنید؟ گاهی اوقات شما باید شجاعت را به دست آورید و به آینه نگاه کنید. بنابراین، در مورد سرکوب، من به طور آگاهانه بر روی نام خانوادگی لتونی تمرکز می کنم و همه چیز را تایید می کنم. شما می توانید این تحریک را در نظر بگیرید.

- کتاب شما اعتراض علیه اقدامات سیاستمداران کنونی است؟

- شما می توانید تفسیر و غیره شما به آنچه که امروز در لتونی اتفاق می افتد نگاه می کنید: اقتصاد در حال کامل است، و نه خیلی به خاطر Covid، به عنوان دلیل عدم تمایل وزرا. من توهینم که مردم به افرادی که به وضوح در جای خود نیستند، منجر می شود. اینها بی حوصله، مردمی هستند که مردم خاکستری هستند که عمدتا منافع احزاب و شخصی خود را دارند. آنها هیچ چیز خجالتی نیستند و خود را از طرف نمی بینند. آیا آنها از آنها شرمنده نیستند؟

- شاید آنها معتقدند که مردم هنوز هم کمتر هستند؟

- من برای مردم ما بسیار متاسفم، که بر روی وعده های پوپولیست اولیه انجام می شود و به شما اجازه می دهد تا خود را برای یک احمق نگه دارید. اما، همانطور که می گویند، مردم قدرت دارند که سزاوار آن هستند.

بسکتبال به عنوان یک ماموریت

- برای خوانندگان که در اتحاد جماهیر شوروی متولد شده اند، خاطرات شما از جوانان - Balsam در هر روح. فصل "Sonata Moonlight"، که در آن رستوران Riga 70-80s به طوری خوشمزه و حیرت انگیز توضیح داده شده است: "Luna"، "Allegro"، "Astoria"، "Szczecin"، "Ruse" ... حداقل یک فیلم طول می کشد دلتنگ در اتحاد جماهیر شوروی؟

- نه آنستالژیک - مقایسه کنید. من شخصا همه چیز را در زندگی به ترتیب دارم. و حالا من به نظر می رسم به صدای بسیار غیرمعمول فکر می کنم: برای یک نفر ساده، زندگی قطعا ساده تر بود. مردم بسیار اجتماعی محافظت شده بودند. بله، و کودکان بدون توجه به رفاه والدین می توانند به صورت رایگان ورزش کنند، به محافل و بخش های مختلف راه بروند. اگر شما ایدئولوژی را فشار دهید، باید اعتراف کنید که نه همه شعارهای کمونیست بد بود.

در حال حاضر مردم در جرم اصلی شک دارند، طبق آمار رسمی، 40 درصد کمتر از خط فقر زندگی می کنند. اما برای deft و dodgy، طلای طلایی آمد.

- بسکتبال به تعداد زیادی صفحات کتاب اختصاص داده شده است. آیا می توانید آن را معنی زندگی خود را نامید؟

- قطعا! وقتی زندگی خود را به عقب برگردانم، پس من تعجب می کنم: چگونه، تعادل بر روی آستانه و پیاده روی به معنای واقعی کلمه بر روی تیغه تیغه، من موفق به زنده ماندن؟ من حدس می زنم من یک فرشته قوی نگهبان داشتم که برای چیزی مهم بود. من نمی خواهم به عرفان بروم، اما شاید مأموریت من بر روی زمین این است که در بسکتبال با کودکان شرکت کنم، نسل جوان را از طریق ورزش به ارمغان بیاورد.

- شما از دانش آموزان ما با اقتدار مداوم استفاده می کنید. چگونه شما موفق به تسخیر او شد؟

- من فقط دوست ندارم و درک این پسران - به خاطر آنها آماده رفتن به آتش و آب! من می دانم چگونه یک مثال شخصی یا کلمه برای آنها مهم است. شاید به این دلیل که او خود را بدون پدر رشد کرد و به وحشتناکی دوستانی که پدران داشتند ...

پنج سال پیش، یکی از گروه های من در رقابت بسیار پیچیده بود. آنها در هتل Debosh مرتب شده اند: مبلمان مست، مبلمان جلا. من شروع کردم به پیدا کردن کسی که سرزنش می شود. و ناگهان این مرد از این شرکت می آید و شروع می شود ... برای انتقال خود به خود. من حتی گوش نکردم، آن را از کابینه خارج کردم. من در مقایسه با سیاست های دولت ما در این زمینه، از باتری حمایت نمی کنم و باتری را از بین می برم.

یا مثال دیگری من یک پسر داشتم، بسیار دشوار بود. چقدر با او صحبت کردم - هیچ چیز بیرون آمد. هنگامی که یک بسته از عکس هایم را گرفتم و روی میز گذاشتم. و در عکس - من در سن او هستم: در اطراف دختر، بطری ... "نگاه کنید، - من می گویم. - من همان شخص زنده هستم، مثل شما. من در یک کتاب از شما نیستم، اما هشدار نمی دهم : اشتباهات من را تکرار نکنید. " قبل از اینکه پسر فورا همه چیز را بدست آورد! در اینجا روش های آموزش وجود دارد.

"تماس با آتش بر روی خودتان!"

- در زندگی شما، قضاوت بر اساس کتاب، ماجراجویی زیادی وجود داشت. نمی خواهم درگیر آن باشم؟ به عنوان مثال، به سیاست بروید؟

- من تقریبا از همه احزاب پیشنهاد دادم، اما من به سختی تصمیم گرفتم که چنین گام ای بگیرم. من این آشپزخانه را دوست ندارم اگر چه ... هرگز نمی گویند "هرگز." گاهی اوقات من گفتگو با سیاستمداران را انجام می دهم و از آنها سوال می کنم که هیچ کس پاسخ نداده است: "چرا فین ها موفق به ایجاد روابط عملی با روسیه شدند؟

پس از همه، جنگ بین آنها وجود داشت، بسیاری از خون ریخته شد، آنها بیشتر از ما رنج می بردند - آنها قلمرو را گرفتند. اما امروز فنلاند هیچ ارتباطی با تحریم ها ندارد، زیرا به مردم او مضر است. چرا در لتونی مثال خود را دنبال نمی کنند، چه چیزی برای مردم کشور ما مفید خواهد بود؟ "

در حال حاضر من به Gobzessu کمک می کنم - درست مثل این، بدون علاقه شخصی. من شجاعت و انرژی خود را شگفت زده کردم. من معتقدم: همه چیز او برای افزایش شخصی نیست. خدا ممنوع است که او موفق شود

- آخرین فصل "اعتراف" بسیار چشمگیر است - او با چنین درد برای همه چیزهایی که در حال حاضر در لتونی اتفاق می افتد نوشته شده است ...

- درد و در واقع، به طوری که من می خواهم فریاد. به نظر من، امروزه لتونی امروز فقط به پرتگاه نزدیک نشد - او آنجا افتاد. از لحاظ نظری، من می بینم که چگونه این سقوط را متوقف کنم: این فوری است تا زمانی که ما به زمین نرسیده ایم، برای تغییر شکل سیاسی مدیریت دولت.

ما با رییس جمهور قوی به جمهوری ریاست جمهوری نیاز داریم. علاوه بر این، دیکتاتوری پوشش داده شده از احزاب ائتلاف در واقع بر کشور غالب است. خیلی دیر نیست، لازم است مسئولیت واقعی کلمات و موارد شما را به عهده بگیرد. اما در این واقعیت که چنین تغییراتی در آینده نزدیک رخ می دهد، من با دشواری اعتقاد دارم.

"شما یک فرد امن هستید و می توانید به آرامی در لذت خود زندگی کنید - یا به یک کشور موفق تر بروید. آیا تا به حال در مورد آن فکر کرده اید؟

- بله، من کاملا یک فرد خودمختار هستم، اما من به هیچ وجه نخواهم رفت. من واقعا لتونی را دوست دارم در غیر این صورت، من بی سر و صدا در آشپزخانه نشسته ام، خاویار سیاه، نوشیدن با ودکا را می خوردم و این کتاب را نمی نوشتم. و من خودم را آتش می زنم. پس از همه، خوشبختی در پول نیست - من احساس ناراحتی و اضطراب شخصی من را احساس می کنم که چگونه فرزندان و نوه های من زندگی خواهند کرد. من معتقدم که 80 درصد از لاتین های معمولی فکر می کنند درست مثل من. بنابراین، همه چیز از دست رفته است!

Elina Chuyova: "درباره زندگی، در مورد زمان، در مورد سرنوشت ..."

نام روزنامه نگار Elina Chuyanova قطعا یک نام تجاری است. یک روزنامه نگار از خدا، برنده جایزه رقابت بین المللی روزنامه نگاران "فعل طلایی"، که الکساندر Lyubimov در مسکو او را در مسکو معرفی کرد، او همیشه در مورد مشکلات شدید در کشور نوشت، هیچ چیز بی تردید و ناپدید شدن گوشه ها.

تعجب آور نیست که دو نفر با احساس عدالت تشدید شده یکدیگر را پیدا کرده و یک دو طرف فوق العاده ای ایجاد کرده اند.

در مورد دیدار او با Guntis Shenghofs و تولد کتاب "اعترافات لتونی. زندگی به عنوان یک کارت" Elina Chuynova به این طریق می گوید:

- این مرد در تمرین روزنامه نگاری من 16 سال پیش ظاهر شد. جذاب، استاتیک، پرورش یا لتونی، آیا آلمانی از نوع است، به طوری که توسط سینماهای روسی محبوب شده است، - به هیئت تحریریه روزنامه روزنامه روسی صحبت می کرد.

هنگامی که در سال 2004، قدرت فعلی لتونی مدرن، اختراع تمام راه های جدید و جدید را برای پمپ کردن با ساکنان روسیه خود، بر روی مقدس - بر روی فرزندان خود، Shenghofs نمی توانست ایستاده و تبدیل به یکی از معدود روشنفکران لتونی، به طور آشکار و به شدت اصلاحات آموزشی را محکوم کرد - مدارس روسی در زبان دولتی یادگیری.

پس از آن، مصاحبه ها ما بسیاری از دیگران داشتیم. Schönhofs همیشه به وضوح به نقاط دردناک مدرنیته پاسخ می دهد. او معتقد است: "این کشور مدیریت می شود، آن را به آرامی، نه هوشمندانه ترین مردم،" و به منظور منحرف کردن از مشکلات جدی تر، آنها با مردم پیشانی خود روبرو می شوند، کارت ملی گرایانه را بازی می کنند، اشغال و اخراج به یاد می آیند بدون پایان

اگر چه اگر ذهن به اندازه کافی به سمت همسایگی بزرگ شرقی تبدیل شود، ما بلافاصله شروع به خروج از گودال کردیم. در عوض، ناسیونالیست های لتونی در حال تلاش برای صحبت با روسیه زبان اولتیماتوم ها هستند، حساب برای اشغال، Russification و میراث جدی شوروی را تشکیل می دهند. این یک مرده است. "

من روشن خواهم شد: این می گوید: مردی که خانواده اش به شدت از شورا رنج می برد، یک مرد، در عصر نوزاد، همراه با بستگانش به سیبری فرستاده شده و بسیار احمقانه در گوشه های خرس روسیه است. ولی! قدرت شوروی شغلی هرگز با روسیه و روس ها شناسایی نشده است. او می گوید: "Latvians خود به طور فعال در این حوادث شرکت کردند." "آنها خودشان خودشان را تحویل دادند، از حسادت یا مجتمع ها بر روی همسایگان خود، حتی به بستگان دست یافتند. از اینجا، سرنوشت ما تبعید است. در داستان ما قطعا نه روسی در ابتدا راهنماهای. حتی من بیشتر خواهم گفت: سیبری ما را به عنوان بستگان برد، به زنده ماندن کمک کرد ... "

Guntis و من خیلی صحبت کردم. درباره زندگی، در مورد زمان، در مورد مردم نزدیک به او. خیلی کم، این کتاب متولد شد. بسیار صادقانه و صادقانه.

اگر ما در مورد نقش من در این پروژه صحبت کنیم، آن کم است. من فقط به Guntis Schönhofs گوش دادم و به حرکت افکار خود بر روی کاغذ کمک کردم. نه، هنوز هم چنین نیست. من با او زندگی کردم ...

النا استاخوا.

ادامه مطلب