"Humpback" به نجات بروید

Anonim

هواپیمای شوروی IL-2 در سال های جنگ جنگی بزرگ وطن پرست در سال های جنگ های بزرگ میهن پرستانه، به یک افسانه تبدیل شد، آنها در مورد او بسیار صحبت کردند و خیلی زیاد صحبت کردند.

اگر متحدان غربی و Luftwaffef آلمان گزینه ها و برای حملات اهداف زمینی داشته باشند، آلمانی ها نه تنها Yu-87 و از سال 1943 استفاده می کردند. اسلحه ها نیز بر روی او آویزان شدند (اصلاح G "Gustav")، یک هواپیمای مورد حمله بحث برانگیز بود و نه، "Henchel 129"، آنها نیز از "IU 110" استفاده می کردند و به طور فعال به عنوان یک هواپیمای حمله "Fockey Wulf 190" مورد بهره برداری قرار گرفتند، سپس نیروی هوایی RKKK "(نام مستعار IL-2) و شیرجه رفتن از" PE-2 "، در واقع هیچ چیز.

یک شرط در یک هواپیمای جهانی و چند منظوره، به عنوان عمل جنگ در خستگی نشان داد، تصمیم درست بود. اگر Luftwaffe به طور مداوم با قطعات یدکی برداشته شود و در اصلاحات خود اشتباه گرفته شود، پس از نیمه دوم جنگ، نیروی هوایی شوروی از این مشکلات تحویل داده شد.

با توجه به دیدگاه های پیش از جنگ، قدرت شوک اصلی ارتش سرخ در اجرای حملات فوری حمل و نقل هوایی نیروهای زمینی در نظر گرفته شد، اما نسخه های شاتر مبارزان منسوخ - BIBLINS و 15 BIS و 153 در سرویس.

اعتقاد بر این بود که "Bisa" و "Seagulls" می تواند به عنوان هواپیمای حمله با پرواز سایه زنی و با شیرجه با استفاده از هواپیما و پوسته های واکنشی استفاده شود. تاکتیک به طور عمده به طور عمده به دو روش برای حمله ارائه شد: از پرواز افقی از ارتفاع حداقل به حداکثر مجاز تا 150 متر و از "اسلاید" با زاویه های برنامه ریزی کوچک پس از نزدیک شدن به هدف در پرواز تکان دادن.

بمب گذاری با یک پرواز اصلاح شده با استفاده از فیوزهای حرکت آهسته ساخته شد. در ابتدای جنگ، تنها چند ده خلبان هواپیمایی حمله به IL-2 جدید، در پایان ژوئن 1941، واحدهای آنها در جلو بود.

تاکتیک هایی که بر اساس دیدگاه های پیش از جنگ از استفاده از هواپیمای حمله نور بود، به هواپیمای IL-2 حمله نکردند و از قابلیت های بالقوه آن استفاده نکردند.

یادگیری قیمت وحشتناک در اشتباهات آنها باید درست در طول جنگ باشد. از 22 ژوئن تا پایان نوامبر 1941، 1100 هواپیما در مقابل IL-2 از بین رفتند.

در 4 ژوئیه 1941، رئیس فرماندهی کلی در دستورالعمل خود از فرمانده نیروی هوایی جبهه خواستار بود ... ... به طور قطع ممنوعیت خروج از گروه های بزرگ را ممنوع کرد. " شکست یک هدف مجاز بود که بیش از یک پیوند را به عنوان آخرین راه حل، نه بیش از یک اسکادران اختصاص دهد.

به منظور دستیابی به تداوم تأثیرات بر دشمن، فرمانده نیروی هوایی جبهه غربی، سرهنگ نومنکو، در ابتدای ماه اوت، دستور استفاده از هواپیمای IL-2 را با گروه های کوچک به منظور به حداکثر رساندن سه یا شش هواپیما در گروه و اعمال ضربه های تصادفی با فواصل زمانی 10-15 دقیقه از ارتفاع و جهت های مختلف.

در واقع، همه چیز اغلب به نظر نمی رسید. ILS با یک پرواز اصلاح شده یا شیرجه ملایم، کاهش یافت، تقریبا کم، جمع آوری کل آتش از توپخانه ضد هوایی حریف است. با پوشش جنگنده نسبتا ضعیف در سال اول جنگ و یا بدون او، بر رویکرد به هدف و یا در خروج از حمله، آنها می توانند جنگجویان دشمن را برآورده کنند.

عوامل اضافی که بر زیان های بالا تاثیر گذاشت، شتاب و کم کیفیت آماده سازی پروازهای در شرایط جنگ و مونتاژ کم کیفیت در عقب، زمانی که در شرایط دشوار صنعت تخلیه، هواپیما به طور عمده زنان و کودکان جمع آوری شد. این نیز بر استفاده صحیح از هواپیما تاثیر می گذارد.

علی رغم این واقعیت که هیچ بمباران بمباران در هواپیما وجود نداشت، به دلیل عدم بمباران حمل و نقل هوایی جبران شد.

آنها فرستاده شدند، هر دو در طوفان لبه جلو دفاع، و برای استفاده از شوک ها بر روی پل ها و عبور، که به شدت با باتری های ضد هوایی پوشیده شده بود.

در اینجا پاساژ از خاطرات خلبان هواپیمای حمله از واگن ارشد واژانوف ایلیا نیکولایویچ در مورد بی رحمانه در پاییز سال 1941، در میان حمله آلمان به مسکو - عملیات "Typhoon" است:

"بیایید توسط دو سرباز پرواز کنیم، وظیفه طوفان عبور از رویکردهای کالینین، حتی در رویکرد، 15 دقیقه به هدف، در حال حاضر بیش از قلمرو ما، ما" نازک "، حمله به بالا، دست کشیدن ونکا شیلووا - سرب من، من تنها باشگاه های دود و قطعات هواپیما از هواپیما خود را می بینم، من به فانوس کابین ضربه می زنم.

همه چیز - من در یک وحشت، گیج شده، این اولین مبارزه مبارزه من، هنوز من هوا را نمی بینم، نقشه زمین به سختی می داند، نشانه ها فقط تلاش برای تمایز، و من قبلا تخریب کرده ام که من در حال حاضر تخریب شده است تخریب شده است که من می توانم "سبز"؟

در تصادف تصادف، هیچ چیز برای جدا کردن چیزی، من فقط برای یک رادیو کار کردم، من فقط برای انتقال به شیلووف کار کردم. من مسیرهای پیش رو از من رفتم، به این معنی است که من روی دم نشستم، نشستم، من سعی کردم با کاهش، بی فایده باشم، هواپیما سنگین است، به من گوش نمی دهد من حتی بیشتر به وحشت اضافه می کنم.

مبارزه سقوط کرد، در برخی از قسمت ها، من چیزی را نمی بینم، من نمی فهمم، من کل گروه را از دست دادم. آلمان در دم جایی رفت، شاید من را از دست بدهد، شاید کسی تغییر کرده است.

ابرهای شکسته رفتند، به این معنی است که من بیش از آلمانی ها هستم. کجا پرواز می کنم نمی دانم که هدف مشخص نیست، اما من بیشتر "سلام" بارگذاری شده ام، به طور کامل پرواز نمی کنم، شما باید یک هدف را پیدا کنید و مهمات را تخلیه کنید. جنگجویان آلمانی در اطراف منطقه، ترسناک، از پشت ابرها، می توانند از بین بروند و سوخت محاسبه شده به هدف و پشت، به طور متناوب به دنبال تجهیزات بر روی زمین، انبارها، پر جنب و جوش، حداقل چیزی است.

من نزدیک دریاچه خوشه کوچکی از اتومبیل های آلمانی، کامیون ها، حمل و نقل پرسنل زرهی را می بینم و در حال حاضر سرد است و آنها در دریاچه شسته می شوند. سه سایت را ساخته شده، یک شستشو را به ارمغان آورد، هرچند در دریاچه، فقط برای زنده ماندن. شسته شده، لعنت ... مهمات و عزیزم از اینجا سریعتر. Gorusti به اندازه کافی به اندازه کافی به فرودگاه، در ترشی در حال حاضر موتور شروع به عطسه، من قلب در پاشنه من. وظیفه برآورده نشد، اما برخی از آسیب ها دشمن است. خروج شمارش شده است معلوم شد که از همه من فقط برگشتم. "

اگر در لهستان و فرانسه، خلبان به هوا در لهستان افزایش نیافت، و شروع به تلاش برای خروج از نبرد با آسیب یا آسیب، پس از آن خلبانان ما به هیچ منطق اروپایی و عقل سلیم نمی توانستند شلیک شد و غم و اندوه در ستون ها سقوط کرد، و هزینه مهمات را به RAM رفت. خلبان شوروی می تواند کشته شود، اما شما نمی توانید برنده شوید!

تا سال 1943، زمانی که سطح آماده سازی شدید شد، و IL-2 30 درصد از کل نیروی هوایی هوایی را آغاز کرد، IL-2 به یک وحشت واقعی برای بخش های زمین بر اساس زمین گرم شد.

موثرترین هواپیما خود را در حمله به لبه جلویی دشمن نشان دادند، اما در جریان تقاطع ارتباطات در عقب نزدیک، و همچنین ستون ها و قدرت زنده به جلو حرکت می کردند. علاوه بر اسلحه، اسلحه های ماشین، او می تواند 600 کیلوگرم بار نبرد (بمب، پوسته های RS) حمل کند، و زمانی که IBA شروع به عرضه ظروف با بمب های ضد تانک، PTAB، پس از آن هواپیما تبدیل به یک Uber حتی بیشتر وحشتناک و وسایل نقلیه زرهی دشمن دشمن.

بله، جای تعجب نیست که آلمانی ها به نام بتن IL-2 نامیده اند، او زندگی می کرد، اما هنوز هم آسیب پذیر بود. مواردی وجود داشت که هواپیما به معنای واقعی کلمه محل زندگی در هواپیما نداشت، اما خلبان به ماشین به فرودگاه رسید. همچنین این اتفاق افتاد که یک صف موفق یا پرتابه توسط هواپیما می تواند دم یا بال را کاهش دهد.

رزرو بخشی از بدنه را فراتر از آن تنها یک راه حل خوب بود، همچنین هواپیما را از گلوله ها نجات داد، اما از پوسته ضد هواپیما ذخیره، افسوس، نمی توانست.

بله، IL-2 ایده آل نبود، اما تا پایان جنگ، مؤثر بود و خلبانان پشت سر فرمان او وارد داستان شدند.

اجازه دهید آنها را در مورد اثربخشی هواپیما به جنگنده شوروی، که توسط یک نبرد شلوغ به تصویب رسید، گفت که تانک های Whehrmacht در مخزن خود خزنده خواهند شد و هیچ چیز برای ضرب و شتم آنها در موقعیت ها وجود ندارد ...

بدون امید به زنده ماندن، او به طور ناگهانی یک رامبل دور را شنیده بود، و آلمانی ها با فریاد زدند، تلاش کردند تا نزدیکترین گودال را پیدا کنند یا به زمین بروند. در این لحظه، جنگجویان جنگنده شوروی که فرصتی برای ظاهر شدن داشت، به این دلیل که "Humpback" در میدان جنگ ظاهر شد و در یک دایره ایستاده بود ....

ادامه مطلب