چگونه Corell شخص دیگری به من تبدیل شد

Anonim
چگونه Corell شخص دیگری به من تبدیل شد 19124_1

یک سال پیش، طوطی Korlel در پنجره ما پرواز کرد. من در طبقه اول زندگی می کنم، اما شبکه ای قرار نداد. پس پرنده و از طریق پنجره به من رسید. احتمالا از صاحبان فرار کرده و از هیجان دیوانه شده اند. من تمام پنجره ها را به عقب برگشتم و شروع به نوشتن تبلیغات کردم. شسته شده برای تمام ورودی های خانه، در نزدیکی فروشگاه درب، پست ها در پست های اینترنتی. اما یک هفته گذشت، و هیچ کس عجله برای تماس نبود. ریدل، به طور کلی.

به طوری که به عنوان یک هدیه، ناشناخته است که از آن طوطی به دست آورد. دوست دختر یک قفس بزرگ و کاسه های قدیمی را از حیوان خانگی پر شده خود به ارمغان آورد. یک دامپزشک همسایه یک خوراک خوب را توصیه کرد. بنابراین با هم بهبود می یابند خوشبختانه، من سگ ها، گربه ها یا چیزهای دیگر زندگی را نداشتم. طوطی به نام ریک - این یک پسر معلوم شد.

بیشتر ریک دوست دارد شنا کند به این نکته اشاره کرد که من شروع به قرار دادن لگن بزرگ با آب در آخر هفته کردم. طوطی می تواند به طور مداوم در آن چلپ چلوپ کند. احساس که او دارای پرنده آب است. و من، به عنوان یک برده وفادار، من آن را به لگن حمل می کنم، سپس یک قطعه سیب، سپس یک گلابی. ریک، احتمالا، خود را در تعطیلات ساحل "همه شامل" تصور می کند. و استخر به شما، و خوشمزه در نیک.

ما به خوبی زندگی کردیم، اما تصمیم گرفتم یک دوست دختر را به ریکا خریدم. دختران پرهای کمتر رنگ های روشن، اما آنها نیز جذاب هستند. ساکن جدید ما RITA نامیده می شود. ریک بلافاصله سوار شد، خوکلاکی تکان داد و رفت تا آشنا شود. Ritochka برای اولین بار خجالتی بود و کنار گذاشت. اما پس از آن آنها هنوز هم دوست شدند.

چگونه ضربه زدن به ریک مراقبت از دختر. و آهنگ های انجام شده به او، و قطعات هوشمند بود. در حال حاضر دو نفر از این معجزات پر شده در "استخر" خود نشسته اند، تصور می کنند؟ چکار کنم؟ درست است که من آنها را با خیرخواهی می کنم. من خواندم که مردان ابتدا خود را می خورند و سپس با دیگران تقسیم می شوند. اما در مورد ما همه چیز معلوم شد. ریک اول Ritka سیب را تغذیه می کند، سپس خود را می خورد.

و هنگامی که ریتا در اطراف اتاق پرواز کرد و به نحوی بین گنجه و میز افتاد. ریک به طوری که او سقوط کرد و نمی توانست ایستاد. طوطی ابتدا به اتاق فریاد زد، سپس به اتاق خواب من پرواز کرد و شروع به فریاد کرد با قدرت دوگانه. او تا زمانی که دوست دخترش را نداشتم آرام نبودم. سپس تمام شب در کنار او نشسته بود و چیزی به آرامی توییتر بر روی گوش. این تنها در چنین دوستی بین پرها شگفت زده می شود.

سه ماه گذشت در شب، وقتی تماس زنگ زد، در حال حاضر به رختخواب رفتم. باور نکنید، صاحبان سابق ریکا نامیده می شوند. معلوم شد، آنها برای تابستان به تابستان رفتند و برنامه ریزی کردند تا یک طوطی را به قفس حمل کنند.

داستان چگونه پرنده پرواز کرد، پیچیده و گیج کننده بود. صاحبان آن را نمی بینند که پاها به پنجره من پرواز کردند. آنها یک پرنده را در حیاط دیده اند، آنها را بسته و برای کلبه ترک کرده اند. و سپس آنها در پاییز به خانه برگشتند و در مورد تبلیغات ما آشنا شدند.

من قبلا گریه کردم، صادقانه بگویم. من بسیار مورد استفاده برای ریکا هستم، او بومی من شد. چگونه می توان و داد. اما صاحبان طوطی تصمیم گرفتند آن را به من بکشند. آنها اغلب ترک می کنند، و پنتا همیشه با آنها نیست. بنابراین اکنون با ریکی و ریتا عزیزم زندگی می کنم.

اگر یک مقاله در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید، به ما کمک می کنید. بابت آن تشکر می کنم.

ادامه مطلب