من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد

Anonim

وقتی به مدرسه رفتم، جلسات والدین تنها راه واقعی برای انتقال اطلاعات لازم برای والدین بود، زیرا هیچ اینترنت وجود نداشت و تلفن همه نبود. در حضور ابزارهای مدرن ارتباطات، چت در رسولان، و همچنین ممنوعیت مخفی در ذکر نام خانوادگی خاص دانش آموزان، جلسات والدین به گذشته تبدیل شده است.

شروع از مهد کودک، من به طور منظم در جلسات والدین شرکت کردم، با توجه به مسئولیت مستقیم خود. سپس شبکه های چت و اجتماعی وجود نداشت و بسیاری از سوالات واقعا خواستار حضور شخصی بودند. 3 سال پیش، هنگامی که پسر در کلاس هشتم بود، من متوقف شدم و پشیمان شدم که قبلا آن را انجام نداده ام. من می خواهم با خوانندگان Adme.ru به اشتراک بگذارم، چرا چنین تصمیمی را پذیرفته و از آن زمان تغییر کرده است. اسپویلر: هیچ چیز، به جز اینکه اعصاب قوی تر شده اند و زمان بیشتری ظاهر می شوند.

"برخی از دختران به طرز شگفت انگیزی نگاه می کنند، و برخی از پسران به طور منظم ناهار دیگری را می خورد"

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_1
© gundam_ai / shutterstock

در حال حاضر در صفر، معلمان مترقی از نظرات شخصی اجتناب کردند، و از سال 2006، زمانی که قانون "اطلاعات شخصی" تصویب شد، این روند شخصیت عظیم را گرفت. در حال حاضر مادران مامان می توانند به صورت آزادانه به جلسات مراجعه کنند، بدون اینکه دیدگاه های دلسوزی والدین دیگر را بگیرند. در عین حال، جلسات معنی اصلی را از دست داد. پس از همه، والدین مهمتر از همه موفقیت های چاد خود هستند و نه عملکرد کلاس به طور کلی. بنابراین، ممکن است در مورد رفتار یا ارزیابی فرزندتان فقط در یک جلسه شخصی با معلم یا برای نوعی از ویژگی های غیر مستقیم یاد بگیرند.

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_2
© Aksakal / DepositPhotos

هنگامی که پسرم در کلاس هشتم بود، یک معلم، نامش را ندیده بود، گفت که برخی از دختران آرایش بیش از حد روشن بودند و باعث می شوند لباس ها، برخی از پسران به طور منظم ناهار دیگری را می خورد. این 15 دقیقه که معلم و والدین دختران متوجه شدند که، به گفته دولت، ظاهر، مادران و پدران پسران به گوشی نگاه می کنند. 15 دقیقه بعد، در حالی که دزد های طولانی مدت شام گزارش شده اند، والدین دختران از دست رفته بودند.

"فرزندان شما کار تأیید را نمی نویسند"

عبارات "شما بدترین کلاس" نه تنها کودکان در کلاس های درس بلکه همچنین والدین در جلسات را نیز ترساندند. یک معلم به طور مداوم به ما الهام بخش، پدر و مادر: فرزندان شما کار تأیید را نوشتند، امتحانات را تسلیم نمی کنند، نادیده می گیرند، نمی توانند عبور کنند، آنها پرداخت نمی شوند، و غیره، هر کس همه چیز را تصویب کرد، آنها نوشتند و گذشت. اما این نصب معلم این است که ترساندن، و حتی قوی تر - چرا در هر نقطه ناپدید نمی شود. تصور کنید که چگونه پارگی قالب در والدین اتفاق افتاد، اگر ناگهان، در این نشست، کسی از معلمان گفت: "بله، شما می توانید آرام باشید و نگران نباشید، بچه های زیبا داشته باشید، آنها موفق خواهند شد."

"والدین به سرعت به زوج ها سقوط کردند، یک نفر چشمان خود را بست و سقوط خواهد کرد، و دیگری این است که آن را بگیرد"

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_3
© pros2audio.gmail.com / depositfotos

اولین معلم پسر من در همه جهات یک خانم هوشمند مثبت با موقعیت زندگی فعال بود. او مونتاژ کامل را صرف کرد، و قبل از 9 بعد از ظهر، ما به ندرت انحراف داشتیم. ناتالیا ایوانوانا علاوه بر ارکرها علاوه بر ارکرها، مشکلات آموزشی مهم را افزایش داد. به عنوان مثال، یک پسر به او گفت که خانه هایش برای سه نفر برتر است. نیم ساعت نیم ساعت ناتالیا ایوانوانا سخنرانی را در مورد اینکه چرا این کار غیرممکن است، - با نمونه هایی از زندگی، توصیه های روانشناسان غیرممکن است. خوب است، اما چرا من کسی هستم که کودک را برای ترویکا نابود نمی کند، پس از یک روز سخت کاری باید به این سخنرانی گوش دهد، به جای رفتن به خانه و توجه به این کودک بسیار؟ گاهی اوقات ناتالیا ایوانوانا به یک سخنرانی محدود نمی شد. هنگامی که او از همه والدین خواسته بود تا به راهرو بروند و به زوج برسند. علاوه بر این یکی از شرکا باید چشمان را ببندد و شروع به عقب نشینی کرد و دیگری نیاز به انتخاب آن داشت. بنابراین ما با اعتماد به نفس در تیم والدین کار کردیم. درست است، یک مامان دستگیر نشد بسیاری از چیزها هنوز در 4 سال مدرسه ابتدایی بود: ما روی پشت یکدیگر نقاشی کردیم، برخی از انواع برگ ها را پمپاژ کردیم و نامه ها را در سن فرزندانمان نوشتیم. شاید همه اینها بسیار جالب باشد، اما در شرایط دیگر، با افراد دیگر و به درخواست خود.

جلسات در یک روز: مدرسه راحت است، نه والدین بسیار

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_4
© Janefromyork / DepositPhotos

یک بار در اوایل بهار، من برای جلسه دیر شدم. ماشین مجبور بود متر را برای 300 نفر از مدرسه قرار دهد. در حالی که در تاریکی در تنیس های ذوب ذوب می شود، به نوعی گودال افتاد، پاهای خود را از دست داد. و همه به این دلیل که "برای راحتی جهانی" مدرسه تصمیم به برگزاری جلسات در تمام کلاس ها در یک روز، در حال حاضر خودروهای همه والدین مدرسه تمام خیابان را اشغال می کنند. علاوه بر این، در برخی از خانواده ها 2-3 دانش آموز وجود دارد، و تنها یک مادر در جماعت می رود، که از لحاظ جسمی نمی تواند به 3 کلاس برسد. به طور کلی، این تصمیم بهینه سازی ظاهر پدر در جلسه دقیقا افزایش نمی یابد.

"و دوباره به من بگویید چند سلول عقب نشینی؟"

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_5
© راجر / CTC

هنگامی که من هنوز به جماعت رفتم، مدت زمان آنها اغلب پدر و مادر پتروسیان را افزایش می داد، و همچنین مادران غیر قابل درک یا بسیار ابتکاری و بابا. برخی از سوالات مشابه در دایره 101 ("و دوباره به من بگویید، چند سلول برای عقب نشینی؟")، جوک های نامناسب و "پیشنهادات ارزشمند" بخشی جدایی ناپذیر از تقریبا هر مجمع است. و اگر در چت شما می توانید تمام بی علاقه و بی اهمیت را عجله کنید، سپس در جلسه، مهربان، نشستن و گوش دهید.

"چگونه بدون رنگ؟ خوب، شما اختراع کردید! "

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_6
© راجر / CTC

هنگامی که پسر من به یک مدرسه جدید تبدیل شد، برای سال های بسیاری، تمام سوالات، یک "Transchamber" کوچک از والدین فعال را حل کرده اند. چقدر پول برای صرفه جویی در هدایای سال نو، چگونگی انجام فعالیت های فوق العاده ای، و غیره. آنها حل شده اند، در جلسات یک حکم آماده شده را بیان می کنند. هنگامی که من یک بار، الهام گرفته از مثال از اینترنت، به جای خرید گل در 1 سپتامبر به منظور صرف پول برای خیریه، من خندیدم. من متوجه شدم که سلیقه من با ترجیحات "بالا حاکم" مخالف است، آیا این انتخاب یک تعطیلات پیشرو، دکوراسیون کلاس یا لباس به یک کنسرت است. در عین حال، من این همه اهمیتی نمی دهم، مهم است که یک انقلاب را ترتیب دهیم و کمیته والدین را سرنگون کنیم.

"کلاس نمیخواهد یاد بگیرد! معلم ریاضیات در مورد کودکان شکایت می کند "

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_7
© vorobevaola / depositfotos

چرا این وضعیت زمانی است که معلمان به والدین شکایت نمی کنند که نه به لود های فردی و خدایان، بلکه برای یک کلاس کل، در سال های اخیر به هنجار تبدیل شده اند. اگر چه، آمدن به جلسه و بیان: "فرزندان شما به طور سیستماتیک تکالیف خود را برآورده نمی کنند"، معلم در بی کفایتی خود نقاشی شده است، زیرا معلمان دیگر چنین مشکلی ندارند. به نحوی در جلسه در کلاس 6، یک معلم جدید ریاضیات درب را به کلاس باز می کند و اعلام می کند: "فرزندان شما نمی خواهند به یاد داشته باشند، هیچکس سه نفر را نمی نویسد، شما باید کاری انجام دهید." همه والدین از خشم پف کرده اند، اما سکوت می کنند، و در اینجا یک پدر بی سر و صدا مضطرب بود: "چه کاری باید انجام دهید این است که معلمان را تغییر دهید." به نظر می رسد معلم او را شنید، اما من کاملا با او موافقم. من نمی فهمم چرا از من، پدر و مادر، نیاز به اجرای کار معلم، و من نمی خواهم زمان خود را صرف، گوش دادن به آنچه، به نظر می رسد، بد تمام فرزندان ما.

برای 11 سال من 5.5 روز زندگی خود را برای جلسات مدرسه صرف می کنم

هنگامی که پسر در کلاس هشتم بود، یک جلسه والدین در ابتدای سال تحصیلی برگزار شد. بحث در مورد نمایشگاه مدرسه آینده (من می خواهم "vanity" را اضافه کنم). خنک ما، با توجه به معمول شما، کلاس موازی را کشیده است. یک سال قبل از آن، یک پدر از 8 "B"، نظامی، غذاهای وحشی را به ورزشگاه مدرسه آورده و پلوف را جوش داده بود که تقاضا داشت. ما این سال باید "Bashchki" بینی را از دست بدهیم. در حالی که والدین فعال بحث کردند، چگونه یک پیتزا فروشی موبایل را در ورزشگاه مدرسه سازماندهی کردند، سعی کردم تا زمانیکه یک سال در این حوادث شگفت انگیز صرف کنم، محاسبه کنم. این حدود 12 ساعت همراه با جاده در هر دو جهت معلوم شد. یعنی، در 11 سال من 132 ساعت زندگی خود را صرف می کنم روشن نیست. و من تصمیم گرفتم: همه چیز کافی است

"و اگر همه والدین به جلسات متوقف شوند؟"

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_8
© unsplash.

جلسه بعدی، که به جشن سال نو اختصاص داده شد، تصمیم گرفتم راه بروم. ارزیابی ها من می دانم و بنابراین، هیچ مشکلی با پسرم وجود ندارد، اگر شما نیاز به امضای چیزی دارید - با یک کودک ارسال می شود، اطلاعات مهم در چت والدین نوشته می شود. فقدان من، به نظر می رسد، هیچ کس متوجه نشده است. ما به طور کلی واقعا - تنها نیمی از والدین به طور منظم می آیند. در پایان سال، معلم کلاس Unclean بود: "چرا شما در جلسه نبود؟ شما بیمار نیستید؟ " من جواب نمی دهم که نه، من فقط نقطه را نمی بینم. و در قفسه ها تجزیه می شود چرا. "و اگر همه والدین به جلسات متوقف شوند؟" - از معلم پرسید "سپس، احتمالا شما آنها را متوقف خواهید کرد." یک هفته بعد من به مدیر دعوت شدم. زن ناقص از سخت شدن شوروی شروع به توضیح داد که این وظیفه والدین من است و اگر من از انجام این کار اجتناب کنم، مدرسه مجبور خواهد شد آن را گزارش دهد. تهدیدات خالی بود - چنین قانونی وجود ندارد که والدین را مجبور به حضور در جلسات انجام دهند. بنابراین، هیچ تحریمی برای امتناع وجود ندارد. من مودبانه مدیر را توضیح دادم، چرا من به جماعت نرسیده ام.

من حاضر به شرکت در این حوادث بی معنی نیستم - جلسات مدرسه - و من به شما خواهم گفت که چگونه زندگی من را تحت تاثیر قرار داد 18797_9
© svyatoslavlipik / depositfotos

برای این 3 سال، متوجه شدم که جو در خانواده بسیار آرام تر شده است. پیش از این، من بخشی از خانه منفی را به ارمغان آوردم و گاهی اوقات به اورم، پسرم شروع کردم: "و آنا Mikhailovna می گوید که شما مشغول انجام تکالیف نیستید، و Svetlana Nikolaevna شکایت می کند که در درس های تلفن و غیره وجود دارد." بله، و به طور کلی، خلق و خوی پس از مونتاژ نبود: با بسیاری از من موافق نیستم، چیزی حتی خشمگین است، اما شما نمی توانید هر چیزی را تحت تاثیر قرار دهید، شما هنوز هم نشستن و فکر می کنید که من این جلسه را با دوستانم لغو کردم . در حال حاضر این تنش از زندگی ما بیرون رفت. تمام اطلاعات مهم یک رهبر سرد به چت والدین پرتاب می شود. اگر من نیاز به صحبت با برخی از معلمان خاص - من به مدرسه می روم. پول من به نقشه ترجمه می کنم. برای تمام این مدت، من هرگز احساس نکردم که چیزی مهم را از دست بدهم. در عین حال، باید توجه داشت، من از برقراری ارتباط با والدین دیگر امتناع نمی کنم. شوهرم و من از کنسرت ها بازدید می کنم و "سرگرم کننده شروع می شود"، وظیفه در مورد دیسکو های مدرسه، ما به سفرهای خنک می رویم. من معتقدم که جلسات والدین، محکوم شده اند و در آینده نزدیک هم در همه جا ناپدید خواهند شد یا به فرمت آنلاین می روند.

ادامه مطلب