"من معلم را مدیریت نخواهم کرد که به تظاهرات برود" - مدیر مدرسه №109 evgeny yamburg

Anonim

یکی از بهترین معلمان کشور، مدیر کل آموزش عمومی مدرسه مسکو شماره 109 Yevgeny Yebgurg با Muscovite Mag صحبت کرد که مدرسه نباید ممنوع باشد که چرا اشتباه است که معلمان را برای دیدگاه های سیاسی شخصی خود به عنوان ولایتی اخراج کند مدارس یک بیماری همه گیر را تجربه کردند و در مورد کتاب جدید خود "Coronation of All Russia" گفتند، که این هفته در نمایشگاه پری Non / Ficto 22 در "دادگاه زندگی" برگزار خواهد شد.

چه چیزی برای مدارس و دانش آموزان یک آموزش طولانی مدت اجباری را تبدیل کرده اند؟

از مزایای - برای اولین بار در محتوای آموزش، والدین شروع به درک کردند، آنها متوجه شدند که چگونه متفاوت از آنچه در زمان خود متفاوت بود متفاوت بود. اما در مورد نتایج یکپارچه صحبت نمی شود، روند یادگیری راه دور در کشور بسیار ناهموار بود، عمدتا به دلیل نابرابری منابع.

حتی قبل از پاندمی، مدرسه ای از مسکو در پایتخت معرفی شد و معلمان مجبور به انجام تحصیل شدند، به طوری که مدارس مسکو برای راه دور آماده بودند. به عنوان مثال، شماره مدرسه ما 109 رایانه های رایانه ای را با نرم افزار نصب شده نصب شده صادر کرد تا بچه ها از سر یکدیگر یاد بگیرند. اما حتی داشتن چنین منبع قدرتمند، معلمان مسکو برای یک روز کار می کردند، یک شوهر معلم جوان به من گفت: "شما خانواده را نابود می کنید، من به همسر من دسترسی ندارم، هیچ شب نیستم!"

و در برخی از مناطق، معلمان صبح در خانه های دانشجویان فرار کردند، زیر کارهای این کار را لرزاند و در شب آنها جمع آوری شد. در یک روستا، یک کودک برای پیدا کردن این کار، بر روی برج با تلفن صعود کرد و یک اتصال گرفت، سپس کار به همان شیوه انجام شد. او پلیس را برداشت و والدین را نقض کرد. بهتر است یک مدرسه را با همه چیز لازم ارائه دهید.

این نابرابری منابع چگونه در حقوق و دستمزد چیست؟ در مسکو، مدیر یک مدرسه بزرگ می تواند در هر ماه نیم میلیون روبل و بیشتر دریافت کند، در حالی که معلم جوان تنها 45 هزار است. و چه در مناطق؟

نابرابری منابع حقوق و حمایت فنی است - بستگی به اقتصاد منطقه دارد که به مدارس پرداخت می شود. بنابراین، برای همین کار، معلم در بریانسک یک حقوق و دستمزد را در سنت پترزبورگ دریافت خواهد کرد - دیگری، در مسکو - سوم، و حرکت از مسکو به منطقه، دستگاه اتوماتیک کمتر خواهد شد. این کمبود قانون است. معلمان مدرسه در مسکو حقوق و دستمزد مناسب هستند - 90-130 هزار، در دایرکتوری های پایتخت حقوق و دستمزد به ترتیب بالاتر از حد بالاتر. و این طبیعی است. مدیر مدرسه بزرگ مسکو، که دارای 15 شعبه، بسیاری از ساختمان ها و هزاران نفر از دانش آموزان، به عنوان فرمانده قوماندان ارتش دریافت می کند. به هر حال، مدیر امروز پادشاه و خدا نیست، در هر مدرسه مشاوره مدیر با حق کنترل بخش مالی وجود دارد. من نمی توانم برای هر کس قول بدهم، اما من مدرسه را می دانم، جایی که بخشی از حقوق دایرکتوری به طور منظم به تامین مالی این پروژه هایی که پول نقد مورد نیاز است، عجله می کند. به عنوان مثال، اکسپدیشن ها و سفرها نیاز به خرید چنین چیزهایی دارند که در طول مناقصه ها فقیر و ناپدید می شوند، یا آنها باید بسیار طولانی صبر کنند. اما در حال حاضر شروع به تماس با سوالات است.

شما در کتاب خود بنویسید که زندگی مدیر مدرسه روستایی شبیه جهنم است.

البته زندگی مدارس در استان، البته، از مسکو متفاوت است. در اینجا وضعیت - در مدرسه روستا، هیچ پنی برای تعمیر آزاد نشد، ساختمان در شرایط بدی قرار دارد، بچه ها بطری های خالی را در روستا جمع کردند، بسیاری از روستای نوشیدنی، گذشت. مدیر توت ها را از باغ خود فروخت. رنگ را بر روی پول تجدید نظر خریداری کرد و نما را نقاشی کرد. در پایان تابستان، کمیسیون وارد شد تا آمادگی مدرسه را به سال تحصیلی جدید بررسی کند، اما یک پنی برای تعمیر نداشت. چطور است؟

من یک روند جدید را می بینم - تحت پوشش آژانس های اجرای قانون مبارزه با فساد، شروع به مطبوعات رهبران مدرسه می کنند.

یا یک مدرسه در منطقه وجود دارد، جایی که کارگردان سبزیجات را برای فروش رشد می دهد، کودکان کمک می کنند، فرزند بورس تحصیلی از این پول پرداخت می شود و آنها را در گشت و گذار رانندگی می کنند. من مدارس روستایی را می شناسم، جایی که آنها از شهر می خواهند: کلاس ها کوچک هستند، با فرزند آنها، نتایج زیبا هستند.

اما اکثر مدیران در استان ها از استقلال و آزمایش ها می ترسند، همانطور که در هر وضعیت ممکن است گناهکار باشد. در منطقه Chelyabinsk، مدیر اخیرا خود را به دار آویخته - دادستان او را متهم به فساد و اتهامات کرد. این نبود، او از تمام پول به مدرسه استفاده کرد ...

من یک روند جدید را می بینم - تحت پوشش آژانس های اجرای قانون مبارزه با فساد، شروع به مطبوعات رهبران مدرسه می کنند. لازم است که آمار ضد فساد را استخدام کنیم، در اینجا دفتر دادستان در زمین است و شروع به استفاده از مدرسان مدرسه می کند، زیرا فساد در مبارزه بسیار بالا، ممکن است رشوه یا گلوله ای برای دریافت شود.

به نظر میرسد اصلاحات مسکو آموزش و پرورش به نظر می رسد اهداف خوبی برای خروج از مدارس عقب مانده به سطح بهترین مدارس ویژه متروپولیتن. اما در چه نقطه ای چیزی اشتباه کرد؟

این برای همه روشن نیست که سیستم آموزش مدرسه شهری مورد نیاز اصلاحات. ما تصمیم گرفتیم تا تثبیت مدارس را شروع کنیم و باغ های کودکان را به آنها متصل کنیم. اما آنها شروع به انجام آن مکانیکی کردند، به منظور صرفه جویی در منابع، اغلب به دست آمد.

باید درک شود که تثبیت خود را بد نیست. حداقل تحصیلات اضافی را بپذیرید پس از همه، والدین اغلب به دلیل Bobbies در موضوعات اصلی اجازه نمی داد کودک در دایره مورد علاقه یا بخش. این وضعیت زمانی غیرممکن است که همه چیز زیر یک سقف باشد و به یک فرآیند یادگیری تک تبدیل شود. برای بسیاری از کودکان از دیدگاه حرفه ای و آینده، این یک آموزش اضافی است که، به عنوان مثال، برای بازیگر - تئاتر که در آن او در مدرسه بازی کرد، یا فیزیک مهندس آینده در هنگام تعمیر یک ماشین بهتر شد. اما ایجاد مراکز آموزشی به خوبی فکر می کند نیاز به آمادگی طولانی و جدی دارد.

به هر حال، من، یکی از اولین در کشور، حتی قبل از هر اصلاحات مسکو، یک مرکز آموزشی، جایی که مهد کودک، مدرسه ابتدایی و تحصیلات اضافی ایجاد کرد، ایجاد کرد. و او بهبودی زیادی برای آن دریافت کرد. اما ما سالها مربیان خود را در باغ آماده کردیم، و در حال حاضر برخی از مدیران به باغ می آیند و تکثیر پیش دبستانی های برنامه های کلاس اول را اعمال می کنند. و این به طور قطعی غیرممکن است.

نه همه، نه همه، حتی مدارس مسکو، آماده آموزش فراگیر بودند که توسط مقامات به طور فعال اجرا می شد. و نه تنها از نقطه نظر حضور رمپ ها، بلکه روانشناختی، بسیاری از والدین و معلمان هیچ درک ندارند، چرا لازم است.

من مطمئن هستم که تمام کودکان، بیمار و سالم، باید یک فرصت برابر برای یادگیری داشته باشند. به هر حال، به گفته اتحادیه متخصصان اطفال، و نه آمار رسمی وزارت بهداشت، کودکان کاملا سالم در روسیه کمتر از 12٪ است.

ما روند جهانی را درگیر کردیم، اما، به عنوان همه چیز در روسیه، از طریق یک مکان شروع به اجرا کرد. مدارس ویژه برای کودکان با ویژگی های توسعه بسته شده است. من فکر می کنم این یک جرم است. در مدارس عادی، مدارس آماده شروع به ارسال کودکان با تشخیص جدی کردند. گنجاندن به معنای یک کار آمادگی بسیار جدی معلمان و ایجاد منابع قدرتمند است، و نه فقط برای ساخت یک رمپ، آسانسور و یک توالت برای معلولین. دو کارگردان وجود دارد - هر دو در ماه سپتامبر باید کودکان را از بین ببرند. یکی از دانش آموزان جمع آوری شده و پرسید: "کدام یک از شما در یک اتاق تاریک می تواند کورکورانه شطرنج بازی کند و چه کسی در تاریکی بخواند؟ هیچکس. اما در حال حاضر کودکان به ما می آیند که همه می توانند این کار را انجام دهند. " و مدیر دیگر، احمق، گفت: "ما ورزشگاه نخواهیم داشت، زیرا تمام پول به رمپ ها و سایر دستگاه ها برای اختلالات بصری می روند." به طور طبیعی، دانش آموزان جدید با معلولیت در این مدرسه با خوشحالی بوده اند. گنجاندن یک اثر آموزشی فوق العاده ای برای کودکان سالم دارد، آنها مشکلات خود را علیه پس زمینه غم و اندوه واقعا جدی به نظر می رسد چنین مزخرف. یادگیری مشترک بسیار مهم است، اما باید به تدریج رشد کند.

گفته شده است که از دهه 1990، مدرسه متوقف شده است که در آموزش و پرورش و محدود به انتقال اطلاعات، که منجر به سقوط اخلاقی جامعه شد، متوقف شده است. بی معنی کامل!

من تحصیلات فراگیر تمام زندگی ام را انجام داده ام، من یک شبکه مدارس را در روسیه ساختم: "ما یاد می گیریم"، که در بیمارستان های مؤسسات پزشکی برای کودکان طولانی مدت، از جمله بچه ها با بیماری های مرگبار کار می کنند. و آنها درخشان یاد می گیرند، می خواهند مثل هر کس دیگری باشند، آنها بیش از حد نیستند. و دانش آموزان من به عنوان داوطلبان کار می کنند.

چگونه معلم مدرسه شما آزاد است، که در مسکو شناخته نشده است، اما به سادگی به عنوان "مدرسه یامبورگ"، موقعیت سیاسی خود را در خارج از روند آموزشی بیان می کند؟ آیا شما معلم را از دست می دهید، اگر به عنوان مثال در یک تظاهرات دستگیر شده اید، به عنوان مثال دستگیر شده اید؟

معلم یک فرد زنده است، او حق دارد دیدگاه او را داشته باشد. اما او حق ندارد دیدگاه خود را به دانش آموزان خود تحمیل کند. یکی از نوالی، دیگر به دیدگاه های نازی اعتراف می کند، سومین چیز دیگری است، اما آنها نباید این دیدگاه ها را پخش کنند. چیز دیگری این است که هر چیزی را از کودکان پنهان نکنید، آنها در خلاء زندگی نمی کنند. و کودکان باید صداهای مختلف و دیدگاه های مختلف را بشنوند. در مدارس پیشرو، در حال حاضر درس های معکوس وجود دارد: به عنوان مثال، یک معلم تاریخ، یک دوره خاص را برای پیدا کردن در شبکه (که در آن اطلاعات تخلیه اطلاعات)، دیدگاه ها و حقایق مختلف، کار می کند و بحث در درس انجام می شود. معلم به عنوان یک مدیر عمل می کند، تضمین می کند که دانش آموزان آموخته اند که این واقعیت را از جعلی تشخیص دهند، آنها متوجه شدند که نظر و قضاوت با این واقعیت که سیستم در نظر گرفته شده بود، برابر نبود، و نه داده های تقسیم شده و احتمالا مهمترین چیز برای مطالعه فرهنگ بحث و نه شخصیت. نویسنده و فیلسوف گرگوری پومرانز، که من افتخار داشتم که دوست داشته باشم، نوشتم که سبک اختلافات مهمتر از بحث خود است.

همانطور که قبل از وضعیت با نوالین، البته، دستورالعمل های بالا بود، به طوری که دانش آموزان به تظاهرات نرسیدند، یک داستان جعلی راه اندازی شد که مخالفان خواستار اعتراض بودند. اما چنین دیکتات وسواسی از قدرت تنها یک آگهی از مخالفان ایجاد کرد - میوه ممنوعه شیرینی.

شخصا، من معتقدم که کودکان در تظاهرات هیچ کاری انجام نداده اند، اما من معلم را که به او می روم، یا نه، دیگر اخراج نمی شود. چنین معلم در مدرسه ما وجود دارد.

موضوعات ممنوعه در مدرسه: آیا شما یک مورخ را دوست دارید، آیا شما در مورد دانشجویان در مورد قاتل لنینگراد یا خشونت و جنگ سربازان شوروی در طول جنگ صحبت می کنید؟

ما باید همه چیز را با کودکان صحبت کنیم. نه و نمی توان موضوعات را متوقف کرد. هنگامی که ما صادقانه صحبت می کنیم، احترام و اعتماد به نفس کودکان را از دست نمی دهید و سپس به ما گوش خواهیم داد.

جنگ سخت ترین پدیده ای است، یک قهرمان و قهرمانی و حیرت انگیز و خاکی وجود دارد. از یک طرف، من Simonov را با او "منتظر من"، و از سوی دیگر، شعر از دکتر اسرائیل پول یون، که او را یک شاعر را در نظر نگرفت، هرچند اشعار او می دانستند و هزاران نفر را بازنویسی می کند سربازان شوروی:

رفیق من در عذاب مرگ.

دوستان را صدا نکن

پالم را به من بدهید

بیش از چرخش خون شما.

شما گریه نکنید، نه شرم، شما کوچک نیستید،

شما مجروح نیستید، شما فقط کشته می شوید

اجازه دهید چکمه های شما را از شما بگیرم

ما هنوز باید برویم

و این نیز حقیقت در مورد جنگ است. همانطور که برای محاصره لنینگراد، یعنی، خاطرات غیر ضروری، که در آن همه این حقیقت سخت و فرزندان کامل از کارفرمایان بزرگ، که همکلاسی های خود را فریب دادند، برنامه های کاربردی بلوک را فریب دادند. این نیز حقیقت زندگی است. نه - یا، و - و. وظیفه ما این است که یک کودک را آموزش دهیم تا یک میله درونی را توسعه دهیم، نه تبدیل شدن به قربانی دستکاری هایی که به شخصیت تقسیم شده هدایت می شوند.

کتاب جدید شما "Coronation of All Russia"، که در طول یک بیماری همه گیر نوشته شده است، ناشر بوسن در نمایشگاه غیر / Ficto22 ارائه شده است که از 24 تا 28 مارس در "دادگاه زندگی" برگزار خواهد شد. این کتاب درباره چیست؟

"پادشاه از همه روسیه" اولین چیزی نیست که من منتشر نشده است، اما احساس می کنم که تمام زندگی من یک کتاب مشابه را می نویسد. و هر یک از پس از آن تنها ادامه گفتگو در مورد "علم مقدس - برای شنیدن یکدیگر" است. این نسخه، البته، نه تنها در مورد Coronavirus، که به نام فرستاده می شود، در مورد چگونگی ما، مردم بالغ در فضای گیج کننده زندگی می کنند، مهم است که جهان بینی خود را درک کنیم و به معلمان به معنای وسیع به معلمان پاسخ دهیم از کلمه، والدین نیز، معلمان.

من یک مثال خواهم داد: یک اسطوره ثابت وجود دارد که از دهه 90 قرن گذشته، مدرسه متوقف شده است که در آموزش و پرورش و محدود به انتقال اطلاعات، که منجر به سقوط اخلاقی جامعه روسیه شد، متوقف شده است. مزخرف کامل مدرسه هرگز متوقف نشد که در آموزش و پرورش شرکت کند. چه چیزی ما را به رهبری کودکان در پیاده روی، و یا قرار دادن تولیدات تئاتری، و یا سازماندهی مسابقات؟ اما ایدئولوژی از روند آموزشی خارج شد. و این زیبا است، در قانون اساسی فدراسیون روسیه (حتی در نسخه جدید خود) نوشته شده است که مدرسه نمی تواند هر ایدئولوژی را تحمیل کند.

مقامات، زمانی که آنها می گویند لازم است که در آموزش و پرورش، جایگزین مفاهیم و تحت پوشش آموزش دوباره، یک ایدئولوژی را تحمیل می کند، و لازم است که به کودک کمک کنیم تا یک جهان بینی را تشکیل دهیم. کشور ما متفاوت است، هر دو مؤمنان و خدایان و نمایندگان مذهبی های مختلف، مردم اعتراف باورهای مختلف در آن زندگی می کنند. و طرفداران جار معلم اصلی در مدرسه - ارتدکس Voiruk.

یکی دیگر از افراط گرایی این باور است که دیجیتالی سازی ما را نجات خواهد داد، بنابراین، نسبت کلاس های مدرسه تمام وقت، ما همه را به صورت آنلاین ترجمه می کنیم. این مانند یک وبا مبارزه با طاعون، هر دو بی معنی است. و از دیجیتال ما در هیچ جا ترک نخواهیم کرد، و دیجیتالی کردن معلم زندگی را جایگزین نمی کند. وظایف آموزشی را می توان به صورت آنلاین انجام داد تا معلم را آزاد کند تا وقت خود را در درس آزاد کند تا معانی و ارزش های فرهنگی را مورد بحث قرار دهد، مهمترین چیز این است که باید به چشم ها منتقل شود.

آیا میانگین نمایشگاه ادبیات فکری توسط میانگین مسکووییت مورد نیاز است؟

در اینجا، آنها می گویند، هیچ کس به کتاب های جدی نیاز ندارد. باور نکن. من خودم، هر بار که من این نمایشگاه را با یک کیسه کتاب ها ترک می کنم و تعداد زیادی را می بینم، جمعیت مردم، همکارانم را می بینم، و این یک مومیایی است. بدیهی است، در جامعه یک رشته برای ادبیات عمیق وجود دارد. خوب، اگر ما در مورد صلاحیت اصلی معلم صحبت کنیم، این مهارت خود را بی نهایت یادگیری می کند. و بدون ادبیات غیر ممکن است.

عکس: ولادیمیر تیفلوف / میا "روسیه امروز"

ادامه مطلب