منافع در دولت عثمانی: بین جهان و جنگ

Anonim

تامرلان، که یک دولت را فتح کرد، یک مرد عاقل و عملی بود، "اختراع دوچرخه" در سرزمین های فتح شده درگیر نبود، اصل امپراتوری بزرگ روم استفاده شد، - "تقسیم و تسخیر". او پس از مرگ سلطان بایزید من در اسارت، همان طرح اثبات شده را در سلطنت عثمانی اعمال کرد.

او سلطنت را در این استان تقسیم کرد، پسر بزرگترین پسر رهبر رسمی من را منصوب کرد، هرچند برخی از سرزمین ها، یک بار یک سلطنت واحد، به مدیریت پسران دیگر داد، و کسی به طور کامل از بین رفت. با داشتن یک خصومت پنهانی بین برادران تامرلین برای تسخیر چین، اما در جاده ها در 69 سال زندگی جان خود را از دست دادند. سلطنت عثمانی به دوره جنگ داخلی، آشفتگی و تقریبا 11 سال فرو ریخت.

افتخار سر خود را تبدیل می کند، قدرت ضربان قلب ...

زندگی پسران بیضید تحت شکوه خود قرار گرفت و حیاط درخشان در لوکس غرق شد. پدر مردم و ایالت ها را فتح کرد، او به بسیاری از افراد خدمت کرده است. فوق العاده نیست که پسران حاکم به جای پدر خود کمک خواهند کرد، به خصوص در عمل، با توجه به تاریخ تولد و به ترتیب از تاریخ تولد، در حال حاضر وارد شده اند.

در مبارزه با عرصه سیاسی، که به زودی به عرصه عملیات مبارزه تبدیل خواهد شد چهار پسران "رعد و برق" منتشر خواهد شد: Isa Clalebi، Suleiman Chelaby، Musa Chelaby و Mehmed Chelaby. قدرت و زندگی شاهزادگان در کنو وجود خواهد داشت، چیزی برای رقابت وجود دارد.

من می خواهم توجه داشته باشم که "Clalebi" یک عنوان نیست و نام خانوادگی نیست، بلکه تعیین "درجه علمی"، I.E. ما این پیشوند را انجام دادیم که دیپلم را تدریس کرد و از حداقل معادل مدرسه فارغ التحصیل شد. بنابراین، بسیاری از شخصیت های نجیب تاریخ عثمانی این پیشوند را به نام، که به معنای لوازم جانبی به سلسله حاکم نیست، وجود دارد.
منافع در دولت عثمانی: بین جهان و جنگ 16658_1
Paolo Veronese "سلطان بیضید من"

پاداش سرنوشت - Kattin آهن تیمور

تامرلان با شکست دادن عثمانی ها در آنکارا شکست خورد، لازم بود که هر گونه توافقنامه را با شکست انجام دهد. او هدیه را به پسر ارشد Bayazid، - سلیمان ارسال خواهد کرد. همراه با هدایا، یک CAFTAN وجود خواهد داشت، که، طبق سنت زمان، در شرق، حاکم، به عنوان نشانه ای از فیض او و آن را از بین می برد.

سلیمان تعجب کرد که از یک طرف صد سال استقلال سلطنت عثمانی با تصویب حفاظت از تامرلان به پایان خواهد رسید، از سوی دیگر، تضمین تبدیل شدن به یک حاکم است و نه خطر زندگی، جمع آوری نیروهای نظامی به نبرد جدید با کروم تایمور . سلیمان، بر خلاف پدرش، یک دیپلمات بیشتر بود، نه جنگجو، همانطور که از نتایج حکومت او دیده می شود، و او به این امتیاز می رود.

سلیمان قسم می خورد که مانع های باقی مانده که از نبرد جاناچرا جان سالم به در بردند و اکثر حیاط ها جان سالم به در بردند. این در Rushelia باقی خواهد ماند و ایمنی اموال خود تصمیم می گیرد از طریق اصلاحات دیپلماتیک و قانونی پیاده سازی شود. تقریبا همیشه، در زمان خود متولد نمی شود، به این معنی است که همه چیز را از دست بدهید. این قرن ها از راه حل قانونی این موضوع استقبال نکردند.

پس از آن، زندگی بر اساس اصول عبدالز از ستیزه جویان شوروی "خورشید سفید کویر" ساخته شد، "پدرم قبل از مرگ گفت:" عبدالله، من مرد فقیر را زندگی می کردم و من می خواهم خدا بسازد و یک استراحت زیبا را بفرستم برای اسب. " من منتظر یک مدت طولانی بودم، و سپس خدا گفت: "بر روی اسب بنشینید و آن را بپذیرید، اگر شما شجاع و قوی هستید".

منافع در دولت عثمانی: بین جهان و جنگ 16658_2
سلیمان چلبی

به زودی Suleiman اطمینان حاصل خواهد کرد که قدرت به اندازه کافی به اندازه کافی نیست، شما باید آن را با قدرت سلاح نگه دارید، اما تا زمانی که بیزانس را از اعتیاد واژین آزاد کنید. انتقال Byzantium بلغارستان، یونان میانه، سرزمین های ساحلی از Silivri به وارنا. کنترل بر بسفر و Dardanelles نیز به Byzantium می رود و ناوگان عثمانی قادر به عبور از آنها تنها با اجازه خود خواهد بود.

ضمانت اعدام این شرایط برادر کوچکتر او، پسر Bayazid Kasym و دختر او فتما، که به قسطنطنیه بروید، خواهد بود و در حیاط امپراتور بیزانس گروگان خواهد شد. همچنین، تعدادی از امتیازات توسط دریای بازار ونیز و جنوا انجام می شود.

در عوض، Byzantium رسما سلیمان سلطان و رئیس دولت عثمانی را به رسمیت می شناسد. البته، از مرزهای شمالی محافظت خواهد کرد، وضعیت سلیمان را در عرصه بین المللی افزایش خواهد داد، اما Baeliki، که قبلا تحت اختیار Osmanov بود، ضعف پروردگار جدید را احساس خواهد کرد و تصمیم می گیرد که به استقلال بازگردد.

محکوم به جنگ

تامرلان کاملا بی علاقه بود، بازسازی یک قدرت یکنواخت قوی در سلطنت فتح شد و او "بلوک های غم انگیز" را برای متقاعد کننده های آینده برای تخت سلطنت گذاشت. حرکت های او بسیار دور بود، و در صورت عدم وجود تامرلان در این سرزمین، مناقشه منافع بین پسران بیضید را فراهم کرد.

بدون دادن برادران فرصتی برای متحد کردن تلاش های خود. به رسمیت شناختن حاکم سلیمان که در Rumelia بود، او با این حال به مدیریت Bursa Ise، و پس از مرگ Bayazid، پسرش Musa به دفن به بدن پدرش منتقل خواهد شد، او را با ارتش قابل توجهی به ارمغان می آورد. عیسی ترس از خشونت برادر، شهر را ترک می کند.

Mehmed، سابق به نبرد آنکارا، مدیر استان با مرکز Amasa، تصمیم می گیرد با بخشی از نیروهای نظامی برای بازگشت به آنجا، اما تامرلان یک فرماندار کارا دولتشا را تعیین می کند. Mehmed، تنها یکی از این چهار پسر Bayazid، سوگند Tamerlane را نگرفت. در شب، او به Amassia حمله خواهد کرد، او کارا Devletsha را سرنگون می کند و خود را به سلطان اعلام می کند. با مرگ تامرلان در سلطنت، یک جنگ فریتریکال شکسته خواهد شد.

برادر برادر - قیمت مقامات

پس از جمع آوری نیروهای مهم ISA به خود به بوسا بازگشت. لازم به ذکر است که سفر با سربازان و بدن پدر برای دفن در Bursa Musoy توسط اکثریت منابع آن زمان تایید نشده است. فقط در کار هری Magulias "فرو ریخت و سقوط بیزانس به ترکیه ها-اسممی ها" این رویداد ذکر شده است، و همچنین برخی از تواریخ ها، رویدادهای مربوط به خود را توصیف می کنند.

با این حال، منابع دیگر استدلال می کنند که موسی پس از اسارت در آنکارا به Tamerlane در Yakubu Hermiano منتقل شد و بعدا Mehmonda، به درخواست او داده شد. به طور کلی، در کار B. P. Kinross "گلدهی و فروپاشی امپراتوری عثمانی"، به طور کلی، حقیقت شخصیت موسی به طور کلی مورد سوال قرار گرفته است، که او تنها خود را برای پسر واقعی Bayazid، که در اسارت کشته شد، به خود اختصاص داد.

منافع در دولت عثمانی: بین جهان و جنگ 16658_3
Paolo Veronya "Musa Chelaby"

هر چه بود، اما Mehmed به جنگ در مورد ISU و Okole بروید، Bursa. پس از آن، در اتحادیه با Musoy، به عنوان رهبر او جنگ را با سلیمان آغاز خواهد کرد. در ابتدا، سلیمان قادر خواهد بود هر دو بورسا و آنکارا را بگیرد. اما Mehmed از طریق دریای سیاه سربازان تحت رهبری موسی به بخش اروپایی سلطانات صعود می کند. سلیمان مجبور خواهد شد به Rumelia بازگردد.

پیروزی های موسی قابل توجه است، سلیمان دستگیر و اعدام خواهد شد. موسی خود را به سلطان و پروردگار سلطان عثمانی اعلام می کند و بخش اروپایی خود را جذب می کند. پس از آن، Konstantinopol را در محاصره می گیرد.

امپراتور بیزانس مانوئل دوم از حمایت از Mehmed درخواست خواهد کرد، او را با کشتی های خود ارائه می دهد و سربازان Mehmed مبارزه با نیروهای موسی را آغاز خواهند کرد. این رویارویی با موفقیت های مختلف از 1411 تا 1413 ادامه خواهد یافت. در نهایت، در سال 1413، Mehmed، با حمایت از شاهزاده صربستان صربستان، ستفان لازارویچ، دشت چمورولی (اکنون Samokov، بلغارستان) نیروهای موسی را شکست خواهد داد.

موسی خودش، هرچند زخمی شد، اما قادر به فرار خواهد بود، اما بعدا دستگیر و خفه می شود. سلطان Mehmed من، که قدرت برادران، قبایل و افراد به تخت را به دست آورد، دوباره بازسازی خواهد شد.

منافع در دولت عثمانی: بین جهان و جنگ 16658_4
Paolo Verrimesse "سلطان Mehmed I"

نتیجه

بیش از حد به نوشتن در مورد تاثیر چشمگیر قدرت بر کسانی که به دنبال او هستند، بر انگیزه ها و اقدامات عثمانی ها تاثیر نمی گذارد، که سعی در بازگرداندن دولت خود را به هر هزینه ای.

موقعیت ایالات متحده بخش اروپایی سلطان عثمانی را شگفت زده می کند. در حالی که Bayliki Malaya Asia به استقلال به یاد می آورد و سعی کرد آن را به خود بازگرداند، همه بالکان و بیزانس تلاش می کردند تا از قدرت خلع سلاح سلطانوف عثمانی حمایت کنند تا بتوانند رفاه خود را در هزینه خود تقویت کنند.

به شدت متناقض و نه چندان فکر کردن به حاکمان این کشورها منجر به این واقعیت می شود که دولت عثمانی برای قرن ها این کشورها و مردم را جذب خواهد کرد.

ادبیات و منابع:

  1. هری Magulias "کاهش و سقوط بیزانس در مقابل تورکس-اسمایی"
  2. کارولین فیسین "رویای عثمان: تاریخ امپراتوری عثمانی 1300-1923"
  3. Dimitris Castrisis "پسران Bayazid: ساخت امپراتوری و ارائه در جنگ داخلی عثمانی 1402-13"
  4. B. P. Kinross "گلدهی و تخریب امپراتوری عثمانی"
  5. یو A. Petrosyan "امپراتوری عثمانی. قدرت و مرگ "

ادامه مطلب