"در حال حاضر خشم بسیار بیشتر در من وجود دارد": مقالات نویسنده آنا شمال در مورد سردرگمی

Anonim

در سال 2020، رمان نویسندگی آمریکایی و روزنامه نگار آنا نورز ("غیرقانونی") درباره دختر ماما، که در پایان قرن نوزدهم مجبور به فرار به وحشی ترین غرب می شود، غیرقانونی است و تلاش می کند تا همه را ثابت کند زنان بدون فرزند جادوگر نیستند.

در مقاله به نسخه گاردین، نویسنده در مورد چگونگی ادراک او از موضوع کودک پس از آنکه خودش به مادرش تبدیل شد، گفت: ما ترجمه این متن را منتشر می کنیم.

تولد یک کودک در قرن نوزدهم یک کسب و کار نسبتا خطرناک بود. بسیاری از زنان با تب پس از زایمان کاهش یافته اند - عفونت رحم، که می تواند منجر به سپسیس و مرگ شود. دیگران می توانند در طول زایمان به شدت از خونریزی فراوان رنج ببرند، که همچنین زندگی بسیاری از تولد ها را ادعا کرد.

بعضی ها مجبور بودند اکلامپسی را آزمایش کنند - شرایطی که افزایش شدید فشار خون می تواند باعث تشنجات جنین شود. در سال 1900، شش و نه زن از شش یا نه زن جان خود را از دست دادند (و این 30 برابر بیشتر از حال حاضر است) از هزار سال ازدواج در هنگام زایمان یا بلافاصله پس از اتمام آنها.

من تمام این حقایق را یاد گرفتم وقتی شروع کردم به جمع آوری مواد برای رمان "غیرقانونی" (غیرقانونی) - در آن، من به داستان دختر ماما می گویم که در سال 1894 از طریق غرب آمریکا فرار کرد. من نیاز به کشف چگونگی زنان و زایمان آن زمان داشتم.

در ابتدا من در مورد تاریخچه سزارین - عملیات، که تا دهه 1880 در اروپا، منجر به نتیجه مرگبار شد، اما آنها شروع به انجام آن در قرن دوم عصر ما کردند.

من در مورد اینکه چگونه در دهه ی 1670 وجود داشت، وجود تخم مرغ ها را باز کرد و دکتر Rainer De Graph در مورد آنها (که نشان دهنده وجود آنها، باز کردن خرگوش ها به زودی پس از جفتگیری) و رقیب او یانگ Swamertam (که دوست داشت به سفر به رحم انسان و دیگر "اشیاء آناتومی تناسلی").

من ترکیب ترکیبات اول برای نوزادان را مطالعه کردم، که در اروپا در قرن شانزدهم تا هفدهم اغلب شامل یک نان خیس شده نان بود و نوزادان را از چوب های ویژه تغذیه کرد (که متأسفانه آنها دشوار بود، و بنابراین بسیاری از باکتری ها دشوار بود انباشته شده وجود دارد)

اکثر این اطلاعات برای من جذاب بود. از برخی از واقعیت ها، البته، دوباره طراحی شده است، اما به طور کلی نمی توانم بگویم که چیزی تاثیر عاطفی قوی بر من داشت. داشتن تمام این مواد، من شروع به نوشتن یک داستان در مورد زایمان چند روزه، اپیزیوتومی خونین، مرگ Guefings و تولد نوزاد، اما اگر من سعی کردم با همدلی نسبت به زنان که مجبور به زنده ماندن این همه، این روند بی ثبات نیست من، و من به طور معمول خواب را ادامه دادم من در مورد تجربه خود به همان شیوه نوشتم که نویسندگان در مورد تجربه دیگران که مجبور به زنده ماندن خود نیستند، بنویسند: قرار دادن به متن، اما خود را با شخصیت ها شناسایی نمی کنند.

و پس از آن من یک کودک داشتم.

ما با پسر خوش شانس بودیم - هر دو در استانداردهای قرن نوزدهم و با توجه به استانداردهای مدرن. سطح مرگ و میر مادران و مرگ و میر نوزادان، هر چند از سال 1900 کاهش یافته است، اما این تراژدی ها امروز اتفاق می افتد. و بسیاری از fencers هنوز مجبور به عبور از روش دردناک اپیزیوتومی یا عوارض دیگر پس از زایمان، برای بهبودی پس از آن آنها مجبور به صرف ماه یا سال ها.

من خوش شانس بودم - حاملگی و زایمان من حساس بود و مانند یک زن سفید پوست، من مجبور نیستم با نژادپرستی نهادی مواجه شوم، به این دلیل که میزان مرگ و میر زنان آمریکایی آفریقایی آمریکایی در طول زایمان باقی مانده است. اگرچه من سوالاتی در مورد آنچه که جامعه از زنان انتظار می رود از زنان پس از زایمان (چه؟ به طوری که آنها به سرعت به "دولت عادی" در اسرع وقت بازگشت!) به طور کلی، تولد یک کودک به یک رویداد آسیب پذیر برای من تبدیل نشده است.

اما دیگر نمیتوانم به کتابم نگاه کنم.

من تقریبا اولین نسخه زمانی که پسر من متولد شد، به پایان رسید. برای بقیه فصل من مجبور شدم چند ماه صرف کنم سپس زمان ویرایش آمده است.

من می توانم با مشکل زیادی برای خواندن مجدد، که در آن مادر قهرمان، ماما معروف محلی، در حال آماده شدن برای زایمان خود است، به یاد آوردن آخرین بیمار خود را که در طول جنگ جان خود را از دست داد. حتی برای خواندن ذکر نوزادانی که مدت کوتاهی پس از تولد فوت کرده بودند، سخت تر بود.

در طول حاملگی و حتی مرحله اولیه، من به طور گسترده ای آرام باقی مانده بود - ظاهرا برخی از هورمون ها اضطراب من را که من با دهه ها زندگی می کردم سرکوب کردم. اما به محض اینکه پسر من متولد شد، به شدت متوجه شدم که در طول زایمان نمی توانست برود تا اشتباه کند.

واقعیت های پزشکی قرن نوزدهم، که یک بار به نظر می رسید واقعیت های خشک بود، به طور ناگهانی به طور کامل غیر قابل تحمل برای درک بود.

ما می توانیم بگوییم، من خوشحالم که تقریبا کتاب را قبل از اینکه فرزند خودم ظاهر شود، به پایان رسید. اگر مجبور بودم بعد از تولد یک پسر در مورد کار ماما بنویسم، ممکن است هر وسوسه ای داشته باشم که خطر آن زمان را تحمل کنم. مهم نیست چقدر سخت بود که این صفحات را دوباره ببندید، من هنوز آنها را قطع نکردم.

دنیای من خیلی تغییر کرده است، زیرا من یک نسخه پیش نویس جدید نوشتم. حالا خیلی عصبانی هستم من در مورد چگونگی وسواس مردم در مورد اهمیت ادامه دادن به جنس صحبت می کنم و چگونه زنان را به توابع کودکی کاهش می دهند. اگر پزشکان بچه ها چند بار پس از تولد نگاه می کنند، پس زنان پس از زایمان اولین بار به شش هفته به پزشک مراجعه می کنند! اگر چه آنها در این زمان ممکن است بیشترین وقوع آسیب های زندگی خود را تجربه کرده اند.

این وسوسه عمومی با توانایی زن برای تکثیر، زنان سخت و بی ثمر است، و زنان که تصمیم گرفتند فرزندان را به دلایل ایدئولوژیک به دنیا بیاورند.

سالهاست که موضوعات مرتبط با سلامت باروری را به عنوان یک روزنامه نگار تحت پوشش قرار داده ام، بنابراین من در مورد تمام این کلیشه ها می دانم که اول نیست. اما وقتی که بارداری من به دیگران آشکار شد، آنها را احساس کردم - شخصیت من بدتر بود، اما همه توجه به جنین جذب شد.

اما مادر بودن من نه تنها خشونت آمیز بود. حالا من درک می کنم که چگونه جامعه در یک ایده باید به کسانی که می خواهند فرزندان داشته باشند، اشاره کنند. در یکی از بخش های کتاب من، پس از تولد پسر نوشته شده، من مرکز را توصیف می کنم که در آن حامله و زنان می آیند که دوست دارند سقط جنین کنند و کسانی که نمی توانند درک کنند که چرا آنها نمی توانند باردار شوند. این یک مکان روشن و تمیز است. بالش برای زایمان وجود دارد. در اینجا هر زن فضا برای راه رفتن در طول جنگ است.

اما مهمترین چیز این است که افرادی که با زنان صحبت می کنند و موضوع آنها را دارند، و نه تنها قبل از فرزندان خود.

من شروع به کار بر روی یک رمان با درک فکری از آنچه که زایمان است. و به پایان رسید - با درک بصری. من شروع به نوشتن این کتاب کردم، زیرا می خواستم بفهمم چه باروری، ناباروری و نحوه فشار تولید مثل بر زنان بوجود می آید. و در نهایت من می خواستم تصور کنم که این جهان باید باشد - یا حداقل یک فضا - که در آن افراد از طریق بارداری، زایمان و مشکلات باروری عبور می کنند - می توانند این مراقبت را که شایسته آن هستند، دریافت کنند.

هنوز در موضوع خوانده می شود

ادامه مطلب