این شهر من است: خواننده والری ملاتزه

Anonim
این شهر من است: خواننده والری ملاتزه 15808_1

در مورد احساسات از اولین عملکرد خود را در مسکو، که در شهر ما ضروری است برای صاف کردن تمام خیابان ها در شهرستان ما، و در مورد کنسرت در Barvikha، که در حال آماده سازی برای 8 مارس، که در آن مخاطبان می توانند آهنگ خود را سفارش دهند.

من متولد شدم و بزرگ شدم ...

در باتومی این یک شهر فوق العاده بویایی است، این همه پر از بوی است: باران، گیاهان گرمسیری و حتی برف، که به ندرت سقوط می کند (هر چند سال اتفاق می افتد)، اما کاملا دقیق بوی - من نمی دانم چگونه آن را توصیف کنید. Batumi یک شهر است که در آن هر تصویری همیشه با برخی از بوها همراه است. به طور دوره ای، طعم های آشنا و در شهرهای دیگر را گرفتم، اما به طوری که در یکی از آنها بسیار روشن و جالب بود - تنها در باتومی اتفاق می افتد. اگر چه، البته، هر شخص از میهن خود با خاطرات خاصی از دوران کودکی همراه است، از بوی مهد کودک به عطر و بوی عزیزم.

اولین کنسرت در مسکو ...

من به یاد می آورم ضعیف - به شدت نگران است، متوجه شدم که من هیچ کس در این کنسرت توده ای نبودم، جایی که بسیاری از هنرمندان مشهور قبلا انجام می دادند. به نظر من، آن را در Luzhniki بود. من هنوز به عنوان بخشی از گروه گفتگو بودم، و به همین ترتیب با وحشت و هیجان بزرگ در صحنه آمد، یک آهنگ و چپ را گرفت. ظاهرا، حافظه من آن را پاک کرد - این اتفاق می افتد، یک واکنش محافظتی. شما خنده خواهید داد: من هیچ کنسرت در مسکو به یاد نمی آورم، شمارش هر باشگاه کازینو A LA "Metelitsa" یا "Arquino" نیست. اما من این را به یاد می آورم: به اندازه کافی متکبر این بود که دو کنسرت را در المپیک "در یک ردیف" انجام دهد - این دو سال از اولین کنسرت های بزرگ من بود. در ابتدا من یک وحشت را تجربه کردم که به بالایی کامل می شود. و در کنسرت دوم، روز بعد، من به آن احساسات اضافه شدم و خوشحال شدم، زمانی که کنسرت بر روی تمام کانون ها گذشت، گرفتار شدم، و مخاطبان آن را تحسین کردند، متوجه شدم که من دو "المپیک" کامل را جمع آوری کردم. . من غیر قابل درک هستم چنین نقطه عطف ... و زمانی که متوجه شدم، به لذت مطلق رسیدم.

حالا من زندگی میکنم ...

بیرون شهر. این فقط ارزش حرکت جاده حلقه مسکو را دارد، به عنوان احساس که شما تقریبا در حیاط خود هستید - شما می توانید پنجره ها را در ماشین باز کنید و از بوی جنگل لذت ببرید. به طور کلی، من واقعا دوست دارم در خارج از شهر زندگی کنم، من آماده ام تا 20-30-40 دقیقه اضافی در جاده ها صرف کنم، اما پس از آن در سایت خود و هوای تازه نفس بکشید. به تازگی، من شروع به عشق تابستان و زمستان دیوانه در نزدیکی مسکو. در اینجا طبیعت کاملا فوق العاده است: سبزیجات قهوه ای در تابستان - همه چیز را به طور کامل عرضه می کند. خیلی زیباست! من عاشق تغییر در آب و هوا: و هنگامی که خورشید می درخشد، و زمانی که باران می آید. من ابرها و باران و بوی گرد و غبار ناخن را دوست دارم. تمام این زیبایی به طور غیرمعمول در حومه ها احساس می شود.

من عاشق راه رفتن ...

من در بسیاری از نقاط مسکو زندگی کردم و همیشه دوست داشتم صبح در پارک های نزدیک راه بروم. و بنابراین من عاشق مرکز شهر هستم - خیابان های قدیمی که مردم مدرن در حال راه رفتن هستند. اما نه قدیمی اربات، اگر چه آن را نیز زیبا است، اما بسیاری از مردم وجود دارد. من چنین خطوطی را دوست دارم، که تعداد زیادی از آنها چند نفر هستند، اما این بیشتر است که مرکز تاریخی مسکو را ندارد. در آنجا شما می توانید به همان اندازه که دوست دارید راه رفتن، حرکت از یک خیابان به دیگری، راه رفتن و مربع، و خطوط ... من دوست داشتم به راه رفتن در مناطق جدید - آن را به لذت مطلق من. نکات برجسته، که پس از آن در مسکو ساخته شد، شوکه شد، و در حال حاضر به نظر می رسد خنده دار - چند طبقه؟ شانزده و سپس، در دهه نود، من فقط برای دیدن یک آینده خوشحالم.

مکان های مورد علاقه و مناطق ...

مزرعه مرغداری در "Vojovskaya"، نزدیک به آن من اولین آپارتمان را شلیک کردم. من عاشق فالکون هستم - عمه ما آنجا زندگی می کرد، و من برای اولین بار رفتم، وقتی به مسکو آمدم، آنجا بودم. او از راه رفتن از Falcon به کرملین لذت می برد. و این در مورد فاصله است! من حتی اکنون روشن شدم - یک راه برای تقریبا دو ساعت، حدود ده کیلومتر ... و گاهی اوقات به اندازه کافی قدرت کافی وجود داشت و به عقب برگردیم. سپس، در خیابان Leningradsky یک Grove بود - یک مربع به طور مستقیم از ایستگاه بلاروس به Sokol - در اینجا دوست داشتم که در کنار آن راه بروم.

مناطق ناخوشایند ...

من چند بار در شب، زمانی که من هنوز نمی دانستم مسکو هنوز، معلوم شد که در شرق و جنوب شرقی قرار گرفته و در آنجا گم شده است، زیرا هنوز هیچ ناوبری وجود نداشت. من نمی توانم از آنجا بیرون بروم، بنابراین لحظات عصبی با این مناطق متصل می شوند. مسکو به نحوی ساخته شده است که عملا خیابان های موازی و عمودی وجود نداشته باشد، بنابراین در اینجا بسیار آسان است که از دست دادن نقطه عطفی و شروع به حرکت در جهت مخالف از جهت شما نیاز دارید. چنین انجمن هایی با شرق و جنوب شرقی هستند. و من واقعا دوست ندارم به منطقه Promon سوار شوم.

Muscovites متفاوت از ساکنان شهرهای دیگر ...

افرادی که در Megalopolis زندگی می کنند بیشتر از دیگران مشغول هستند. علاوه بر چیزهای اصلی در زندگی، که در هر شهر مهم است، در مسکو نیز چنین جزء از آن وجود دارد، به عنوان فاصله های طولانی - برای این فاصله ها زمان زیادی برگ، بنابراین muscovites بسیار مقرون به صرفه و مشتاقانه مربوط به زمان آنها. اغلب شما باید انتخاب کنید دقیقا چه چیزی باید وقت خود را صرف کنید - در این رابطه، باید بسیار انتخابی باشید. در مسکو، زمان مگس و عجله، و اگر شما هنوز ایستاده، پس شما می دانید که کل شهر به جلو می رود، و شما خود را در جایی پشت سر می گذارد - این یک احساس درونی است، در همه افرادی که در اینجا متولد شده اند، طولانی در این شهر حل و فصل شده است. به نظر می رسد که همه چیز همه چیز را تجربه می کند. اگر یک فرد بیکار راه رفتن در اطراف شهر، به نظر می رسد به زیبایی در خانه، بالا، راست چپ، و سپس درصد از نود و نه، که این یک مرد از بازدید کنندگان است، و او برای مدتی به مسکو وارد شده است. به محض اینکه یک فرد مسکووییت می شود، او شروع به نگاه کردن به جلو و زیر پای خود می کند. نگاه او تنها به نزدیکترین چراغ راهنمایی و طول مدت ترافیک گسترش می یابد.

من می خواهم در مسکو تغییر کنم ...

خیابان ها را صاف کنید - آنها را موازی و عمود بر یکدیگر قرار دهید. اما تقریبا غیرممکن است. و بنابراین من مسکو را تحسین می کنم و نمی خواهم چیزی را در اینجا تغییر دهم. او خیلی تغییر می کند و برای بهتر شدن تغییر می کند - قطعا است.

مقایسه مسکو با سایر پایتخت های جهان ...

اول، زمانی که در مدرسه تحصیل کردم، به ما گفته شد که مسکو بزرگترین سرمایه در جهان است. ثانیا، من فکر می کنم که مسکو با رستوران ها و مراکز خرید بهتر است که تقریبا در اطراف ساعت کار می کنند. من نمی دانم، خوب یا بد است، اما شهرهایی وجود دارد که پس از ساعت 9 بعد از ظهر شما نمی توانید هر چیزی را بخرید، باید در مورد آن نگران باشید.

و ما زیبا ترین، توسعه یافته و بزرگ مترو در جهان - همان بنای معماری! درست است، من برای مدت طولانی به او نرسیده ام ...

در آینده نزدیک من می توانم مرا ببیند ...

در برنامه جدید "شهود موسیقی" در TNT. ایده نمایش زیبا، حتی کمی خنده دار است. من به چنین تیراندازی می روم تا از آن لذت ببرم و از آن لذت ببرم، بنابراین من یک مهمان هستم که در حال حاضر در نمایشگاه دوم عظاماتا (رهبری آزمات مسعقلیف - برنامه. نویسنده). همیشه عاطفی است! و این احساسات مطلقا مثبت هستند. من می خواهم توجه داشته باشم که آزماات خیلی از دست داده و به نظر می رسد فقط عالی است. و ما، شرکت کنندگان برنامه، به طور مداوم آن را به این دلیل تحت فشار قرار دادند، و او کمی خجالت زده بود. من عمیقا متقاعد شده ام که مخاطبان با عظمت و از نمایشگاه خوشحال خواهند شد.

کنسرت در تاریخ 8 مارس در روستای لوکس Barvikha ...

این یک کنسرت نسبتا تعاملی خواهد بود که در آن مخاطب قادر به بیان درخواست های خود خواهد بود. معمولا در چنین کنسرت ها، من با چند آهنگ برنامه ریزی شده برای برنامه شروع می کنم، و سپس همه چیز به یک کنسرت به درخواست شنوندگان می رود. به طور شگفت انگیز، آن را در "Barvikha" به طور سنتی کنسرت های بسیار فعال بود. در سالن های دیگر کنسرت، ما معمولا به برنامه برنامه ریزی شده در پیشبرد ادامه می دهیم - من هنوز سعی می کنم درخواست مخاطبان را برآورده کنم، با این حال، کمتر وجود دارد. و در Barvikha، دانش آموزان بخش فعال را فعال می کنند، و من آن را دوست دارم! و البته، در چنین کنسرت هایی بدون یک آهنگ "به زیبایی" انجام نمی شود، همیشه از "سر" بپرسید، که برای مدت زمان طولانی در برنامه نیست، و من واقعا این آهنگ را دوست دارم "چقدر زیبا امروز" را دوست دارم آن را با هر فرصت.

عکس: از آرشیو شخصی والری Meladze

ادامه مطلب