انتظار در مقابل واقعیت

Anonim
انتظار در مقابل واقعیت 15145_1

این اتفاق می افتد، در میان روزهای خاکستری ما منتظر یک رویداد خاص هستیم - یک جلسه، شام، سفر؛ تصور کنید چقدر سالم خواهد بود و چی؟

این اتفاق می افتد، در میان روزهای خاکستری ما منتظر یک رویداد خاص هستیم - یک جلسه، شام، سفر؛ تصور کنید چقدر سالم خواهد بود و چی؟ فلش در جوراب شلواری به طور مستقیم قبل از خروج رفت، تاکسی دیر شد، اخبار بد بود، مانند برف بر روی سر، صدمه می زند - همه چیز به سمت بالا می رود. غیر قابل تحمل ناامید کننده در مورد کودکان چیست؟ نیروی جامع Majeure ...

من از طریق ماتین تشویق شدم، عجله کردم تا اشک های MIE را ریختم تا دستانش را با تشویق به دست آورد.

اشک ریخته شد فقط من نیستم و نه خفیف. در اولین دقیقه، پسر به اسلحه عجله کرد، پشت سر گذاشت، و ما از باغ فرار کردیم، کفش های کتانی را رها کردیم. هیچ علایق عینی برای بزرگسالان وجود نداشت - کودک خوشحال بود که برای یک سخنرانی آماده شود، هیچ کس سرزنش نمی شد، صدمه ندیده بود. فقط حباب احساسات سرریز شده و پشت سر گذاشت، هیچ چیز نمی تواند انجام شود.

اما بنابراین من می خواستم آن را بشنوم که چهار برابر بدبختی.

شب سال نو مبارک پدر و پسر خانه را برای تعطیلات تزئین می کنند، چه چیزی می تواند لمس کند؟ من گوشی را گرفتم تا ویدیو ناز را به هر دو فیلم بردارم - با چراغ ها و زنگ های زنگ. نقطه میکروسکوپی از شیر بر روی یک تی شرت در یک قاب مناسب نیست - برای حرکت، فکر کنید. "نه! من اهمیتی نمی دهم من می خواهم یک ماشین تحریر، من نمی خواهم به صرفه جویی در کمک! ": چهره اصلی عمل در یک وحشت شروع به عجله در اطراف آپارتمان.

اجازه دهید، نه، هیچ چیز، پس از یک طرف دیگر - به طور ناگهانی کودک خود را در حال حاضر به طور مونتاژ بخشی از درخت. پدر، به خاطر آوردن چیزی بیشتر یا کمتر سانسور شده است، عجله برای کمک به. من همچنین فرار کردم تا قربانی را بکشم. او شاد و شاد بود.

باشه باشه. نکته در این ویدیو نیست. خلق و خوی سال نو - این چیزی است که مهم است!

به طور خلاصه، او همچنین نیز با انبردست صعود کرد ....

اولین تعطیلات مشترک در دریا.

من امیدوار بودم که من در یک کتابچه ای با یک کتاب دروغ بگویم، چهره را با یک کلاه کاه رول گسترده ای قرار دهید، و یا Tomno به سمت چپ بپیوندید، به عنوان آفرودیت از فوم دریایی ظاهر می شود.

اما حداقل در امتداد زمین به دست آمده (شاید حتی در یک آرایش سفید) و یا خوردن بستنی در یک کافه؟

من قبلا گفته ام که در حال حاضر بیان مورد علاقه من "کاهش کفش های کتانی" است؟ ما از یک دستگاه اتوماتیک کودکان Rattleing-Ringing به دیگری عجله کردیم و از آنجایی که ساحل یخ زده بود، فقط گول خوردیم. یا بالعکس: خانه به عنوان یک سوسک بود که به سادگی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. پدر و مادر مزاحم در کنار و عصبی به خورشید نگاه می کردند، که بیشتر و بالاتر افزایش یافت.

یک زن و شوهر از صعود از کوهنوردی - از بین بردن یک مرد دوزیستان کوچک با لب های آبی از آب، و شما می توانید در خواب روزانه سقوط کنید.

و خوب، سپس روتوویروس انتخاب نکرد.

نمایش های پاره شده، سفرهای، کلاس ها در بخش ها. رسوایی، هذیان در مقابل مبارزات فرهنگی خانواده نادر است. نزاع و ناراحتی در روزهای برنامه ریزی شده.

هنگامی که من خودم را گرفتم فکر کردم که من با یک کودک بیمار عصبانی بودم، و آن نیز بود. از آنجا که تنها کسی بود که برای چیزی سرزنش کرد - من خودم! من می خواستم، منتظر بودم - فقط "من، من، من!". غول پیکر، قفل های شن و ماسه از انتظارات من را از داخل غرق شد. تخیل تصاویری را که هرگز به حقیقت نرسیده است، کشیده است. تنها یک راه وجود داشت - برای ممنوع کردن حوادث آینده، خودتان را ممنوع کنید. طرح - بله، غرق شدن در حدس، فرض ها، رویاها - نه. سونامی ویرانگر مشکل است و بلیط های عزیز از دست رفته فقط یک مزاحم هستند. یکی از بسیاری از مردم در زندگی روزمره.

بله، او دختر بهترین دوست را دوست نداشت، بله مربی سوپر، که من چند ساعت در اینترنت نوشتم، ژاکت زرد تند و زننده. پس چی؟ او حق ندارد که مطابقت، ترس، عصبانی، گریه، ریشه، در پایان. در واقعیت اطراف، همه چیز می تواند شکستن، منفجر، کثیف، مبارزه، شکستن. آره. ما فقط باید برویم هیچ چیز در جهان کامل نیست، در عین حال او پر از حوادث شاد و فرصت های فوق العاده ای است.

بله، ماتین، ماتین بود، اما چقدر گرم بود، به عنوان پسر به دقت گوش دادن به داستان پری، اعتماد به نفس خود را به دست خود را به دست من.

بله، درخت کریسمس به Casoboko آمد، و فیلم Soucharting اتفاق نمی افتد، اما ما همه با هم، تمام خانواده.

بله - هیچ سارافان سفید نبود، اما چشمان بچه های شاد، پاداش - صندلی های ترکهی در بالکن و آسمان ستاره ای وجود داشت.

بسیاری از سلول های عصبی قبل از اینکه فهمیدند، صرف نظر کردند: زمانی که آنها در مورد چگونگی آن برنده نشوند، واقعیت شگفتی های دلپذیر را ارائه می دهد.

ادامه مطلب