بلاروس در سن 12 سالگی 800 کیلومتر از خانه، در حال حاضر - ستاره باله روسی

Anonim
بلاروس در سن 12 سالگی 800 کیلومتر از خانه، در حال حاضر - ستاره باله روسی 12656_1
بلاروس در سن 12 سالگی 800 کیلومتر از خانه، در حال حاضر - ستاره باله روسی 12656_2
بلاروس در سن 12 سالگی 800 کیلومتر از خانه، در حال حاضر - ستاره باله روسی 12656_3

Cyril Sokolovsky در 21 صحنه باله تئاتر بلشوی در مسکو را فتح کرد. چهره او بر روی پوشش های براق قرار دارد، او در میلانام، پاریس و سایر پایتخت های صنعت صنعت، اغلب از خورشید در مینسک می رود. فقط به ریشه ها و زمین های بومی آن را نمی کشد. این اتفاق افتاد که استعدادهای جوان ما نمی توانیم حفظ کنیم (اگر چه ما سعی می کنیم، با این حال، تنها برای پوشش دادن دستاوردهای آن در مطبوعات جهانی، باقی مانده است، با جمع آوری تلویزیون، ما می خوابیم: "خوب انجام شده، خودمان، بلاروس. "

پسر دوست دختر مامان

Cyril به راحتی موافق است که در مورد مسیر زندگی خود بگویید. درست است، شگفتی هایی که بلاروس ها به آنها علاقه مند بودند، به دلیل مدت زمان طولانی کشور را ترک کردند - در سال 2012. Sokolovsky در یک خانواده بزرگ متولد شد (او دارای سه برادر) در شهر مینسک است. والدین پسر با استعداد با هیچ هنر و نه باله بیشتر ارتباط ندارند. همه چیز با شانس خالص اتفاق افتاد.

- من یک کودک فعال بودم، من همیشه به جایی کشیدم: او با یک مهد کودک تحصیل کرد، او سفر کرد تا سه بار در هفته سفر کند، به دایره "دستگیره های دیوانه" رفت. مادر من یک دوست دختر داشت و دختر که به رقص رفت. خوب، من به آنجا برگشتم والدین فقط نیاز به رفتن به جایی داشتند، زیرا هنوز سه فرزند در خانه وجود داشت. من در 61 سال ژیمناستیک مطالعه کردم که در Malinovka.

در ابتدا، من نمی خواستم رقص را انجام دهم: در کلاس چهارم، من فکر کردم که با تعصب هنری و قرعه کشی به مدرسه بروم. در همان سال، مردم از کالج کالج کالج دبیرستان بلاروس، کودکان را به دبیرستان تبدیل می کنند. پرسید: "کدام یک از شما رقص؟" جواب دادم. آنها به من نگاه کردند و از مخاطبین مادران و پدران خواسته بودند. برای ثبت نام در کالج، لازم بود تماشا کنید. اما ما به او نگفتیم، زیرا کالج دور بود، اما من نمی خواستم هر روز سه ساعت در جاده ها صرف کنم. در طول تابستان، سه بار در هفته (و در ماه اوت - روزانه) معلمان مادر من را صدا کردند، به طوری که او به من داد، هرچند مجموعه اصلی تمام شد. عجیب بود من به یاد می آورم، پس من به مادرم گفتم که نمی خواهم در جوراب شلواری رقص کنم، و او به من یک هدیه برای ورود به این کالج داد. به طور طبیعی، من گرفته شدم

در حال حاضر، Kirill متوجه شد که او داده های ایده آل برای باله: تغذیه، ویژگی های ساختار عضلات و رباط ها، پاهای بالا، گام، انعطاف پذیری، هماهنگی - با کلمات ساده، آن را برای این متولد شده است.

- اطلاعات فیزیکی من یک مرجع در باله است. اما من در مورد آن فورا آموختم. در ابتدا من دوست ندارم همه چیز را یاد بگیرم، اما زمانی که برای امتحان اول، من بالاترین امتیاز را در تیم داشتم، من متوجه شدم: این من بود - و به طور کامل در حرفه غرق شدم. به تدریج، درک این واقعیت است که سطح کالج بلاروس کمتر از حد متوسط ​​استانداردهای بین المللی است: هیچ شرایطی برای کودکان و آموزش سیستم وجود ندارد، همانطور که در سنت پترزبورگ یا مسکو وجود ندارد. و هنگامی که ولادیمیر Vasilyev به ما آمد تا "Anyuta" را به ما معرفی کرد، در یکی از تمرینات، او به من توصیه کرد که وارد مدرسه واگنوف در سنت پترزبورگ شود. آنچه که من از پدر و مادرم را مخفی کردم. درباره ترجمه من آنها Foundfactum را پیدا کردند. سپس من 12 ساله بودم.

در سال 15، شروع به پول کرد، و در 16 سالگی به خانواده در مینسک کمک کرد

- پدر و مادر من را در وسط سال تحصیلی به ارمغان آورد، زمستان بود. همانطور که من به یاد می آورم، در شب اول، بدون پدر و مادر که در بالش گریه می کنند، و همه چیز همه چیز را فراموش کرده و یک زندگی جدید را آغاز کرد. قبل از کلاس نهم، ما تنها با مربی و یک بار در هفته رفتیم تا به فروشگاه برویم، و هر چیز دیگری در مدرسه شبانه روزی صرف شد، آنها حتی در حیاط آکادمی پیاده شدند.

بورس تحصیلی تنها 1500 روبل روسی بود، به طوری که وقتی والدین با امور مالی مشکلی داشتند، من همیشه برای "Dashirak" کافی نبودم. من نمی دانم چگونه اکنون، اما در زمان من یک "پدربزرگ" وجود داشت: چند بار من "Lulley" دریافت کردم، اما پول هرگز برداشته نشد. اغلب مجازات برای سوگند یا یک اتاق ناهموار. همه در مدرسه شبانه روزی واقعی، تنها معلمان جهانی بودند. به عنوان مثال، من در کلاس نیکولای Tsiskaridze تولید شدم.

جایی در 15 سال، علاوه بر باله، جهان مد به زندگی من رسید. هنگامی که من به من طراح Gosh Rubachinsky نوشتم، و حتی نمی دانستم که چه کسی بود، و از همکاری خودداری کرد. اما یک سال بعد موافقت کرد و برای Vogue بریتانیا برگزار شد. از آن لحظه، من خودم را برای خودم کسب می کنم، و از 16 سال تا این روز من به والدین در مینسک کمک می کنم.

شبیه سازی پیشرفت من را در باله کاهش داد: من مجبور شدم روز شنبه پس از کلاس ها به پاریس یا میلان پرواز کنم، و روز دوشنبه در تمرین حضور داشتم. آن را کشیده بود بله، پول در آنجا شما می توانید بزرگ کسب کنید (10 هزار دلار برای قرارداد وجود دارد)، و کار از لحاظ جسمی کمتر هزینه آن است، اما من این لذت را از آن، مانند یک باله دریافت نمی کنم. بنابراین، امروز در گراف من فقط او.

پس از آزادی از آکادمی Vaganovskaya، Kirill دعوت شد تا تمام تئاتر های سنت پترزبورگ کار کند. نه کنار گذاشت و تئاتر بزرگ در مسکو. انتخاب واضح بود در سال 2019، اولین یک هنرمند جوان در طرح دریاچه سوان برگزار شد. قهرمان به طور گسترده شهرت و خارج از کشور، به ویژه در ژاپن، تقریبا تمام مشترکین حساب خود را در Instagram به دست آورد. سیریل همچنین در فیلم "شاهزاده خانم آینده" روشن شد.

اما چه قیمت؟

این سهولت در مرحله و فضل که بیننده می بیند در کار جامع و خودآموز به دست می آید: Kirill تغییر صحنه تئاتر به ورزشگاه و هر روز از صبح تا شب.

- من از ساعت 09:50 بیدار می شوم، من درمان های صبحانه، صبحانه، نوشیدنی های نوشیدنی و رفتن به تئاتر (Kirill باید مسکن را خاموش پنج دقیقه دور دور. - توجه داشته باشید. ONLINER). تمرین شروع می شود در زمان آزاد من به ورزشگاه می روم، قدرت و استقامت فیزیکی را افزایش می دهم، به طوری که با سهولت افزایش دختران. در سالن حداقل پنج بار در هفته - به چنین گرافیکی مورد استفاده. من عادت های متعادل و بد دارم من مقدار زیادی از ویتامین ها را می گیرم: گاما، امگا 3، کافئین را شلیک کرد، اگر من تمرینات زیادی داشته باشم، پس از آن - الکترولیت، اگر به ورزشگاه بروم - L- کارنیتین، L-Cortisol.

در باله، بچه ها با مشکلات زانو، پشت و شانه ها و دختران شروع می شوند و دختران به دلیل این واقعیت که آنها در نقاط رقص هستند. عمر مفید یک مرد در اینجا تا 35-40 سال است، اما اغلب به دلیل صدمات است. این واقعا سخت است، با گذشت زمان شما نیاز به قدرت بیشتری دارید، زمان بیشتری برای بازگرداندن بدن تحت همان بارها - این بر سلامت تاثیر می گذارد. آنها همیشه به طور متفاوتی پرداخت می کنند. این اتفاق می افتد که من برای یک ماه به صحنه نمی روم، اما هنوز هم مقدار خوبی خواهم داشت - فقط برای آنچه من هستم. اما من در مورد پول نیستم، اما در مورد لذت و انجام آنچه که من صمیمانه دوست دارم. در زندگی، مهمترین چیز خود را برای من تحقق بخشید، بنابراین اولین بار من نمی توانم به اندازه کافی دریافت کنم: من رقص می کنم، و من نیز برای آن پرداخت می کنم. برای من، حقوق و دستمزد جایزه دلپذیر نسبت به هدف است.

من هرگز در مورد بازگشت به مینسک فکر نکردم. حتی در حال حاضر، اگر شما کار را تکان دهید، من به Minsk نمی روم. من شنیدم که در تئاتر شما، هنرمندان در پروژه های ساختمانی برای زنده ماندن کار می کنند. برای 250 دلار کار کنید؟ نه ممنون. ما به ندرت با خویشاوندان خود را می بینیم، عمدتا از FaceTime فراخوانی می کنیم و یا به من می آیند. من با همکلاسی بلاروس یا دوران کودکی دیگر ارتباط برقرار نمی کنم. البته، به گفته والدین و برادران، من خیلی دلم برات تنگ شده، اما هر ماه برای بازدید از آنها، زمان کافی وجود ندارد. و آنها آن را درک می کنند.

و اگر چه من با بسیاری از ستاره های روسی آشنا هستم، من هیچ منحصر به فرد را در نظر نمی گیرم. اگر فرد تمایل داشته باشد، در این دنیا، هیچ چیز او را متوقف نخواهد کرد. من می خواستم - من کردم این همه است

کانال ما در تلگرام. همین الان ملحق شوید، همین الان بپیوندید!

چیزی برای گفتن وجود دارد؟ به Telegram-Bot خود بنویسید. آن را ناشناس و سریع است

چاپ مجدد متن و عکس های Onliner بدون حل و فصل سردبیران ممنوع است. [email protected].

ادامه مطلب