20+ هدایای بیش از حد خلاق هستند که تعطیلات را خراب می کنند

Anonim

انتخاب یک هدیه به عزیزان - وظیفه آسان نیست. پس از همه، حتی دانستن سلیقه ها، ترجیحات و منافع یک فرد، می توانید دریافت کنید. اما قهرمانان انتخاب امروز ما با وضعیت اشتباهات ساده مواجه بودند: آنها در تجربه خودشان آموختند که در انتخاب یک هدیه، هر دو از دست دادن کوچک و ناکامی های دلربا رخ می دهد.

ما در adme.ru هستیم، همانطور که می دانید، تعطیلات و شگفتی ها را تحسین می کنید. اما اکنون، پس از خواندن این داستان ها، کمی بیشتر درک افرادی که ترجیح می دهند پول را در روز تولد پول یا گواهینامه دریافت کنند. و به عنوان یک جایزه در پایان مقاله، داستان انتقام ماهرانه در انتظار شما است.

  • دختران در 8 مارس، کارگر یک آجر قرمز را در یک بسته بندی زیبا به ارمغان آورد. احتمالا این یک اشاره از یک خانه مشترک بود ... © Tamara Salieva / فیس بوک
  • برای 4 سال، یک کودک از یک مادر متفکرانه به یک سوت داد. ترسناک شروع شد: او به طور مداوم از هدیه لذت برد. مادر در قانون - ضروری ترین هدیه بود. پس از هفته عذاب ما، به کودک گفتم که یک هدیه تنها توسط مادربزرگ استفاده می شود، زیرا این هدیه او است و شما باید نشان دهید که چگونه او خوشحال است که آن را ارائه می دهد. © bash.im.
  • شوهر سابق من هدفون های بی سیم را خریدم، هرچند من هشدار دادم که این را به من بدهد. من با کلمات ارائه دادم که این بهترین هدیه است، اما از آنجایی که از آن قدردانی نکردم، او را ترک خواهد کرد. © Cristina Mayer / فیس بوک
  • هنگامی که عموی من، که همیشه مرد دلپذیر بود، به من چیزی بسته بندی کرد و بسیار شبیه به کنسول بازی بود. تعجب من چه زمانی بود که بسته بندی را عوض کردم و نوعی پازل فلزی را پیدا کردم ... ظاهرا، او آن را در برخی از مجله یافت. © HitchMeister / Reddit
  • عمه و عمو من به من یک ماشین تحریر شکسته برای روز تولد من دادند. به نظر می رسد قبل از آن به من بدهید، آنها به او اجازه دادند با پسر عموی خود بازی کنند. و او را شکست. © s **** evelyday / reddit

20+ هدایای بیش از حد خلاق هستند که تعطیلات را خراب می کنند 12043_1
© nikitd1251 / depositphotos

  • هنگامی که یک مرکز موسیقی مرا ارائه کرد. شما فکر می کنید که این یک هدیه بسیار جالب است، اما این واقعیت این است که او تنها شخصی من در اتاق من نیست. والدین فقط دقیقا در روز تولد من تصمیم گرفتند و آن را خریداری کنند و گفتند که این یک هدیه است. اما من به نحوی به آن نیازی نداشتم. بیشترین درک که نوعی پسر عموی من بود، که من حتی نمی دانستم، و پدر و مادرش یک بازیکن را به ما آمدند. او با یک بازیکن مد روز و جدید نشسته بود و من با این مرکز موسیقی هستم. © Albina Yusupova / Yandex.kew
  • در روز 21 سالگی، پدرش خواهر من را به یک هدیه واقعا خنک داد. و منتظر پیش بینی بودم و آنچه را که او به من داد، تعجب کرد. آن روز آن را آمد، و شما چه فکر می کنید؟ هدیه من شلوار بود بله، که در آن من به نظر می رسد که pampers من بر من قرار می گیرد. © clandestineintestine / reddit
  • سابق سابق در آن زمان، دوست پسر سابق، کارت تخفیف (!) را برای روز تولد خود ارائه داد. و به طور خاص، تبریک می گوییم، اشاره کرد که او برای من هدیه ای دارد و پیشنهاد می کند ملاقات کند. فروشگاه تنها چیزی بود که در شهر بود و در کار او بود. تا به حال، به کسی که به این داستان می گوید، هیچ کس قادر به حل این ایده نبود. © Tatyana Gayirova / فیس بوک
  • هنگامی که من هنوز یک نوجوان بودم، پسر عموی من به من بازی کامپیوتری سرد خود را داد. اوه، چطور خوشحال شدم! و چند روز بعد، او یک پیام با یک درخواست برای بازگشت هدیه نوشت، زیرا به روز رسانی برای این بازی آمده است. © _sauza_ / reddit
  • و مادربزرگ من برای هر یک از تعطیلات من قبلا چیزها را با کلمات مطرح کرد: "این من هستم، من برای مدتی به ارمغان آوردم." © Kati Mitina / فیس بوک
  • مادر من گفت: "من می خواهم به شما یک کلاه پنگ بدهم. من آن را برای 20 سال نمی پوشم. اما شما می توانید آن را رنگ و پوشیدن. " من نمی دانم چه چهره ای که در این لحظه داشتم، چون شوهرم با پای خود زیر میز به من آسیب می رساند. به نظر می رسد که منو متشکرم، من خز را نمی پوشم، "به نظر می رسد، آن را ناامید کرد. © Tatyana Ustinova / فیس بوک

20+ هدایای بیش از حد خلاق هستند که تعطیلات را خراب می کنند 12043_2
© t.denteam / depositfotos

  • اما بدترین هدیه به من عمه من داده شد. باید بلافاصله اشاره کرد که او یک دختر دارد (پسر عموی من)، که 3 سال جوانتر از من است. همانطور که خواهران بومی جوان نیستم، خانواده عمه بسیار فقیر هستند، پسر عموی باید لباس های قدیمی خود را حفظ کند. و ظاهرا، آنها همیشه با طعم من راضی نبودند، به طوری که روز تولد من مجموعه ای از لباس ها را به من داد. او بر من بزرگ بود، اما برای هماهنگی شگفت انگیز شرایط عموی من فقط آمد. © HJ **** m / yandex.kew
  • من به نحوی کرم ضد پیری دادم همه چیز چیزی نخواهد بود، فقط برای من در آن زمان 9 ساله بود و کرم به وضوح مورد استفاده قرار گرفت: هنگامی که من آن را باز کردم، من در داخل مو کشف کردم. © M3714246 / Reddit
  • پدرم که با ما زندگی نمی کند، به من 14 سال ... ماشین، جدید BMW. چرم داخلی، تجهیزات کامل. اما پس از آن، زمانی که من با مادرم صحبت کردم، معلوم شد که پدر به سادگی هدیه را اشتباه گرفته است: ماشین در نظر گرفته شده بود که دختر خود را از یک زن دیگر، که همان من، چنین تصادفی است. © Eva Masonova / Yandex.ku
  • شوهر سابق به من یک کربورتر داد. با توجه به این که من حتی حق و ماشین نیز نداشتم. من پس از تعطیلات با کلمات گذشت: "چه دروغ می گوید، و من در ماشین من قرار می دهم." © Catherine / Adme
  • من با کاوالر 4 ماه ملاقات کردم. او در مورد روز تولد من می دانست و گل را در یک گلدان به من داد (کف دست) با کلمات، آنها می گویند، متاسفم، هیچ پولی وجود ندارد. و همه چیز چیزی نخواهد بود، اما تنها او را از خانه اش آورد. ظاهرا، در حال حاضر به تدریج تصمیم به حمل وسایل من به من. © Olga Shatnikova / فیس بوک
  • عمه عروسی من یک هدیه با یک پیک ارسال کرد - یک جعبه بزرگ. و در اینجا من همه را پیش بینی می کنم، من این جعبه را در خانه باز می کنم و در شوک نشسته ام - مجموعه ای از غذاهای شوروی وجود دارد. صفحات قدیمی، بزرگ و کثیف. © Marina Maa / فیس بوک

20+ هدایای بیش از حد خلاق هستند که تعطیلات را خراب می کنند 12043_3

  • یک همکلاسی یک شوهر ملوان از فرانسه است. او از او خواسته بود که عطر فرانسوی خوب را بخرد. در حال حاضر در خانه او یک بطری خالی از زیر آب به او داد: "چی هست؟" - پاسخ داد: "چرا شما به این ارواح نیاز دارید؟ من شما را به هوا پاریس آوردم! لذت بردن! " © Vasilisa Timofeevna / فیس بوک
  • من یک بار دوست داشتم شورت توری را در جعبه هدیه عالی انجام دادم. اما زمانی که من آنها را از جعبه خارج کردم، آنها فقط در دست من بودند. در خم شدن به معنای واقعی کلمه "شکست خورده" - موضوعات به طور ناگهانی، ظاهرا. و شما چه فکر میکنید؟ معلوم شد که این شورت ها به مدت 18 سال به او ارائه شده است، اما از آنجا که اندازه نمی آمد - او یک دختر باشکوه بود - او آنها را بر روی مزرعه انداخت و آنها را با خیال راحت فراموش کرد. پس از یک دهه، از بین بردن مززانین، او را پیدا کرد، و از آنجایی که پاپ حتی بیشتر شد، تصمیم گرفت تا آنها را به کسی بدهد. "خوش به حالم. © Olga Nikitina / فیس بوک
  • برای آخرین روز تولد (من 26 ساله بودم) پدر یک براش درخشان جدید را برای کاسه توالت ارائه داد. من سعی کردم شادی را به تصویر بکشم، اما کار نکردم. آنها می گویند، پدر من کمی ناراحت بود، گفت، من از توجه او قدردانی نمی کنم. © Alexey Kozlove / Yandex.kew
  • مادربزرگ من برای سال جدید ظاهر شد، خروس به ... پر جنب و جوش بود. من به خانه می روم، به حمام میروم، و آنجا - خروس. در نتیجه، آنها به روستا، آشنا شدند. © Alexandra Marchenko / فیس بوک
  • در حال حاضر به راحتی نشسته و بر روی دستگیره نگه دارید. من به شما در مورد یک هدیه به شما می گویم، پس از آن شیطان در جهنم مجموعه ای از کمبود را به دست آورد. این در 80s بود. پدر و ماهیگیر من از یک پرواز نیمه سالانه آمده است. در دانشگاه تجارت، او گفته است: "به تازگی فوریه 23 بود، به اتاق بروید، یک هدیه را انتخاب کنید." پدر به آنجا می آید و می بیند - ملوانانی که نیم سال در خانه نبوده اند، یکنواخت تجاری، شاخهای چوبی شاخه ای بزرگ را به دست آوردند! شیپور! © Guimplen / Adme
  • سال 2010 مردی که من فقط شروع به ملاقات کردم، یک لوله در تمام لوله ها در مورد هدیه ای که آماده کردم. او چند بار گفت: "من می خواهم شما را یک هدیه بسیار گران قیمت بدهم." به مودم 3G داد. چیز، البته، مفید است، اما بعدا متوجه شدم که اپراتور تلفن همراه این مودم ها را به صورت رایگان برای اتصال به برخی از خدمات ارائه داد. © جولیا Sotnikova / Adme
  • من در یک شرکت ساختمانی خصوصی بزرگ کار می کنم. صاحب میلیونر با Pribabaha است. روز دیگر من یک هدیه ای را که قصد داشت یک دختر 12 ساله را در روز تولد بسازم، نشان دادم. به طور خلاصه، تمام کودکان بهار می روند تا یک مدرسه را در دوچرخه سواری و غلطک سوار کنند، و آن را بر روی آسانسور بنفش مونتاژ است. بنفش بلند کردن. قربانیان کارهای مورد علاقه او. © "Overheard" / IDEER
  • جشن سالگرد عروسی را جشن گرفت. ما کمی در دایره خانواده نشسته بودیم، ما با بسیاری از هدایای شگفت انگیز ارائه شدیم. ملحفه جدید تختخواب، که مادر را به عهده داشت. من واقعا لباس زیر را دوست داشتم، قرمز زرق و برق دار و از پارچه بسیار دلپذیر بود. بسته بندی باز شد، اما من زیاد نبودم، زیرا فکر کردم که مادر در قانون کیفیت را بررسی می کند. من به سرعت تخت خوابم، ظرف ها را شسته ام. شوهر به تغییر شب رفت و من روی تخت گذاشتم و از زمان خارج شدم. من صبح از خارش ناخوشایند در سراسر بدن بیدار شدم، و زمانی که نقاط قرمز روی پوست را دیدم، کمی خستگی نکردم. من به دکتر رفتم، آزمایشات را گذرانده ام - معلوم شد، آلرژی به فلفل قرمز. من تخت را در خانه بست، و آب همه قرمز است. من می ترسم که شوهرم را درباره سوء ظنهایم بگویم، اما به نظر می رسد. © "اتاق شماره 6" / VK

پاداش: "من دانه های کور را برای 8 مارس کور کردم. آیا کسی می داند دفتر اسناد خوب است که می تواند عهد را تضمین کند؟ "

20+ هدایای بیش از حد خلاق هستند که تعطیلات را خراب می کنند 12043_4
© osdesign / pikabu

و چه هدایایی برای مدت طولانی به یاد می آورید؟

ادامه مطلب