20 نفر که به مدت طولانی از کلمات "به من بدهی، لطفا بدهد"

Anonim

به طور صحیح بودجه خود را برنامه ریزی کنید - درس بسیار دشوار است. و تعجب آور نیست که همه چیز را کنار نمی گذارد. مطمئنا شما بارها و بارها با دوستداران ملاقات کردید تا "قبل از پرداخت" یا با افرادی که "در حال حاضر ₽ 50، و سپس تلفن مسدود خواهد شد" ملاقات کرد. و بدترین چیز این است که بسیاری از آنها با خیال راحت در مورد پول مشغول و حتی خشمگین هنگام یادآوری آنها از بدهی ها.

البته ما در adme.ru هستیم، ما درک می کنیم که هر چیزی در زندگی اتفاق می افتد. اما یک احساس وجود دارد که برخی از قهرمانان این انتخاب به مدت طولانی فراموش کرده اند که وجدان و حس مسئولیت است.

  • یک سال و نیم پیش ما پس از فروش ماشین پول کمی داشتیم. 1500 دلار تصمیم گرفت تا چند ماه طول بکشد. هیچ کس شک و تردید ندارد اما آنها چگونه این را انجام میدهند! بیا و چرا آنها برای ما پرداخت می کنند. برای مثال، برای تعمیر ماشین، پول را به صد مستقیم به دست کارکنان آورد. به نظر می رسد، ما فقط به چیزهای مفید و ضروری داده می شود. ما بزرگسالان عمو با عمه، 2 کودک، در آپارتمان خود، از غذا برای غذا درخواست نمی کنند. اکنون ارتباط ما با آنها چیست، حتی برای پاسخ دادن به آن دشوار است. © Tinangloss / Pikabu
  • شوهر پول همکلاسی خود را برای تعمیرات قرض داد. پول نقد داد پس از مدتی او چند هزار نفر را به کارت می رساند. به نظر می رسد که او کمیسیون را برای ترجمه از بدهی شناسایی کرده است. © Olga Olga Orekhovskaya / فیس بوک
  • با شوهر آینده خود، من آپارتمان را برداشتم - ارزان و کشته شدم، زیرا پولی به خصوص نبود. آنها شروع به قرار دادن آن به منظور قرار دادن آن به منظور، تصویر زمینه همپوشانی (حداقل ارزان، اما جدید). و تمام این مدت ما همسایگان را از زیر داشتیم: فقط برای ما از صندلی برای بلند شدن، آنها فرار کردند، قسم می خوریم که ما بیش از حد سر و صدا بودیم. آن را ادامه داد تا زمانی که از بدهی 500 خواسته شود، بیش از مهربانی فرستنده تصمیم گرفت تا بدهد. و از آن به بعد ما هرگز آنها را دیده ایم! این پیوستن موفق ترین 500 در زندگی من بود. © Cristina K / Adme
  • یک دوست 70 دلار طول کشید. پس از مدتی، من از او پرسیدم آیا او می تواند پول را به من بازگرداند، زیرا من نیاز به انجام برخی از پرداخت های فوری دارم. بعد از 15 دقیقه، او به من گفت که ترجمه را فرستاد. اما من از سیستم پرداختی آمده ام. به عنوان یک نتیجه، معلوم شد که این Balloise همه گیج شده و به جای پرتاب پول به حساب من، وابسته به شماره تلفن، تعادل من در سیم کارت در همان 70 دلار دوباره پر شده است. © Sumit Shirawta / Quora

20 نفر که به مدت طولانی از کلمات
© Reitas_Police / توییتر

  • من یک ویتالی آشنا هستم از این افراد که در ساعت 12 بعد از ظهر، نیاز به فوریه 57 دارند، زیرا برای چیزی مهم نیست. به طور مداوم هر 2 روز تلاش می کند مقادیر جزئی من را بگیرد. اما همیشه می دهد، بنابراین من کاهش می یابد، اگر چه کمی کمی. هنگامی که او از من خواسته بود تا گوشی را 20، از دست بدهد، مانند پول گم شده برای اتصال اینترنت. من می گویم: "در نقشه تنها 14، اگر شما کمک می کنید، پس از آن مهارت." این منجر به شمارش می شود و معلوم می شود که او به اندازه کافی کافی است. وجود دارد که لازم بود چیزی شبیه به ₽ 13.65 داشته باشد. من پول را ترجمه می کنم و او را با خیال راحت فراموش کرده ام. بعد از 3 دقیقه، SMS می آید: "متشکرم." برای 5 دقیقه دیگر، او تماس می گیرد و می پرسد: "فرصتی برای پرتاب دیگر ₽ 2 وجود دارد؟ من اس ام اس فرستادم - و پول ستاره دار شد. " خوب ویتالی! © benjamin22 / pikabu
  • دوست دختر از 200 دلار به دست آورد و مدتها از بازگشت آنها اجتناب کرد. چند هفته بعد از او خواسته بود تا برخی از تجهیزات را قرض بگیرد. از آنجا که ما با هم کار کردیم، او موافقت کرد. وقتی او از چیزهای او پرسید، پاسخ دادم: "یک سوال نیست. شما می توانید آنها را برای 200 دلار دریافت کنید. " این چگونه پول من را بازگرداند. © Jane Smythe / Quora
  • ازدواج ما با والدین خود نشسته ایم، لیستی از مهمانان را تشکیل می دهند. این به خانواده خواهر پدر می آید، و من به طور قطعی حاضر به دعوت از آنها نیستم. پدر می گوید: "بنابراین غیر ممکن است، او عمه بومی شما است." بله، تولد انتخاب نشده است، و اگر چنین فرصتی وجود داشته باشد، این خانم از لیست بستگان من در ابتدا پرواز می کند. وقتی که تحصیل کرده و یک بورس تحصیلی کوچک را دریافت کردم، نه تنها پول را از من پول می گرفتند ". بنابراین او یک بار از دیدار برای دیدار از شب خواسته بود و من را از دست داد، 16 ساله، از خانه اش در اواخر شب به یخ زدگی، زمانی که من به درخواست بعدی خود پاسخ دادم، پاسخ دادم که من پول نداشتم. متشکرم © Overhead / iDeer
  • مادر هر روز به من می گوید، و یک بار در ماه پول می گیرد. این طبیعی است؟ من خودم برای خدمات اجاره و خدمات عمومی پرداخت می کنم. من یک گربه دارم. من یک دوست پسر دارم. و ما همچنین باید چیزی بخوریم. اگر شما نمی دانید که چگونه برنامه ریزی کنید، برای یک دقیقه، نه بودجه بد، پس این مشکلات من نیست. © xenonwvw / توییتر
  • یکی از دوست من یک سال پیش من یک آپارتمان را در یک وام مسکن گرفتم. او فاقد اولین اقساط بود، بنابراین هر کس که تنها می توانستند، زندانی شدند. من از ₽ 40 هزار سوال کردم، وعده داده شده در نیم سال به بازگشت. این یک سال بود، تماس گرفت. او می گوید: "من به یاد دارم، به یاد داشته باشم! اما ما در حال حاضر تعمیر، و نه ساده، اما با داستان! پول زیادی برگ می کند تا زمستان من برگشتم. " خوب به مردم: خرید آپارتمان، و در حال حاضر در هزینه من تعمیر "با داستان" انجام دهید. © SilverChiffa / Adme

20 نفر که به مدت طولانی از کلمات
© anrar28 / توییتر

  • یک آشنا به مدت طولانی از من دور شده است و وعده داده است که در یک ماه ارائه شود. و تمام غذاهای صبحانه. دیروز من او را با درخواست برای بازگشت وظیفه تماس گرفتم. من به گونه ای فرستاده ام که من از تلفن شرمنده ام. اما صفحه خود را در شبکه اجتماعی "Vkontakte"، که او کفش های کفش، لباس ها و چیز دیگری را به یکی از شماره تلفن من ثبت می کند. امروز من صبح به این صفحه رفتم و رمز عبور را تغییر دادم. او تماس گرفت و گفت من یک مرد اب زیر کاه بودم. او پاسخ داد که اگر تا ساعت 6 بعد از ظهر من پول من را دریافت نخواهم کرد، من صفحه را حذف خواهم کرد. من هنوز منتظر وضعیت حل شده هستم. © hayabusa3 / pikabu
  • هنگامی که دوستان از چیزها یا پول وام میپرسند، همیشه با آنچه که آنها را قرض می داد، می گیرید. بنابراین من هر چیزی را به یاد می آورم. و هنگامی که زمان به بازگشت بدهی می رسد، من فقط آن را پرت می کنم. © Overhead / iDeer
  • مادر من در دوران شوروی تنها با یک کودک کوچک باقی مانده بود. در روز حقوق و دستمزد، همکار از یک مقدار مناسب و معقول برای کت و شلوار زنانه کمی خواسته بود، او قصد داشت در یک هفته به او بدهد. در نتیجه، من هیچ چیز را به من نگفتم، خودم را با کمبود پول گفتم. بقیه همکاران از شرایط آگاه بودند. در روز حقوق و دستمزد بعدی، آنها یک عمه مضر را به دیوار تنظیم کردند و شروع به شرمسار کردند، آنها می گویند، از شما تشکیل نشده است: شما و شوهرتان و والدین، و او (مادر من) تنها با کودک زنده ماند. بنابراین، این زن پول مادر خود را در چهره با کلمات پرتاب کرد: "به خاطر شما ما بدون بودجه ماندیم!" © Elizaveta Suvorova / فیس بوک
  • 3 سال پیش، پسر با بستگان بسیار بیمار بود، آنها دارایی های بدی داشتند، بنابراین والدین من به آنها پول می دادند تا یک ماشین را خریداری کنند. حالا همه چیز را به نظر می رسد. خوب، والدین اشاره کردند که زمان فکر کردن در مورد بازگشت بدهی بود. در پاسخ آنها گفته شد که این پسر جانشین خانواده است، بنابراین بیماری او مشکل اصلی کل خانواده بود و هیچ کس به آنها پول نمی دهد. این است که ما بستگان خود را از دست می دهیم. © Overhead / iDeer
  • من 40 دلار به یک دوست و 140 یورو به سوی دیگر قرض دادم، زیرا آنها واقعا پول نیاز داشتند. و در حال حاضر من می بینم که چگونه یک نفر در Snapchat، که یک تلویزیون جدید 50 اینچی را خریداری کرد، و دیگر طرفین را از دست ندهید. اما زمانی که به آنها می گویم که من اکنون با امور مالی بد هستم، و از شما می خواهم بدهی بدهد، هر دو می گویند که آنها خودشان هستند. این فقط روز بعد است، آنها دوباره عکس های خود را با خرید های جدید ارائه می دهند. به نظر می رسد که رابطه ما پایان خواهد یافت. © mutschgi / reddit

20 نفر که به مدت طولانی از کلمات
© hanniaknow / توییتر

  • شوهر مورد علاقه از ابتدای رابطه ما به طور مداوم به من دروغ گفت. این چیزهای کوچک است، پس از آن بزرگ است. دوست داشتنی و معتقد بود ناامیدی باعث شد من به تلفن و مکاتبات صعود کنم. اما من عاشق - منتظر بودم، ناگهان چه تغییر خواهد کرد. آخرین قطره یک کارت اعتباری بود که توسط مخفیانه از من باز شد، با بدهی 2 حقوق او. من همه چیزهایی را که فکر می کردم بیان کردم، گزارش داد که در طول تمام دروغ های او، یک و نیم ماه به بستن وام و بازگرداندن اعتماد من داد. و خودش دیگر نمی داند چرا این همه. © Overhead / iDeer
  • من یک مارینا همسایه داشتم خودش، شوهر عاشق زندگی نور و دسته ای از کودکان است که تعداد آنها به طور مداوم افزایش می یابد. من از کلمه ای که این خانم جوان به طور منظم به من تبدیل شده بود شگفت زده شدم. - نیک، به من یک صابون فروشگاه بدهید، و سپس باید پوشک کوچک را بشویید ... - نیک، من می خواهم پنکیک را برای صبحانه بسازم، به من 3 تخم مرغ بده. - نیک، دختر ارشد یک بلیط به اردوگاه داده شد، و او هیچ لباس شنا نداشت، من نیاز به یک پول کمی دارم. احساس این که این فرزندان من هستند، من او را به تربیتی منتقل کردم. در ابتدا من مودبانه منتظر بودم، و سپس به مارینا در مورد بدهی یاد کردم. تعجب او بی حد و حصر بود: "و چگونه می توانم به شما بدهم؟ ما کار نمی کنیم، و مزایای غذا به اندازه کافی به اندازه کافی! " © کاربر حذف شده / adme
  • برادر من یک "کودک طلایی" است. والدین به طور مداوم به او چیزهایی دادند و من را به من گفتند و خواهر من همین کار را انجام داد. بنابراین، برادر پول را از داماد من گرفت و من پیچیده شدم و هشدار نگرفتم که این کار غیرممکن بود. به طور طبیعی، زمانی که بازگشت وظیفه نزدیک شد، برادر گفت که او هیچ پولی ندارد. در حال حاضر، عروسک من می خواهد به او شکایت کند، و والدین سکوت می کنند و تقاضا می کنند که من با این "بد" مرد رابطه را شکستن. © Thrawrraloan / Reddit

و چگونه در مورد دوستداران پول احساس می کنید؟ این اتفاق افتاد که شما بدهی را نگرفتید؟

ادامه مطلب