شکار فانتوم: "مه سبز" مرد مددین و ارواح سانفرانسیسکو

Anonim
شکار فانتوم:

Green Fog Maddine و همکاران دائمی او از سال های اخیر - برادران ایوان و همکاری های گالن جانسونوف با ایوان و گالن جانسون حذف شده و / یا فیلم های متحرک: "جلسات" (SENCS، 2016)، "FOG سبز" ( Green Fog، 2017)، "عناصر" (Accence، 2018)، "من را به عنوان رئیس تیم هورتون" (به من سر تیم هورتون، 2018). به لطف سفارشات سودمند برای ایجاد یک فیلم کارت پستال اختصاص یافته به 60 جشنواره بین المللی فیلم در سانفرانسیسکو ظاهر شد. در فیلمنامه Maddina، قبلا یک "کارت پستال" وجود داشت - "پدرم 100 ساله است" (پدرم 100 ساله است، 2005) برای سالگرد روبرتو روسلینی، اما پرونده خاص بود. اسکریپت برای این فیلم Isabella Rosselini، دختر Jubilee و یکی از بازیگران دائمی مددین را نوشت. او همچنین تقریبا تمام نقش ها را در این فانتزی سینمایی انجام داد. منبع الهام بخش بسیار نزدیک ترین تاریخ و خاطرات دوران کودکی کودکان و کار او بود.

ایجاد "مه سبز" (مه سبز، 2017) یک کار پیچیده را قبل از مدیران انجام داد. "فیلم کارت پستال در مورد شهر" افکار را در مورد خسته کننده از همان نوع گونه های قابل تشخیص، پاتو های غیر ضروری و برخی نادرست به ارمغان می آورد. فرم ابتدایی، شامل مسطح بودن، زمان بندی کم و ویژگی های قابل تشخیص ... با این حال، نمونه های دیگر، به عنوان مثال "درباره Nice" (à propos de nice، 1930) ژان Vigo وجود دارد. همراه با اپراتور، بوریس کافمن Vigo با مشتاقانه "طبیعت" را راه اندازی کرد - شخصیت های رنگارنگ برای مقاله خود در مورد شهر. "با توجه به خوب" - تنها دید از تصویر گونه. بیماری کارگردان و ناامیدی او اپتیک را برای یک فیلم بسیار شخصی از نویسنده که در فضای خارجی و رد آن قرار گرفته است، دیکته کرد.

یکی از فیلم های "شهری" Madedina "Winnipeg من" است (Winnipeg، 2007). Autobiographical، و بنابراین، مدیر فیلم صمیمی ترین نه تنها به تاریخ شهر بومی، بلکه خانواده نویسنده نیز اختصاص داده شده است. روایت در آن توسط دهان قهرمان انجام می شود، به اندازه کافی عجیب و غریب، Winnipeg ترک. صدای پیمایش از چهره مددین خود جزئیات غیر آزادی را درباره Winnipeg می گوید: این سردترین شهر بر روی زمین است، این شهر Lunatikov است، که در Winnipegians کلمه "اگر" الهام از وحشت، و در همان هر روز هر روز در وینیپگ - روز "اگر" قهرمان این تصویر بیشتر از همه می خواهد فرار از شهر و نشسته در قطار، که شب زمستان خوش شانس است. در گرمای خودرویی ماشین، او خواب میبیند. رویاها و خاطرات یک منطق ذهنی پر از انجمن ها ایجاد می کنند، پیشینی با هیچ طرح همخوانی ندارد. نویسنده این منطق عمیق به زمان غوطه ور است و شروع به آزمایش در ایجاد یک فیلم در مورد این سفر می کند. اگر شما خود را باور دارید، "تنها ایجاد یک فیلم، شما می توانید خود را از قدرت خانواده و شهر آزاد کنید." خواب خواب و حافظه کمک می کند تا آن را غیر ممکن می سازد: برای بازگرداندن ارتباط با بستگان مرده (قهرمان خود را در فیلم خود را جایگزین بازیگران خاص انتخاب شده) و توپوگرافی از دست رفته، به لطف فریم های کرونیکل بازسازی شده است. نتیجه تجربه عملی، آرامش فراموش شده است. قهرمان متوقف می شود به یاد می آورد که شهرهای کودکی او دیگر نیست، که برادرش و پدرش فوت کرد. او شهر را می گیرد و با او آشکار می شود، که به لطف وینیپگا به لطف وینیپگا است که او بوده است. و شهر سرانجام به او اجازه داد.

شکار فانتوم:
"مه سبز" "مه سبز"

اما اگر وینیپگ فضایی غنی از تجارب شخصی، ترس های کودکانه و جوایز جوان است، یعنی تصاویر به معنای واقعی کلمه کپی رایت، سانفرانسیسکو، کاملا شهر بی نظیر شخص دیگری است. برای رسیدن به او، Sinefil مشتاق تنها می تواند از طریق امکانات سینمای موجود در حال حاضر باشد. برای ایجاد یک "مه سبز" Maddin و همکاران آن با Azart Vigo جستجو برای مواد. اما نه در واقعی سان فرانسیسکو، بلکه در فیلم هایی که ظاهر شهر را دستگیر کردند. "مه سبز" یک فیلم کاملا مونتاژ است که فریم های مجاور مسالمت آمیز از فیلم های کلاسیک، نمایش های تلویزیونی، محصولات کمی شناخته شده B، غلطک ها با یوتیوب است. نویسندگان این فیلم بیش از صد نقاشی در حقوق برابر است - تنها حضور انتخاب تنها حضور در فریم های سان فرانسیسکو یا اطراف آن بود.

احتمالا فیلم شناخته شده ترین فیلم San Francisco یک فرقه "سرگیجه" است (سرگیجه، 1958) آلفرد هیکوکا. منتقدان "Green Green" به نام کولاژ "بازسازی" این فیلم (به طور مستقیم از "سرگیجه" تنها یک فریم کوتاه استفاده شد)، نویسندگان واقعا "سرگیجه" را بازسازی کردند، اما این بازسازی، گمانه زنی است و شبیه به شکار فانتوم ها است فیلم Hichkok، به جای پازل دقیق. در "مه سبز"، همانطور که در "سرگیجه"، وسواس ناپدید شد و تمایل به تحمیل او منجر به پیشگویی مبهم بازگشت از راه دور از راه دور شد. بیننده واقعا طرح فیلم Hitchcock را به رسمیت می شناسد، اما تنها در ارتباط با اصل است. در حالی که در حال کار بر روی تصویر Maddin و همکارانش آن شگفت زده شد که چگونه اغلب اشیاء از همان زاویه به لنز از دوربین های مختلف فیلمبرداری های مختلف، با همان Mitanese، با همان شخصیت های دیگر کاهش یافت. تصاویر معروف به شدت به شدت در آگاهی هستند که یک بار در یک زمان، مدیران طرح ها و کلیشه ها را تکرار می کنند، فیلم های جدید و بیشتر را به جهان تولید می کنند و مخاطبان تماشاگران را در یک بار می خوانند، حتی بدون تحقق این به طور کامل. دوقلوهای قهرمانان فیلم Hitchcock، در حال چرخش در پروازهای و پیگیری نقاشی های کاملا دیگر، نه تنها از ترس از دست دادن منحصر به فرد خاطرات الهام بخش، بلکه نشان دهنده کمبود وحشتناک سیلندر است.

"مه سبز" دشوارتر از "تمیز کردن" سرگیجه "است: نویسندگان اضافی را معرفی می کنند - واقعیت دوم فیلم. کارآگاهان، بررسی ظاهر یک مه سبز در شهر، فیلم ها را از بخش هایی که از آن و طرح "سرگیجه" قرار می گیرند، تماشا می کند. این طرح فراتر از دستگاه پروجکشن است و گسترده تر آن را می دهد - او مرزهای همه واقعیت های اولیه را برطرف می کند، از کنترل خارج می شود. در نهایی، قهرمانان هیچ چیز دیگری وجود ندارد، به جز نابود کردن فریم های انتخاب شده.

کارآگاهان Ego Maddine و جانسون را تغییر می دهند. در جستجوی یک پاسخ به سوال در مورد ماهیت مه، قهرمانان در کلیپ های محبوب در دهه 1990 از همگام سازی Band Sync آمریکایی به دست می آیند. ظهور مردان جوان شیرین در جنگل های نزدیک سانفرانسیسکو شخصیت ها را از بین می برد تا از دستیار خودداری کنند تا "دیگر" رکورد جنگل را نشان دهند. در شکستن فنی بین دیدگاه ها، یک کارآگاه دیگر می پرسد: "و ما چه چیزی را دنبال می کنیم؟" و پاسخ بسیار صادقانه می شود: "من نمی دانم." به همین ترتیب، نویسندگان تومان سبز دقیقا نمی دانستند که آنها به دنبال آن هستند، اما به محض این که در طول چند ساعت، جستجو ظاهر شد، ناخودآگاه با اعتماد به نفس نشان داد که این چیزی بود که مورد نیاز بود. به نظر می رسد فریم به نظر می رسد که خودشان به لطف انجمن ها در روایت قرار گرفتند. این ایده که تمامی فیلم هایی که فریم های کوچک آنها وارد "مه سبز" شده بودند به طور بالقوه به یکدیگر مرتبط بودند، درگیر شدن به پرتگاه های غیر منطقی - مقامات نویسندگان در مورد مواد از دست رفته اند. این فیلم را به واقعیت تسلط می دهد، محل سان فرانسیسکو را تعیین می کند و تصویر خود را ایجاد می کند. سینما متوقف می شود بازتاب واقعیت، آن را شروع به تشکیل آن.

شکار فانتوم:
"مه سبز" "مه سبز"

در اومیک نفیس خود، Hitchkoku "لباس به قتل" (لباس پوشیدن به کشتن، 1980) Brian de Palma یک نشست قهرمانان در موزه هنر مدرن را بدون یک کلمه گرفت. دقیقا ده دقیقه بعد، صحنه تنش طول می کشد، که در طی آن یک بازی با نقش های در حال تغییر وجود دارد: در مردان و زن، فداکاری و تعقیب کننده. موزه یک فضا است، که توسط تصاویر بصری مورد توجه قرار می گیرد، و بنابراین - فضای سکوت. اولین کلمات قهرمان آنجی دیکنسون تنها از مراحل، در مرز واقعیت عادی گرفته شده است. در مقایسه با فریم های مشابه در یک موزه از "سرگیجه" - این عمدا طولانی و آهسته است، دردناک برای صحنه بیننده. عدم گفتگوها در آن به طور طبیعی و به طور طبیعی به طور طبیعی.

Maddine (طرفداران Thyough John) و جانسون به مرحله رادیکال تر رفتند: آنها تقریبا تمامی کپی ها را از فریم های مورد استفاده در مه سبز قطع می کنند. در صحنه های مربوط به گفتگوها، فقط تفاهم، مکث، تشویق، دیدگاه های فکری، به طور متناقض، تقویت اثر کلمات غیر قابل اعتماد. برای یک اثر کمیک، ناگزیر ناشی از تفکر چنین جاذبه ای است، لازم است بدانیم که صحنه ها از معنی محروم نیستند. با توجه به این واقعیت که این به معنای واقعی کلمه بین کلمات، با تجربه انباشته شده در طول فیلم های دیگر با همان صحنه های معمول، شما می توانید محتوای را بازگردانید. اما این پذیرش به هیچ وجه به منظور بیننده برای شکستن چالش شانس نیست. در عوض، به منظور در نظر گرفتن لایه کاملا غیر قابل درک بدون استفاده از قیچی های مونتاژ، پنهان پشت دیکتاتوری نویسنده و تفکر بصری بی اثر، عادت به اتصال عبارات و طرح های ژانر است.

فریم ها با آیکون ستیزه جویان دهه 1990 Chuck Norris دوست داشتنی در بخش دوم فیلم تحت عنوان "Catatonia" قرار گرفته اند. Katatonia، یا یک استپور، این است که به طور کامل غیر منتظره است که در عملکرد نوریس مشاهده شود، اما آن را حتی بیشتر - به معنای واقعی کلمه یک اشتیاق وجودی است که برای نه یک و نه حتی دو فریم قرار دارد. مددین و جانسون بیننده را به حقیقت درک می کنند، توجه به میزان شکوه و وابستگی به کدهای و زمینه هایی که در صنعت تشکیل شده است، توجه می کنند.

شکار فانتوم:
"مه سبز" "مه سبز"

یکی از عبارات چندگانه، پس از همه، صدایی در "مه سبز": "شهرهای جهان در حال مرگ هستند". در جای خود هیولا و پولیپ وجود دارد، بر روی نمای ساختمان ها روبرو می شوند. و نه فقط ساختمان ها - داستان ها، حافظه و تجربیات خصوصی. در "Tuman سبز" یک آبشار مداوم از تکنیک های سینمایی، تاریخ شهر گفته شده است - از ورود اسپانیایی ها به زمین آینده سانفرانسیسکو به زمین لرزه و تخریب کامل این شهر. برداشت فاجعه، و احتمالا، مه بسیار سبز همان بود - و این فقط یکی از تفسیرهای احتمالی است. شهر، که توسط زلزله نابود شده است، از یک طرف، در طرح نقاشی، از سوی دیگر، در یک داستان واقعی، که عمدتا برای حل و فصل ساحلی آمریکا است، نوشته شده است. ویرانه ها در بسیاری جهات - تصویر انعکاس، خودآگاهی فرهنگ، بازتاب ها بر منابع خودشان. جستجو و ورود به فیلم از فریم های متعدد از تخریب شهر یک دید است که متعلق به گروه زیبایی شناختی عالی است. این الهام بخش ترس است، آن را از آگاهی از فرصت استفاده می کند و پتانسیل ناخودآگاه را باز می کند.

علاوه بر "سرگیجه"، مددین و همکارانش حداقل یک منبع دیگر الهام بخش داشتند - فیلم جان نجار "مه" (مه، 1980). این نه تنها در مورد هماهنگی جزئی از توطئه ها بلکه در مورد نگرش نسبت به شهر است. در فیلم کارپنتر، شهر آنتونیو خلیج آماده جشن قرن از تاریخ بنیاد است، اما تعطیلات توسط یک پدیده طبیعی ناشناخته تحت تأثیر قرار می گیرد - یک مه فکری سرد سرد است که مستقیما از اقیانوس عبور می کند. افسانه ای، در پرولگ گفت، می گوید که کشتی به سواحل رفت تا پایه ریزی حل و فصل، غرق شدن، تلاش برای نزدیک شدن به آتش سوزی قابل مشاهده از ساحل. FOG از تیم خطر خرابکاری را مخفی کرد. خدمه آن کشتی هنوز در پایین استراحت می کند، اما چشم آنها باز است. مه، که به کشتی خراب شد، همچنین به طور غیر قابل توضیح ناپدید شد، همانطور که ظاهر شد، اما همه گفتند که مه به بازگشت، و افرادی که در پایین دریا دروغ می گویند، دوباره افزایش خواهد یافت و به دنبال آتش سوزی، که آنها را به دنبال آنها به مرگ سرد تیره در مه دود پنهان ارواح غم انگیز، تشنه. فیلم مددین و جانسون بازگشت مه، این زمان در خلیج آنتونیو لعنتی (در نزدیکی لس آنجلس) و در سانفرانسیسکو نیست. بنابراین، این یک خدمه نیست، بلکه یک تصویر فراموش شده است.

کارپنتر بارها و بارها بر روی فیلم های خود تأثیر می گذارد، "مه" با "Laeye" ادگار آلن با "سرگیجه" همراه است. Carpenter خطوط را از داستان به عنوان یک EPIGRAPH، Hichkok در فیلم خود را یک پارافاز از یک کار ادبی ایجاد کرد. علاوه بر این، یکی از نقش ها در "تومان"، جانت لی را انجام می دهد - بازیگر Hichkokovskaya، برای سال های بسیاری او تبدیل به یک چالش از "روانگردان" درخشان است، و دختر لی - جیمی لی کورتیس در دهه 1970 و 1980 یکی خواهد بود از هنرپیشه های مورد علاقه نجار و نقش اصلی در "تومان" را بازی خواهد کرد. با این حال، مددین نیز به طور غیرمستقیم از طریق هنرمند Odylone Redon به کار گرفته شده است. فیلم "Odilon Redon، یا Eye، افزایش ابدیت، مانند یک بالون" (Odilon Redon یا چشم مانند یک بالن بالون عجیب و غریب نسبت به Infinity، 1995) تحت تأثیر تصاویر غم انگیز از نقاشی های هنرمند، که تحت تاثیر بزرگ بود، ایجاد شد از شعر هم همینطور. A. P. در اطراف "مه سبز"، یکپارچگی محرمانه بودن محرمانه بودن به دنیای ضمنی عمومی "هنر کابوس" بوجود می آید.

"FOG" نجار و "سرگیجه" Hichkok در قطب های مختلف واقع شده است: غیر منطقی (ترسناک عرفانی کم بودجه) و عقلانی (کارآگاه بسیار هوشمند / هیجان انگیز). در "FOG سبز"، این antipodes رسمی، در حالی که حفظ ویژگی های خود را، یک تصویر قانع کننده جدید تولید می کند.

فراموش شده، در غیر این صورت فیلم های ناشناخته تبدیل به یک پنجره به آینده سینما می شوند، زیرا آنها نشان می دهند که حتی در چنین شکل آنها همچنان وجود دارد که قدرت خود را خسته نمی کند، به رغم "خشونت"، تولید شده توسط نصب شده است. با تشکر از "مه سبز"، این فیلم ها یک فرم جدید ایجاد می کنند و یک معنی جدید را ایجاد می کنند، انرژی ناخودآگاه سازندگان را آزاد می کنند و در بیننده طعم فریم نا آشنا، بی نظیر و فریم را از بین می برند. "FOG سبز" چند لایه است، ارواح پارچه ای را بافته شده اند که در آن تاریخ شهر، نشانه های فیلم، بازتاب های طبیعت و تکامل زبان فیلم متصل می شود.

ادامه مطلب