19 رزرو ناخوشایند که مردم هنوز شرمنده هستند

Anonim

توییتر تبدیل به یک موضوع محبوب در مورد رزرو های تصادفی که آنها شرمنده است. ما می دانیم، این نیز برای شما اتفاق افتاد:

19 رزرو ناخوشایند که مردم هنوز شرمنده هستند 10932_1

من اکنون به جای "توقف بعدی" گفتم "شب بخیر" !!!!!! برای کل مینی بوس!

یک بار پس از کار در اغذیه فروشی، من به فروشنده به صندوق پول رفتم و تقریبا هر مشتری یک "اشتیاق دلپذیر" را بیان کرد (حتی یک مرد که کاندوم را خریداری کرد). مغز من در چنین شرایطی ساده است: "من نیستم، نمی توانید دست بکشید."

از سال گذشته، من "Starbax" را ترک کردم، در هر "متشکرم" پاسخ داد: "متشکرم." برای مثال، بسیار مضحک بود.

یک مورد زمانی بود که من از "Dixie" صندوقدار "بسته" مورد نیاز نیست؟ " لازم بود چهره او را ببینم، پس متوجه شدم که چه گفتم.

به نوعی قهوه را در کافی شاپ خریدم و سوال "نام شما چیست؟" پاسخ "کارت"

با این حال، نام معلم در مدرسه Maam به طور تصادفی، بله؟

هنگامی که مرد جوان سابق من به من عمو میشا نامید.

کلاس در 5 به نوعی به هیئت مدیره آمد تا در مورد پاریس صحبت کند و به جای "مشهور" شکوفا شده به "پراکنده". PI ** ET، آتنا وعده داده شده برای کمک به پاریس بسته بندی شده است. هنوز در گوش، معلم Rzhach وجود دارد و کلمات او "پاریس ضعیف!" تقریبا 20 سال گذشت، X ** هنگام فراموش کردن.

در سال های تحصیلی من واقعا عقب مانده ام. در آخر هفته، مراسم خاکسپاری از بستگان وجود داشت، برای اولین بار این همه، نگران، قابل فهم بود. و روز دوشنبه، من به مدرسه آمدم، من در اتاق غذاخوری غذا خوردم و به جای "متشکرم" چندین بار از خود گذشتم و رفتم.

من یک بار یک تاکسی دستور دادم و به جای "ورودی سوم" گفت: "سوم زیر ** ب".

به اینترکام دعوت شد و پرسید: "سلام، آیا شما در خانه هستید؟"

کار با اسناد نیمی از سال پیش، زمانی که آنها پرسیدند: "چگونه به N" در خیابان، آیا شما "پاسپورت با من" را ارائه دادید؟ "

به نوعی ساحل متوجه نشدند که اتاق پانسمان اشغال شده بود و رفت و به جای "متاسفم" گفت: "سلام، چطور؟" BL ****، تا کنون شرمنده است.

ب * من یک بار در مسابقه زیبایی در یک کارت کسب و کار ارائه شده از صحنه E ** صفر "من می خواهم شما را به آرزو ..." مکث بی دست و پا خود را، در حالی که من از خودم گفته ام، اما مغز ترسناک متوقف نشد " ... خوشبختی، سلامت "

من یک زن را در یک زن در فروشگاه فشار دادم، و به جای "متاسفم" گفت: "عذرخواهی".

چند روز پیش در فروشگاه لباس به یک مانکن سقوط کرد، به او عذرخواهی کرد، پس متوجه شد که این یک مرد نبود و گفت: "آه، متاسفم، فکر کردم شما زنده بودید" و بیشتر رفتم. و چند ثانیه آن را به من آمد که من با یک مانکن صحبت کردم. مادر من به شدت به من نگاه کرد.

من به یاد می آورم تا زمانی که یک درس دیر شده است، به دفتر رفته و به جای "متاسفم برای اواخر" حماسی خسته شده "متشکرم از دیر شدن از شما سپاسگزارم."

من به ایستگاه مترو می روم تا گذر را دوباره پر کنم، من فکر می کنم که شما نیاز به خرید سیگار دارید. خوب، و البته، من عبور و پول را در پنجره توسط اپراتور قرار داده ام و به او می گویم: "سلام، آیا LM با یک دکمه وجود دارد؟"

این همکار این گزارش را در مقابل او برگزار می کند، تلفن بر روی میز تماس می گیرد، او به آرامی گزارش را باز می کند و به سلامتی صحبت می کند. یا قابل توجه بود

ادامه مطلب