Overhead در مسکو: آنچه شما در مورد این هفته صحبت کردید

    Anonim
    Overhead در مسکو: آنچه شما در مورد این هفته صحبت کردید 22913_1

    - سلام. آیا می توانید پنج صد روبل را به کارت پرتاب کنید؟ ولی؟ پاک کردن ولی؟ نه، البته، مجازات نشده است. من هم خودم را نخواهم گذاشت.

    - من به طور کلی شگفت زده شده ام که چگونه Ruslan با پرستار ارتباط برقرار کرده است. بیایید به سواری بپردازیم، او به او می گوید: "ردیف!" او گرفت، به این معنی بود که من رفتم. مطیع چنین روسلان به او: "استراحت!" که بر روی نیمکت نشسته بود، نشسته است. او را دوباره او را روسلان: "سوار!" مثل اینکه سگ با پسرش گیج شده است.

    به طور کلی، در مترو، من بیشترین مرد را با Belyash دوست دارم. ون عشق ساده است

    من به طور کلی در این کرونویروس ناامید شدم. او اساسا تنها در افراد خوب هدف قرار گرفت و من از آن متنفر هستم، به دلایلی که همه آنها بیمار نیستند.

    - من هم نمی دانم چه باید بکنم. بنابراین این مهد کودک Za * al. و من می ترسم به مدرسه بدهم.

    - آه بله. شما مانند TimoFeev نشسته به نشستن تا 12 شب ریاضیات برای حل.

    - بله، به عنوان اگر من برای مدرسه من در این ریاضیات کافی نبودم.

    - نه، چه کاری در این کار انجام می دهید، چه؟ نشستن حداقل، به طوری که منافع بود، و نه یک صندلی. پول؟ بله، و شما پول ندارید تمام وقت من برای شما گریه می کنم

    - بله، مردان به طور کلی در همه جا می آیند. به زودی زنان در محل های ساخت و ساز شخم می زنند و مردان در دفتر جعبه نشسته اند.

    - بله، آنها در حال حاضر نشسته اند، کتان، در دفتر جعبه. شما به Dixie بروید

    - من در Dixie هستم؟ ما یک پسر جوان در "پنج" داریم. سالم. این نشان می دهد که روشن است که حتی نوشیدنی نیست.

    - امروز من حاضر به بوسه صلیب امروز در کلیسا بر روی غسل تعمید. بنابراین پدر فقط سر من را با این صلیب به دست آورد. اما حتی خنده دار. هنگامی که من صلیب را کشیدم، حتی چشمانم را پوش کردم. اما پدر اشتباه نبود و به آرامی بر پیشانی خود افتاد. سپس او گفت که همان داستان با آواز خواندن در کلیسای کلیسا بود، که از آن او نیز انتظار نداشت که او را از دست ندهد و رد شود.

    - من دیروز در اولین تغییر کار کردم، و تا اواسط روز من خیلی سرد شدم، حق یادگیری، و سپس خریداران سیل گرفتند. من فکر می کنم: خوب، X * آیا شما آمد، من بدون تو بودم، بنابراین P ** Dato بود؟!

    - ما، به این معنی است که شما یاد خواهید گرفت که چگونه با شما انجام دهید. تمرین با شما سپس شما بدون من امتحان کنید سپس می توانیم ویدیو کنیم. سپس مژه ها را انجام خواهیم داد، سپس من هنوز هم یک لایه برداری را برای چهره نشان خواهم داد، سپس ماساژ.

    - ماساژ، بیش از حد، تماس ویدیویی؟

    - خوب، مرحله اولیه ممکن است فقط به یوتیوب نگاه کنید، و سپس حل کنید.

    - همه جا این اعتراضات، در همه جا همه تهاجمی هستند. و فیلم های تهاجمی تر.

    - و بازی ها؟

    - آه آره، مهم نیست که چگونه به نیکیتا می روید، تمام وقت کسی را می کشد.

    - این نیز 23 فوریه است. احمقانه از ده، به نظر می رسد، فرد در کار در ارتش تنها پدربزرگ، که در بخش مهندسی کار می کند خدمت کرده است. بقیه مثل ماست پس هیچ کس هدیه ما را نمی دهد؟ ما در شرایط برابر هستیم. من همچنین می خواهم عطر و طعم برای ماشین!

    - اخبار، به این معنی، رئیس جمهور ما بدون کلاه در یخبندان است. بله، و خوب، که بدون کلاه، شما می بینید؟ از شما خواهش میکنم!

    "هنگامی که من فقط به مسکو رسیدم، چادر با سگ های داغ در نزدیکی کتابخانه لنینیست ایستاده بود. و من پولی داشتم، اما خیلی زیاد بود، زیرا من تمام روز را در مرکز راه می رفتم. و من به این چادر می روم و بپرسم: "چه چیزی می توانید در اینجا 30 روبل بخورید؟" و آنجا عمه به من می گوید: "هیچ چیز!"

    "او من است:" عشق، شارژر را به ارمغان بیاورید. " و من وقتی که من به نحوی من را صدا می زنم، تکان می خورم. چی، BL * H، روشن نیست که من هستم، چه؟ شما، BL *، آیا شما واقعا می خواهید یک TRA * با یک خرگوش؟

    - alla، تاتیان؟ این ریتا است، بله Rieteltor ما یک ترافیک ترافیک در بزرگراه ورشو داریم. بنابراین من ماشین را ترک کردم و حالا من به Minibus به مترو رسید. من با حمل و نقل عمومی به شما می روم، من در 20 دقیقه خواهم بود. من از من عذر خواهی می کنم، چنین لحظات کاری. باشه. ولی؟ پول نقد؟ تماس می تواند، اما شما تعداد تقریبی حدود یکصد و پنجاه هزار دارید. آیا شما آماده ارائه چنین مبلغی پول نقد هستید؟ پوشش؟ .. بله، در اصل. نه، خوب، پنجاه روبل دشوار است، البته، خواهد بود. بنابراین در حد معقول، به طوری که صحبت کنید.

    تصویر: ناتالی کیت فالینان

    ادامه مطلب